- 53
- 1000
- 1000
- 1000
شب هفتم محرم 99 - مجتبی رمضانی
مرثیه خوانی شب هفتم محرم با صدای مجتبی رمضانی، 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - یه دریای اشکه تو چشمم برا تو ... چه جوری ببوسم کویر لباتو ... تموم نفس هات بریده بریده ... الهی بمیرم که رنگت پریده ... روی دست من ، دست و پا می زنی ... پریشونی و خسته و نیمه جون ... یا لب هاتو این قدر روی هم نزن ... یا که اشهد مادرت رو بخون ... برای بار آخر تو چشمام نگاه کن ... یه فکری برای من بی پناه کن ... مثل ابر بارون رو لب هات می بارم ... من هر جوری باشه برات آب میارم ... من هر جوری باشه شبیه علم روی دست منی ... برای رسیدن به آب فرات ، می دونی چی اومد به حال دلم ... دیدی از کی منت کشیدم برات ... من سر تشنگی تو ، به همه رو زده ام ... پسرم جای در این قلب پدر داری تو ... حرمله عقده ی خود را سر تو خالی کرد ... حرصی از محسن و افتادن در داری تو ... توانی برای نفس های من نیست ... سه شعبه جواب تقاضای من نیست ... با این التهاب و با حال خراب چه جوری بدم من جواب ربابو ... میرم پشت خیمه که خاکت کنم ... خجالت کشیدم از این حال تو ... باید جایی خاکت کنم که کسی با نیزه نگرده ... پشت آن خیمه های بی عباس پیش چشم رباب غوغا شد ... حرمله در پی غنیمت بود ... سر نبش مزار دعوا شد ... گفت بابا تیر با یک شعبه هم کار خودش را می کند ... با سه شعبه جوری آمد کل حنجر را گرفت ... خطبه اش با گریه بود ، افسوس لشکر خنده کرد ... چند لحظه بعد آن ، خون کل منبر را گرفت ... گفت علی اصغرم ، مقابل منو تو آب را به اسبش داد ... چه قدر پیش همان رو زدم نشد بابا ... علی اصغرم ، به خاطر تو به ناکس ، به خاطر تو به نامرد ، به شمر تا به سنان رو زدم ، نشد ... حسین
-
زمینه - نیمه شب های مهتابی توی لحظه ی بی تابی میدیدم بخدا مادر که توی بغلم خوابی بودی اما خیالی بود نمیدونی چه حال بود لالایی امو میخوندم من بغلم ولی خالی بود یه مادر وقتی لالایی نخونه میمیمره گوشه ی خونه حال منو کی میدونه یه مادر که زیر سایه نمیره میخواد که تشنه بمیره لالایی گلم الهی فدای خنده هات لالایی گلم دل منو میبره صدات لالایی علی لالایی علی مثلا تو رو تاب میدم مثلا به تو آب میدم مثلا تو صدام کردی من با خنده جواب میدم مثلا سه چهار ساله شدیو دیگه خوشحالم بازی میکنی تو کوچه با رقیه ی هفت سالم بمیرم شیرین زبونی نکردی دیدم که خشکی و زردی گرمه هوا ولی سردی بمیرم شبیه گل شدی پر پر با گریه هات دم آخر منو صدا زدی مادر لالایی گلم تشنه ی یه جرعه آب علی لالایی گلم بیا بغلم بخواب علی لالایی علی لالایی علی مثلا عمو برگشته شدم آره خیالاتی مثلا همه جمعیم و توی آغوش باباتی عزیزم پیرهنتو روی چشمام میذارمو توی رویام نگاه نازت ومیخوام عزیزم هرجا که شیرخواره دیدم زیر گلوشو بوسیدم خدا میدونه بریدم لالایی علی توی بغل بابا علی لالایی علی میزدی تو دست و پا علی لالایی گلم الهی فدای خنده هات لالایی گلم دل منو میبره صدات لالایی علی لالایی علی شاعر : محمد اسداللهی
-
واحد - سر در هیأتها بیرق یا حیدر پرچم یا حسین از همه بالاترِ بایدم بترسه دشمن از برپایی مجلس عزا تا خدا خدایی میکنه تعطیل نمیشه روضه ها با اینکه عمری هر سال از سیل طعنه ها دلگیریم شفای مردم دنیا رو از امام حسین می گیریم حسین من اسمه دواء و ذکره شفاء و ذکره شفاء روضه ها سنگر اشک ما میشه جهاد مرد جنگ مرد جنگ توی این میدون بیاد گریه ای که شد سلاح ما جزء واجبات عینیه فاتح نبرد واسطه اند اون کسیه که حسینیه تا وقتی زیر علم باشیم شیعه ی مجاهد هستیم دل و به دریا زدیم چون که به اسم حسین دل بستیم حسین من اسمه دواء و ذکره شفاء تا ابد این علم روی دوش نوکراست جاده ی نوکری منتهی به کربلاست کربلا مسیر تازه ای تا خدا به ما نشون میده جون می گیره رزمنده ای که به پای حسین جون می ده شبیه مسلم و جون و حر شبیه حنظله و عابس اگه مطیع ولی باشیم به ما میگن شیعه ی خالص حسین من اسمه دواء و ذکره شفاء و ذکره شفاء
-
تک - عالیجناب شیر نر حیدر ابوتراب به تو میگه لشکر پدر آب ساقی آب آور روز حساب با تو میشه محشر در دل میدان می گیری از زینب فرمان غرشت طوفان ویرانگر میدان ای جان سقایی و سرداری جانم چه علمداری یا ابوالفضل قمر دلهایی آسمون از تو داره زیبایی ایوون تو شده تماشایی یل یلان پسر زهرایی ذکر طوفانی در روضه ها بانی عباس پرچم ارباب تا تو علمداری بالاست
تاکنون نظری ثبت نشده است.