- 17
- 1000
- 1000
- 1000
شب پنجم محرم 1403 - سعید قانع
مرثیه خوانی شب پنجم محرم با صدای سعید قانع، 1403
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
خانهای غرق نور میبینم/غم گرفتند اهل این خانه/اتفاقی مهیب رخ داده/چند روزیاست در همین خانه/رد خوناست جای جای زمین/رد میخاست بر روی دیوار/این سیاهی سیاهیه دود است/خانه آتش گرفتهاست انگار/مرد خانه نشسته گوشهای و/چادری را گرفته در دستش/چادری رنگ خون و خاکستر/مرد را خسته کرده از هستش/ماجرا ماجرای ناموساست/همهی اهل خانه غم دارند/بین بستر نشسته خوابیده/چشمهایش ولی ورم دارند/موقع باز کردن چشمش/زخم ابرو اذیتش میکرد/لحظههای نفس نفس زدنش/درد پهلو اذیتش میکرد/خیلی آرام زد صدا و گفت/دخترم! با تو صحبتی دارم/رازهاییاست در دلم باید/با تو گویم وصیتی دارم/اولا دخترم به چادر من/پاک کن دیدهی ترت زینب/زخمهایی که خوردهام کاریاست/ماندنی نیست مادرت زینب/چند سالی که بگذرد مادر/فرق قرآن شکاف خواهد خورد/سر بابات میشود پر خون/اصل ایمان شکافت خواهد خورد/چند سالی پس از غم پدرت/میشود نوبت حسن، زینب/جگرِ پاره، تیر بر تابوت/میکشد غربت حسن زینب/وای از غصهی حسینم وای/بی کس و بی پناه میماند/تشنه، زخمی، غریب، بییاور/پسرم بیسپاه میماند/ای زینب، آن روز باش یاور او/خواهری کن خودت برای حسین/گلویش را ببوس وقت وداع/مادری کن فقط برای حسین/
-
زینبم اهل آسمان آن روز/همگی کشته مردهی عشقاند/زینب آن روز دو پسر داری/دو گلت سر سپردهی عشقاند/اهل بیت رسول، در بندِ/فتنههای نفاق افتادند/چند سالی گذشت و آن اسرار/یک به یک اتفاق افتادند/عاقبت روز واقعه که رسید/نوبت مادریِ خواهر شد/دید با چشم خویش غربت را/هرچه که گفته بود مادر شد/شاهِ بی یار، نالهای سر داد/رعد هل من معین او پیچید/زینب از لا به لای خیمهی خود/اشک بر چشم ماجرا را دید/دخترِ مرتضیاست، حیدری است/گفت امروز عید قربان است/پسرانم فدای دخترکت/وقت رفتن به سوی میداناست/گفتی ای شاه، ارتش تو منم/ابر فیضی و بارش تو منم/تیغ در حال چرخش تو منم/خواهرم، پس بلا کِشِ تو منم/ای محاسن سپیدِ خستهی من/با توئم یار دلشکستهی من/بعد اکبر توان نداری که/نیمه جانی و جان نداری که/بچههایم فدای اکبر تو/پیش مرگ علی اصغر تو/ما که پنجاه سال غم دیدیم/کوچه و میخ و قد خم دیدیم/فرقِ بشکسته از ستم دیدیم/جگر پاره پارهام دیدیم/جانِ زهرا تو را به این قرآن/سهم من را بده در این میدان/پارههای تنم فدای تنت/به فدای نخی ز پیراهنت/هر دو قربان خشکی دهنت/جانشان نذر جسم بی کفنت/پیش تو بلکه رو سفید شوم/بایدم مادر شهید شوم/من به جان میخرم اسارت را/میروم مجلس جسارت را/شاکرم لحظههای غارت را/بر لبم دارم این عبارت را/دَخَلَت زینب و علی ابن زیاد/ای برادر سرت سلامت باد/پسرانِ علی همه علیاند/نیست دشمن به چشمشان عددی/خون زینب درون رگهاشان/دم گرفتند یا علی مددی/
-
همه رفتن ولی موندن پسرا/التماس می کنم با گریه هام/نگران من نباش بزار برن/منم از تو خیمه بیرون نمیام/می ریزم به پات همه حاصلمو/بپذیر هدیه ناقابلمو/قسمت می دم تو رو جون خودم/اذن میدون بده نشکن دلمو/نذر تو دو تا، نوجون کردم/کفن رفتنشون رو تنشون کردم/دستمو سمت آسمون کردم/کفن رفتنشون رو تنشون کردم/تو نزار پیش تو ناامید بشم/آرزوم اینه که رو سفید بشم/قبل از این که دست من بسته بشده/قبل سیل خوردنم شهید بشم/زودتر از غارت خیمه جون بدم/نباش وقت کتک خوردن من/تو خودت میدونی سخت چقدر/جلو چشم بچه مادرو زدن/مادرم درگیر با اراذل بود/پشت اون در لگد چهل تا قاتل بود/پا به ماه بود و خیلی مشکل بود/پشت اون در لگد چهل تا قاتل بود/ای حسین جانم، ای حسین جانم، ای حسین جانم/
-
غضب در نهایت ایثار، وقار مثل یک سپهسالار/زمان خطاب رو منبر، صداش مثل حیدر کرار/که طوفان بنت علی ابن ابیطالب/و طغیان می کنه بنت علی ابن ابیطالب/تموم کوفه رو وقتی که داره خطبه می خونه/هراسان می کنه بنت علی ابن ابیطالب/فخر عشیره، غضبش بی نظیره/مثل علی امیر کی گفته اسیرش/خیلی دلیره، زن اما یه شیره/میره به معرکه علمو پس بگیره/سیدتی یا زینب، سیدتی یا زینب/ادب در نهایت غیرت، بنازم به این همه هیبت/تشر به ابن مرجانه، یزید هم نشسته تو نوبت/قیامت می کنه بنت علی ابن ابیطالب/شجاعت می کنه بنت علی ابن ابیطالب/با حرفاش منکر ابوتراب و طرف دوزخ/هدایت می کنه بنت علی ابن ابیطالب/یا زینب، مسند نشین امیر مومنینه/مولا کجاست که فاتح شامو ببینه/مرد آفرینه، همه حرفم همینه/ذکر توسل یل ام البنینه/سیدتی یا زینب، سیدتی یا زینب/
-
جان با اباعبدالله، جانان ابا عبدالله/ما سراسر درد و درمان ابا عبدالله/دل کویر خشک و باران ابا عبدالله/شاهان عالم خادم دربار حسینن/مدیون لطف و کرم سرشار حسینن/اهل تجارت تشنه دیدار بهشت و /اهل محرم تشنه دیدار حسینن/حرمت زیباس یا ابا عبدالله/کرمت دریاس یا ابا عبدالله/خدا روز و شب به تو مینازه /علمت بالاس یا ابا عبدالله/همدم ابا عبدالله/ای دلیل خلق عالم ابا عبدالله/جان گرفت از اسمت قلبم ابا عبدالله/مولا به آدم بنده احسان حسین است/جن و ملک هم ریزه خور خوان حسین است/جمع رسولان همه به فرمان خداوند /سینه زنان موی پریشان حسین است/ثمر توحید، یا ابا عبدالله/نفس خورشید یا ابا عبدالله/همه محکومند به فراموشی/تا ابد جاوید یا اباعبدالله/سر اباعبدالله، سرور اباعبدالله/ماه همه دلداده، دلبر ابا عبدالله/ای همه امید نوکر ابا عبدالله/باده فروشان در طلب جام حسینند/در سیر مستی پیرو احکام حسینند/صد مرده زنده می شود از ذکر حسین جان/صدها مسیحا در عجب از نام حسینند/یا ابالاحرار یا ابا عبدالله/سید الابرار یا ابا عبدالله/قبله عشاق خم ابرویت/کعبه سیار یا ابا عبدالله
-
خواهرت را دریاب/دو پسر دارم و یک سینه ی از غم بی تاب/مات تصویر غمت/اشک در گوشه ی چشم پسرانم شده قاب/تا که راهی بشوند/به روی آبرویم پیش تو کردند حساب/خوب یادم مانده/که چگونه حسن از غصه ی مادر شده آب/آه نگذار که باز/مردی از ما بشود در غم ناموس عذاب/من از این میترسم/که پسرهام ببینند اسیرم به طناب/باید این دو بروند/تا نبینند مرا بعد تو در بزم شراب/تیغ حیدر شده اند/جلوه ای از هنر فاتح خیبر شده اند/این دو شمشیر حسین/دم به دم ماحصل زینب و حیدر شده اند/لشکر کوفه و شام/محو جنگآوری این دو برادر شده اند/بین میدان نبرد/مایه ی فخر ابالفضل دلاور شده اند/دو سپاه زینب/جلوه ی دیگری از قاسم و اکبر شده اند/یا زینب، یا زینب، یا زینب


تاکنون نظری ثبت نشده است.