- 1228
- 1000
- 1000
- 1000
شب هشتم محرم 1403 - محمود و محمد کریمی
مرثیه خوانی شب هشتم محرم با صدای محمود و محمد کریمی، 1403
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
چهارپایه خوانی - خضر عشّاق، گرم دیدن بود سیل اشک آمد؛ آب را گم کرد علیاکبر که بر زمین افتاد آسمان، آفتاب را گم کرد خواست تا خیمه پرکشد امّا شیر زخمی، عقاب را گم کرد پدر آمد به یاریش برود من بمیرم؛ رکاب را گم کرد در میان تراب، پور تراب نوهی بوتراب را گم کرد جلد قرآن خویش، پیدا کرد برگههای کتاب را گم کرد
-
چهارپایه خوانی - به لیلای عشق مسیحا، ای جانم به خورشید اولاد زهرا، ای جانم به مصداق نیروی مولا، ای جانم به شیر نر امّلیلا، ای جانم علیاکبر، ای جانم یل حیدر، ای جانم به قاری قرآن ارباب، ای جانم امام شهیدان ارباب، ای جانم بیا عاشق خسته دریاب، ای جانم علیاکبر ای جان ارباب، ای جانم علیاکبر، ای جانم یل حیدر، ای جانم به شمشیر تیز شجاعت، ای جانم به خورشید راه هدایت، ای جانم به اکبر شهید امامت، ای جانم به جانباز راه ولایت، ای جانم علیاکبر، ای جانم یل حیدر، ای جانم به مولا علی شیر داور، ای جانم به آن فاتح بدر و خیبر، ای جانم به سلطان دنیا و محشر، ای جانم به مولای زهرا به حیدر، ای جانم علی مولا، ای جانم اسدالله، ای جانم
-
دودمه - می رود میدان به ذکر لافتی الا علی یوسف لیلا علی می زند شمشیر عین حضرت مولا علی لافتی الا علی
-
روضه - به چهره، شبه پیمبر؛ به خُلقوخو، علی است هم او که ماهسرشت است و ماهرو، علی است همان جوان رشیدی که در تمامی عمر جدا نبوده به یکلحظه از عمو، علی است همان که خنده به لب، بین کودکان حرم نشسته است چنین گرم گفتوگو، علی است همان دلاور میدان که رقص شمشیرش چه زخمها که نشاندهست بر عدو، علی است همانکه یکتنه رفت و هزارتن برگشت سری که زینت سرنیزههاست، او علی است زمان به پای غم او نمیرسد هرگز شکاف فرق سر و تیر در گلو، علی است به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات؟ به گریه گفت که هم باده هم سبو، علی است میان معرکه آن پارهپاره تن را که حسین میکند آرام جستجو، علی است
-
زمینه - ای ماه تابانم؛ یاسین قرآنم خیمه، پریشان شد؛ گیسو پریشانم خرامان خرامان میروی سوی میدان علیجان علیجان! میبری از حرم جان جان جان، جان بابا علیجان مهلا مهلا! گل لیلا؛ گل زهرا؛ گل بابا سرو و سپیدارم؛ یار علمدارم رفتی نشد بابا، چشم از تو بردارم سوار رشیدم، از پی تو دویدم امیدم امیدم! از تو من دل بریدم جان جان، جان بابا خمیدم مهلا مهلا! گل لیلا؛ گل زهرا؛ گل بابا
-
روضه - قوّت نداره زانوهام بعد علیاکبر دیگه نمیبینه چشام بعد علیاکبر جوهر نمونده توو صدام بعد علیاکبر؛ وای علیاکبر جوونا به خیمه بردنش؛ دست خیمهها سپردنش ببین عبّاس توو خاکوخون، چیزی جانمونه از تنش شرر تا مغز استخونم رفت جونم رفت؛ جوونم رفت فقط تو تشییع شدی به خیمهها والله به عزّت و شرف لا اله الّا الله میباره اشک حسرتم بعد علیاکبر دشمن نمیده مهلتم بعد علیاکبر خوردم زمین با صورتم بعد علیاکبر؛ وای علیاکبر خندهس جواب گریههام بعد علیاکبر ای وای به حال خیمههام بعد علیاکبر حُرمت نمیمونه برام بعد علیاکبر؛ وای علیاکبر روو لب جوونم أشهده؛ وقت معراج محمّده اوّلینباره که خواهرم بین نامحرما اومده اللهُاکبرِ اذونم رفت عصای این قدّ کمونم رفت جونم رفت؛ جوونم رفت دیدم غروب حرمو بعد علیاکبر توو خاک و خون، پیکرمو بعد علیاکبر میدزدن انگشترمو بعد علیاکبر؛ وای علیاکبر سخته برام تصوّرِ بعد علیاکبر سیلی، رقیّه میخوره بعد علیاکبر توو حسرت یه چادره بعد علیاکبر؛ وای علیاکبر دل هردومونو میشکنن؛ بغض آسمونو میشکنن میون کوچهی شامیا، پهلوی جوونو میشکنن داد دلم تا آسمونم رفت طاقت و تاب و توونم رفت جونم رفت؛ جوونم رفت
-
زمینه - شور قدرت داور، علیاکبر آیینهی پیغمبر، علیاکبر شبل فاتح خیبر، علیاکبر گوشوارهی مادر، علیاکبر حرز رووی انگشتر، علیاکبر هم ساقی و هم ساغر، علیاکبر ای صلابت حیدر، ثارالله سرّ هیبت حیدر، ثارالله نور صورت حیدر، ثارالله شمس دولت حیدر، ثارالله تیغ صولت حیدر، ثارالله شیر حضرت حیدر، ثارالله دربار تو از ملائکه، پره والله شأن اسمت، امر إرجعی صَدَقَ الله با یاد تو، گریه میکنم؛ آره والله با ذکر تو، سینه میزنم؛ بسم الله
-
زمینه - مثه منظومهی خورشیدی شدی که حریمت، پر سیّاره شده تن تو از روو زمین، جمع میکنم مثه تسبیح که نخش پارهشده به خیمهها میبرمت بین عبا میبرمت با جوونای جونبهلب با عمّهها میبرمت چه قدّ و بالایی چه ارباً اربایی ولی بدون بابا تو قاتل بابایی منم و همین عبا و تن تو شده دردسر، مرتّبشدنت اومدی فقط یه یاعلی بگی یهنفر با نیزه زد توو دهنت چه بیامون میزدنت پیر و جوون میزدنت مؤذّن کربوبلا! دمِ اذون، میزدنت روحُکَ مِن روحی لَحْمُک مِن لَحمی با تو منم کشتن چه قوم بیرحمی اینقده پاتو نکش رووی زمین بهخدا قلبم داره تیر میکشه تا میام بلندبلند گریه کنم یهنفر با خنده، تکبیر میکشه موقع غارت حرم شبیه موی دخترم توو آتیش خیمهها تنت میسوزه پسرم حیف! چه گیسویی چه چشم و ابرویی تو هم مثه مادر شکستهپهلویی
-
واحد - محمد کریمی - آنقدر فاصله افتاده میان بدنت ظاهرا با همه قوتشان می زدند اربا اربا شده ای کم شده ای بابا جان من بمیرم که تو در هم شده ای بابا جان به زمین پا نکش اینقدر عزیزم مردم میشد ای کاش به جای تو زمین می خوردم عمه ات آمده تا معرکه برخیز علی ببرش از دل ای مهلکه برخیز علی لااقل محض خدا چشم به رویم وا کن خنده ای بر دل غمدیده این بابا کن تو که از روی ادب دست مرا بوسیدی چه شده سرو حرم پیش پدر خوابیدی تن صد پاره تو مثل معما شده است به گمانم که سر جسم تو دعوا شده است تن تو جمع نشد برگ و برم ریخته ای این چه خاکیست علی جان به سرم ریخته ای قبل رفتن به تو گفتم که چو حیدر شده ای حال انگار به چشمم علی اصغر شده ای بوده تابوت تو یک عمر علی بر دوشم چیدمت بین عبا جای دل و آغوشم وای علی اکبرم نور دو دیده ترم
-
واحد - جلوهی کربوبلای حیدر صفدر، منم شبه پیغمبر، منم جان عبّاسم؛ سپاه شاه بیلشکر، منم شبه پیغمبر، منم پایین قدمهایم و شهزاد حسینم علیبنحسینم در کربوبلا، پنجرهفولاد حسینم علیبنحسینم نوهی ارشد حیدر، یل خیبرشکنم جلوهی پنجتنم دستپروردهی یک مرد بهنام حسنم جلوهی پنجتنم قاری قرآن من، اکبر به میدان میرود از حرم، جان میرود قل هو الله احد، حیدر به میدان میرود از حرم، جان میرود تو خودت یکنفره، جلوهی هر پنجتنی همهی هست منی گرچه از خون حسینی، علیبنحسنی همهی هست منی لعل لب بگشا بگو: اللهاکبر، اکبرم ای اذانگوی حرم کم بکش پا بر زمین، پیش دو چشمان ترم ای اذانگوی حرم از بر چشمان من، حیدر به میدان میرود از تنم، جان میرود قاری قرآن من از زیر قرآن میرود از تنم، جان میرود دست و پا کمتر بزن؛ خونم فتد بر گردنت ارباً اربا شد تنت یوسف لیلا! علیجان پس چهشد پیراهنت ارباً اربا شد تنت ای بهم ریخته نام تو، جگرداران را پسرم ای پسرم آب کرده رجزت، زهرهی سرداران را پسرم ای پسرم به دلم رحم کنم، پس جگرم را چه کنم مددی یاعبّاس بروم همره زینب، پسرم را چه کنم مددی یاعبّاس بیشمس جمال تو، زمین ماه ندارد ای وای علیجان با رفتن شهزاده حرم، شاه ندارد ای وای علیجان
-
جفت - جمع اسراری؛ علیٌ الأکبر تکرار کرّاری طهر اطهاری امیر درباری شور بسیاری یوسف بازاری نصر انصاری نخبهی احراری آبرو داری مقصد اسفاری؛ علیٌ الأکبر اللهاکبر به علیاکبر پسر لیلا، علی؛ صلّ الله علی علی عبد رحمانی؛ علیٌ الأکبر مطیع فرمانی عهد جانانی شهید پیمانی تاج انسانی جلوهی قرآنی جام مستانی طوفان میدانی در حسین، فانی ای حیدر ثانی! علیٌ الأکبر پسر لیلا، علی؛ صلّ الله علی علی ای دل و دلبر! علیٌ الأکبر ای اوّل و آخر ای سر و سرور به آسمان، معبر چشمه و مصدر به عاشقان، رهبر ماهی و اختر از هر قمر برتر قوّت لشکر مجدّد خیبر؛ علیٌ الأکبر پسر لیلا، علی؛ صلّ الله علی علی
-
شور - بستند فرشتگان تو را صف سبّوح به لب؛ صبوح بر کف حوری به هوای دوست برداشت از زلف سهتار و از دلش، دف هرکسکه رود به مکّه، حاجیست وآنکسکه رود نجف، منجّف آدم که به آب بود و در گل بودی تو به صنع خود، معرَّف در سجده بر آدم نخستین گشتند چو قدسیان مکلّف عشق تو نداشت در دو عالم تاریخ صدور و روز مصرف موسی به عدم چو بود میریخت از گیسوی تو دوات مصحف اکنون که شد از شکاف دیوار کعبه به قدوم تو مشرّف از هجر یگانه، چاره این است کز سوز جگر چو وادی طف بنشینم و صبر پیش گیرم دنبالهی کار خویش گیرم
-
شور - سر به هوا بودم؛ غریب بودم آشنام کردی؛ دعام کردی رو به رام کردم؛ صدام کردی سربهرام کردی؛ سربهرام کردی حسین در خونت، گدا فرمانرواس فقط تربت، شفاس حرم، عرش خداس بهشت، کربوبلاس جانم جانم ای حسین از آسمون عشق، بیخبر بودم بال و پر دادی؛ خبر دادی چشم تر دادی؛ اثر دادی عزم سفر دادی؛ عزم سفر دادی حسین با نگاهت، آدم آدم میشه با عشق، مَحرم میشه دلش محکم میشه غماش هی کم میشه جانم جانم ای حسین
تاکنون نظری ثبت نشده است.