- 663
- 1000
- 1000
- 1000
از خواب جست تشنه لب، آن سبط مستطاب
مرثیه خوانی شهادت امام حسن مجتبی (ع) با صدای جواد ابوالقاسمی، سال 1390
متن شعر:
از خواب جست تشنه لب، آن سبط مستطاب
بیدار کرد زینب و کلئوم را ز خواب
در تاب رفت و طشت ببر خواند و ناله کرد
آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت
خود را تهی ز خون دل چند ساله کرد
نبود عجب که خود جگر ریخت در قدح
عمریش روزگار همین در پیاله کرد
خون خوردن و عداوت خلق و جفای دهر
یعنی امامتش به برادر حواله کرد
نتوان نوشت قصه درد دلش تمام
ورنه توان ز غصه هزاران رساله کرد
زینب کشید معجز و آه از جگر کشید
کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد
هر خواهری که بود روان کرد سیل خون
هر دختری که بود، پریشان کلاله کرد
آه دل از مدینه به هفت آسمان گذشت
آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت
متن شعر:
از خواب جست تشنه لب، آن سبط مستطاب
بیدار کرد زینب و کلئوم را ز خواب
در تاب رفت و طشت ببر خواند و ناله کرد
آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت
خود را تهی ز خون دل چند ساله کرد
نبود عجب که خود جگر ریخت در قدح
عمریش روزگار همین در پیاله کرد
خون خوردن و عداوت خلق و جفای دهر
یعنی امامتش به برادر حواله کرد
نتوان نوشت قصه درد دلش تمام
ورنه توان ز غصه هزاران رساله کرد
زینب کشید معجز و آه از جگر کشید
کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد
هر خواهری که بود روان کرد سیل خون
هر دختری که بود، پریشان کلاله کرد
آه دل از مدینه به هفت آسمان گذشت
آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت
تاکنون نظری ثبت نشده است.