- 31
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب پنجم فاطمیه دوم 1403 - میثم مطیعی
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب پنجم فاطمیه دوم با صدای میثم مطیعی، 1403
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - در خانه مانده عطر خوش ربنای تو امروز زندهام به هوایِ دعای تو همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه های تو خیلی به مجتبایِ تو برخورد فاطمه! فامیل کم گذاشت برایِ عزای تو جایِ تمام شهر خودم گریه می کنم از بس که خالی ست در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم باشکوه بگیرم برای تو از دستِ گریه هایِ تو راحت شد این محل شِکوه نمی کنند به من از صدای تو دیگر به تیغ فتنهی کوفه نیاز نیست خونِ مرا نوشته مدینه به پای تو شاعر : وحید قاسمی
-
روضه - آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف چادر تو یک طرف افتاده معجر یک طرف هر چه این جا هست چشمان مرا خون کرده است رنگ این دیوار خانه یک طرف, در یک طرف گاه دل خون توایم و گاه دل خون پدر «وای بابا!» یک طرف«ای وای مادر!» یک طرف از کنار تو که می آید به خانه ناگهان بر سر زانو می افتد مرد خیبر یک طرف من چگونه پیرهن کهنه تن یارم کنم غُصه ی تو یک طرف داغ برادر یک طرف مثل آن روزی که افتادی می افتد بر زمین پیکر من یک طرف, او یک طرف, سر یک طرف من دو بوسه می زنم جای تو و جای خودم زیر گردن یک طرف, رگهای حنجر یک طرف وای از آن لحظه که می ریزند بین خیمه ها گوشواره یک طرف خلخال و معجر یک طرف شاعر : علی اکبر لطیفیان
-
روضه
-
زمینه - توو شبهای پر از غوغای جنگ امیدامون که میشد ناامید یکی میگفت بگید یا فاطمه یهو نور امیدی میرسید یا زهرای، بسیجیا چقدر گره، که وا میکرد کافی بود که، مادر ما به جمعمون، نگاه میکرد وقتی که یه، نوجوونی فاطمه رو، صدا میکرد مث شبای شلمچه مث غروبای مجنون ما هنوزم توی جنگیم مادری کن باز برامون تا پرسیدم پلاکاتون کجاست یکی گفت مونده توی سنگرم بهش گفتم چرا؟ با گریه گفت: مگه معلومه قبر مادرم؟ یا فاطمه، ببین چقدر جَوون برا، تو جون دادن اونهایی که، با خونشون غم تو رو، نشون دادن یاد ما باش، به حق این مادرا که، جَوون دادن نمیره از خاطر ما هنوزم اون عهد و پیمون ما هنوزم توی جنگیم مادری کن باز برامون به عشق تو که بین کوچهها شکست پهلوت و قد تو خمید حسینیها توو غزه توی شام دارن میجنگن و میشن شهید یا فاطمه، دعایی کن برای ما که بیکسیم یاد ما باش، که بی دعات به کربلا نمیرسیم تا وقتی که، شهید نشیم توو این جهان توو قفسیم میون این شهر غمگین داره میمیره دلامون ما هنوزم توی جنگیم مادری کن باز برامون شاعر : رضا یزدانی
-
دم پایانی - وقتی می بینم دنیا رو وضع و حال این روزا رو تو این شلوغی می گیرم دست حضرت زهرا رو گم نمی شم توی این تاریکی گوشه چادرشو می گیرم مادرم راهو نشونم می ده هر جایی که بره باهاش میرم ای مادر خوبی های عالم مادر بچه های ایران مادر کودکان غزه مادر بچه های لبنان یا فاطمه الزهرا با همه شور و احساسم فاطمیه درسه واسم فاطمیه یعنی باید حق و باطل رو بشناسم جلوی ظالما باید وایستاد حضرت فاطمه یادم داده طرف درست تاریخ یعنی طرفی که مادرم وایستاده ای شهیده راه ولایت یه لحظه هم نبودی آروم تویی فدایی امامی که مقتدر بوده و مظلوم مادر خوبیای عالم مادر بجه های ایران مادر کودکان غزه مادر بچه های لبنان یا فاطمه الزهرا راه زهرا تنها راهه غیر از این میشه بیراهه سایه چادر زهرا روی سر حزب اللهه برا آزادی قدس از حالا می شمریم یکی یکی روزا رو ما همیشه یادمون می مونه اسم سید حسن و سنوارو ای مادر صبر و استقامت دعای تو به ما رسیده راز پیروزیه اسمت که روی سربند شهیده
تاکنون نظری ثبت نشده است.