- 52
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه دوم 1402 - مهدی اکبری
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) شب اول فاطمیه دوم با صدای مهدی اکبری، 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
نشسته غمت کنج روز و شبم/چقد خونه بی تو شده بی صفا/عزیزدلم! فاطمه(س)، رفتی و/علی(ع) مونده و گریه بیصدا/ندیدم از اینها به جز دردسر/همونها که جز حق ندیدن ازم/عزادار کردن من و یک شبه/تو و محسنم رو گرفتن ازم/همون شب که برگشتم از دفن تو/کشیدم با گریه تویِ کوچه آه/دیگه خونه ای که شده شعله ور/نیازی نداره به پرچم-سیاه/تو رفتی شبونه، به جز داغِ تو/فقط از یه چیزی شدم اذیت/نبستم «درِ» خونه مون و ولی/نیومد کسی واسه تسلیت/غم ِ بچه ها رو کشیدم به دوش/ولیکن یه چیزی عذابِ منه/حسن(ع) خیلی بیتابه! تو گریه هاش/با دستاش تویِ صورتش میزنه/گرفتم تو آغوشم اما چجور؟!/بگیرم ازش اضطراب و تب و…/چقدر آرزو داشتی و نشد-/بمونی عروسش کنی زینب(س) و…/دلش سوخته! مونده تو خاطرِش/که مابینِ دیوار و «در» سوختی/با دست ورم کرده واسه حسین(ع)/روزِ آخری پیرهن دوختی! شاعر: مرضیه عاطفی
-
خونوادتاً، همهی خونوادهی تو با اصالتاً/توی اصالت تمومشون با نجابتاً/میون سختی به بچههات تکیه میکنم/آخه بچههات، همیشه اهل رفاقتاً /ای مادر شهیده/همیشه خیرت به گدا رسیده/میبازه اونکه جون برات نمیده/ای مادر شهیده/ای مادر شهیده/اونی که یه چشم همه از تو دیده/تا همیشه از همه دل بریده/ای مادر شهیده/آه میکشم/روی روضه بدون تو خط سیاه میکشم/من با گریه برا تو خودم رو به راه میکنم/توی روضه فقط واسه عمر تو آه میکشم /آه مادرم ... /بین کوچهها، شبیه یه کوهی وایستادی پشت مرتضی/علی به تو تکیه میکنه بین فتنهها/واسهی شیعه که باباشون حیدر فقط/مادری کنه، کی میتونه بهتر از شما/نخواستی که یه لحظه/جلو همه پشت علی بلرزه/خدایی این عشق چقدر میارزه/این عشق چقدر میارزه/ای از مدینه خسته/غمای تو دست علی رو بسته/بسوزه اونکه پرت و شکسته/ای از مدینه خسته/وای مادرم/دم آخری بالاسرم که میای مادرم/اطاعت میکنم تو که هر چی بخوای مادرم/توی روضه میگم همیشه اینو وای مادرم/وای مادرم .../حضرت وقار، به احترام تو خم شده تیغ ذوالفقار/همای رحمت رو هدیه کردی به شهریار/روایتهامون زیاد واسه مقام تو/از کجا بگم، یهدونهشه قصهی انار/ای مادر جلیله/خادم درگاه تو جبرئیله/شدی زبونزد توی این قبیله/ای مادر جلیله/ای مادر جلیله/چایی روضهات خود سر سبیله/بنازمت که نسبت اصیله/ای مادر جلیله/جان مادرم/جوونیم فدا عمر کم تو جوان مادرم/فرج پسرت رو خودت برسان مادرم/تا دلم میگیره میزنم صدا جان مادرم/جان مادرم ..
-
تو دلمه مهر مادرونت، که مثل بارونم/با گوشهی چادرت میگیری، اشکامو از گونم/دست میکشی رو سرم که انگار، پسرتم مادر/به اینهمه لطف و مهربونیت، همیشه مدیونم/مادرونه هوامو داری، میونه هیئت/منو میبینی توی روضه، به چشم بَچت/تو مادری، من بچتم/چه خونوادهای دارم اینجا/وقتی تو باشی مادرم/پس میتونم بگم حیدر بابا/تو مادری، من بچتم/خواستی که محو لبخندت باشم/کاش مثل بچه سیدا/مادر منم یه فرزندت باشم/یا اُماه.../گم شده بودم تو دنیا بی تو، توی شب ظلمت/وقتی که راهو بلد نبودم، به تو دادم زحمت/آره مثل بچهها گرفتم، چادرتو مادر/با تو راه افتادیم و رسوندیم دم در هیئت/از تو ممنونم این که هستم، به زیر دِینت /که گذاشتی دست منو تو، دست حسینت/از بچگی، تو روضهها/آخه نگات بهم خیلی خاصه/از بچگی، از اون قدیم/نسل منو حسینت میشناسه/از بچگی، با دست تو/کام من عاشق تربت بوده/بابام غلام و مادرم/کارش کنیزیه روضت بوده/الگوی حجب و حیا و فوق همهی باورها/به فدای ساحت تو مادر، همهی مادرها/چادر تو مثل یک پناهه/آره یه جور هدیه است/چادر تو بهترین حجابه/واسهی دخترهاست/آره هر دختری که روی سرش حجابه/این خودش توی این زمونه، یه انقلابه/از بچگی هر دختری، که مادرش به تو باور کرده/به نیت لبخند تو، از توی روضه چادر سر کرده/از بچگی هر دختری، که با نگاه تو قیمت داره/با اقتدا به زینبت، میگه با چادرش قیمت داره/


تاکنون نظری ثبت نشده است.