- 64
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت امام حسن مجتبی (ع) 1402 - حنیف طاهری
مرثیه خوانی شهادت امام حسن مجتبی (ع) با صدای حنیف طاهری، 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - قوام دولت اسلام با دم حسن است که امر صلح همان حکم محکم حسن است جهانیان همه زیر بلیط عشق حسین ولی حسین خودش زیر پرچم حسن است حسن به گریه کنان حسین اشک دهد بلی که چشم عزادار زمزم حسن است سه بار زندگی اش را به این و آن داده بگو به اهل کرم تازه این کم حسن است حسین نائب او بود در مقام کَرَم درون کیسهی ارباب دِرهَمِ حسن است شفا به دست حسین و اجازه دست حسن به زخمِ فُطرُسِ خوشبخت مرهم حسن است سر حسین و دل پارهی حسن در تَشت اگر درست بگویم حسین هم حسن است غم حسین و حسن چیست پهلوی مادر رَبیع نیز گمانم مُحرمِ حسن است بارگاهی که شده عَرشِ خدا کفشکَنَش لشکری پای نهادند به روی بدنش این حسین است که ماندهست تنش روی زمین یا روی خاک به لب آمده جان حسنش یک نفر در صَددِ غارت عمامهی او یک نفر آمده تا که ببرد پیرهنش دور تا دور حرم دست حرامیها بود وارد مَعرکه شد شیرِ یَلِ صفشکنش رجز شیرِ جَمَل نعرهی مستانهی اوست یا حسن بود که میریخت ز کُنج دهنش
-
زمینه - کاشکی کاری از دستم برمیومد یا تو کوچه ها عمرم سر میومد قد کشیدم اما باز دستش از سرم رد شد مادرم زمین خورد و خیلی واسه من بد شد عمداً جلو چشمای من ناموس علی رو زدن ای وای مادرم مادرم بعد کوچه از بابام رو گرفته با کبودیِ چشماش خو گرفته الهی بمیرم من واسه صورت زردش مادرم رو کشت بعد سیلی درد سر دردش شد قاتل جون حسن ناموس علی رو زدن ای وای مادرم مادرم کوچه اولِ راهِ اشک و آهه کوچه امتدادش تا قتلگاهه از تو کوچه ها بود که روی دشمنا وا شد کربلا یه جسمی از زیر تیرا پیدا شد پیش تنی پاره بدن ناموس علی رو زدن ای وای خواهرم خواهرم
-
زمینه - خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن همیشه میزنم صدا ز سوز دل تو را حسن عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن مرا مخواه بیش از این به غصه مبتلا حسن خدا اجازه میدهد چنین دعا کنم حسن که یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن ز دست میروم اگر ز سر مرا تو وا کنی ز جمع عاشقان با صفای خود جدا کنی خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی مرا برای نوکری خانه ات صدا کنی به پای سفره کریم لطف خویش جا کنی به دست خویش لقمه ای دهی به این گدا حسن کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن دوباره نوبت عزا دوباره زمزمه نوا دوباره غم دوباره دم دوباره ذکر مجتبی دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی دوباره یاد فاطمه دوباره داغ کوچه ها خدا کند که جان دهم به پای روضه شما بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن تو آخر عنایتی من اول گدایی ام تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی ام اسیر دار هیچ کس نشد سر هوایی ام اگر چه دل شکسته حسین و کربلایی ام نوشته روی قلب من که ملک مجتبایی ام تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن و فهم بی کسی تو ز فهم من فرا تر است کمی ز غصه های تو به عالمی برابر است به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن صفا وفا عطا سخا ولی هر کرم حسن دعای من دوای من نوا و شور و دم حسن چه میشود که در بقیع تو زنم قدم حسن مدد نما به لطف حق امیر بی حرم حسن کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن شاعر : مجتبی روشن روان
-
واحد - قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان گریان ز غمت چشم سحر بود حسن جان از دوست و دشمن به تو پیوسته ستم شد مظلومی تو ارث پدر بود حسن جان مادر که زمین خورد تن پاک تو لرزید تنها کمکت اشک بصر بود حسن جان از طعنه و از زخم زبان های پیاپی هر دم به دلت زخم جگر بود حسن جان شد قلب تو مجروح تر از جسم برادر کز او جگرت سوخته تر بود حسن جان گر ماه حسین بن علی بود ماه محرم ماه غم تو ماه صفر بود حسن جان هر کس به تنش زخم رسد از دم شمشیر زخم تو به تن نه به جگر بود حسن جان در کوچه و در مسجد و در خانه مغیره پیوسته تو را پیش نظر بود حسن جان Mohjat.net
-
تک - با عشق تو دنیا همه دم از نظر افتاد سودای دم منتقم تو به سر افتاد امشب رجز لشکر ارباب همین است با آل حسن هرکه در افتاد ور افتاد کفن برای شهادت ما به تن داریم به وسعت همه دنیا سینه زن داریم کنار لشکر عشق اربعین حسینی به دوش پرچم سبز یا حسن داریم نغمه ی خیل اصحاب الحسن العجل العجل یابن الحسن تا نام حسن بر دل عالم ضربان است زیر علمش امن ترین جای جهان است قطعا که در روز ظهور حضرت قاسم فرمانده ی این نسل حسینی جوان است به سر شهادت احلی من العسل داریم به دل محبت زهرا از ازل داریم آهای مردم دنیا ما هر آنچه که داریم از حماسه ی در جنگ جمل داریم نغمه ی خیل اصحاب الحسین العجل العجل یابن الحسن Mohjat.Net
-
تک - بین دل هامون تو حرم داری توی رویامون تو حرم داری قبل از هر چیزی، به خدا که تو آرزوهامون تو حرم داری تکرار میکنم، تو حرم داری و من اصرار میکنم توی کفشداری صحنت کار میکنم دلو فرش پای این زوار میکنم خاک پای زائرات سرمهی چشمای منه گوشهی صحن حسن جنت الاَعلای منه تا ابد هستم، من که مدیونت دل کم عمری، شده مهمونت با رفیقای هیئتیم آقا میرسم آخر زیر ایوونت زانو میزنم به دو دستای کریمت رو میزنم گوشهی صحن تو رو جارو میزنم به دو دستای کریمت رو میزنم سفره دارِ عالمی بسکه تو صاحب کَرَمی که شبیه مادرت فاطمه تو بی حرمی
-
شور - ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است حسن حسن حسن ه کسی از یار چیزی خواست هنگام وصال من به محض دیدن او خاطرش را خواستم حسن حسن حسن کاشکی خاک حریم حرمت می بودم می خرامیدی و من در قدمت می بودم ...
-
شور - ای که سایت رو سرم هست مگه از تو بهترم هست مگه جایی توی دنیا دلربا تر از حرم هست مرگه واسه عاشق زندگی بی تو یه لحظه دنیا بدون تو به یه ارزن نمی ارزه بی نور تو عالم یعنی تاریکی محضه یه دعام کنی چی میشه مبتلام کنی چی میشه آقا با چشم خریدار یه نگام کنی چی میشه اصلاً خرابم کن تا منو از نو بسازی انقدر درِ خونت میشینم تا بشی راضی من که میدونم هیچ موقع دورم نمیندازی دردم من درمونِ تو رو میخوام دلتنگم ایوون تو رو میخوام دل من فقط با یاد اسم شیرینِ تو شاده دوست دارم برات شهید شم مثه عمر ابن جُناده آخه واسه یه نوکری چی بهتر از اینه اون لحظه که دیگه نفسای آخرینه چش وا کنه بالا سرش آقاشو ببینه تو قبرم امداد تو رو میخوام دیدنِ اولاد تو رو میخوام
-
شور - حسن ای جانم جان جانانم دین و ایمانم مرا که بیقرار میکند حسن به جرعهای خمار میکند حسن ضریح سینه را اگر طلا حسین ولی پر از عیار میکند حسن حسن ای جانم حسین و کشتیاش درست منتها مرا اگر سوار میکند حسن دل مرا حسین میبرد ولی شکار را شکار میکند حسن حسن ای جانم گر همه عالم بشود یاسمن عطر حسین است و گلابش حسن چون لوح و قلم هستم و صدبار نوشتم دیوانه آقای جوانان بهشتم حسن ای جانم
تاکنون نظری ثبت نشده است.