- 30
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه دوم 1403 - میثم مطیعی
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه دوم با صدای میثم مطیعی، 1403
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - آهسته میشوید غریب شهر یثرب پشت و پناه و تکیهگاه و یاورش را تنها کنار نیمههای پیکر خود میشوید امشب نیمههای دیگرش را آهسته میشوید مبادا خون بیاید آن یادگاریهای دیوار و درش را پی میبرد آن دستهای مهربانش بی گوشواره بودن نیلوفرش را میگرید اما باز مخفی مینماید با آستینی بغضهای حنجرش را در خانهی او پهلوی زهرا ورم کرد حق دارد او بالا نمیگیرد سرش را با گریههای دخترانه زینب آمد بوسد کبودیهای روی مادرش را بر شانههای آفتابیاش گرفته مهتاب هجده سالهی پیغمبرش را دور از نگاه آسمانها دفن میکرد در سرزمینهای سئوالی همسرش را شاعر : علیاکبر لطیفیان
-
روضه
-
واحد - اى بهشت قرب احمد فاطمه لیلة القدر محمد فاطمه اى خدا مشتاق یارب یا ربت اى سلام انبیاء بر زینبت کاروان دل روان در کوى تو قبله جان محمد روى تو عصمت حق کوثر پیغمبرى بلکه زهراى محمد پرورى مشعل شبهاى احیاى على نقش لبخندت مسیحاى على عمر تو بالاتر از ارض و سماست هیجده سالت اگر خوانم خطاست گر چه در این گردش لیل و نهار زیستى با خاکیان هجده بهار اولین نور آخرین روشنگرى هم ازل را هم ابد را مادرى اى سه شب بى قوت و از قوت تو سیر هم یتیم و هم فقیر و هم اسیر آن که خاک مقدمش جان همه گفت جان من فداى فاطمه اى که در تصویر انسان زیستى کیستى تو کیستى تو کیستى فوق هر تعریف و هر تفسیر هم پاکتر از آیه ی تطهیر هم اى سجود آورده بر پاى تو سر اى خدا هم از نمازت مفتخر مرتضى را محو صحبت کرده اى غرق در دریاى حیرت کرده اى
-
روضه - دیدی غمش آخر علی را خون جگر کرد قرآن بخوان اسما که قرآنم سفر کرد هرچند ساکت بود دلگرمی من بود با رفتنش دیگر مرا بی بال و پر کرد یادم نرفته بین محراب عبادت.. با آرزوی مرگ شبها را سحر کرد خونمردگی چشمهایش را ندیدم از بس که پیش محرمش چادر به سر کرد بیدار بود از درد اما دم نمیزد با دردهای پیکرش مردانه سر کرد غسل تن حوریهی زخمی چه سخت است از شرم آبم کرد، من را محتضر کرد دلشوره و دلواپسی آمد سراغش هروقت که به معجر زینب نظر کرد شاعر : سیدپوریا هاشمی
تاکنون نظری ثبت نشده است.