- 21
- 1000
- 1000
- 1000
وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهادت حضرت حمزه (ع) 98 - حنیف طاهری
مرثیه خوانی وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهادت حضرت حمزه (ع) با صدای حنیف طاهری، 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - احد نمونه نیرنگهای تاریخ است احد خلاصهای از جنگهای تاریخ است حدیث خدعه پیکار و جسم خسته ماست احد حکایت پیشانی شکسته ماست نزاع بتکدهها با نبوت است احد دومرتبه بنگر کوه عبرت است احد هنوز خون جگر از لوایحاش پیداست احد که قتلگه همزه سیدالشهداست نوشتهاند که هند آن خبیث آن بی قدر که داشت کینه شخص رسول را از بند غلام اهلی خود را که داشت وحشی نام به قصد کشتن همزه روانه کرد آرام غلام حمله سختی نمود جان فرسا شهید شد به همین حمله سیدالشهدا چه گویمت که چه کردند بعد از آن یاران به این قبیله شرف داشتند کفتاران شبیه ساقه گل زیر پا لهش کردند سر جنازه رسیدند و مثلهاش کردند رسید هند سر نعش آن یگانه شهید ز حمزه بینی و لبها و گوش را که برید همه جوارح او را به گردنش انداخت و بعد از جگر بهر خود غذایی ساخت رسید شخص نبی بر سر عموجانش فشاند اشک ز چشم و نکرد پنهانش رسید و دید که با آن بدن چها کردند ز گریهاش همه دشت گریهها کردند خبر رسید زنی ناصبور میآید صفیه خواهر حمزه ز دور میآید کشید آه و نسیمی وزید از آن آه به سر زنان نگران عمه رسول الله نبی که دید ز ره عمهاش رسید ز راه عبای خویش بر آن پیکر شریف انداخت ز یاوران نبی هر کسی به کاری رفت نسیم مکه وزید و عبا کناری رفت اگر غلط نکنم هم دم غروبی بود نسیم مکه عجب روضهخوان خوبی بود کنار رفت عبا پیکری نمایان شد صفیه جسم برادر که دید، بی جان شد تن بدون عبا حالتی به آن زن داد که جان خویش به پروردگار ذوالمن داد چنان که هجر کسی خون به قلب عاشق کرد به یک نظاره بر آن جسم، خواهرش دق کرد
-
روضه - دوباره یاد من آمد دم غروبی بود عبا احمد عجب روضهخوان خوبی بود دوباره یاد من آمد ز شاهی و ز تنش به قتلگاه عبایی نبود بر بدنش کشیدی از دل خود در احد ناگاه چه با حسین تو کردند یارسول الله ببین که رحم نکردند اشقیا به حسین عبا به پیکر حمزه رواست یا به حسین کسی حدیث احد را دوباره ذکر نکرد کسی به حال دل خواهرش که فکر نکرد چه خواهری که طمعکاری زنان دیده است گلوی پاره و رگهای خون فشان دیده است شکاف ابروی پیوسته، اخم را دیده است هزار و نهصد و پنجاه زخم را دیده است چه خواهری که غم عالمین را دیده است سم ستور به جسم حسین را دیده است به جسم کشته هر آنکس که اسب میتازد گمان مدار عبا بر تنش بیاندازد هزار شکر صفیه به کربلا نرسید که دید زینبت آن را که عمه تو ندید
-
زمینه - اگه عاشق باشی حس نمیکنی ثانیه ها رو اگه عاشق باشی گریه میکنی روز و شبا رو اگه عاشق باشی میبینی تو خواب کرب و بلا رو عاشق با تو مانوسه هر جای زمین باشه عاشق میشه عابس که دیوونه آقاش ای تو نور دو عینم که دادی شور و شینم شهره به عالمینم من نوکر حسینم یا اباعبدالله یا اباعبدالله یا اباعبدالله آرزوی عاشق یا حسین دم شهادتینه زندگی عاشق حروله تو بین الحرمینه نفسای عاشق خرج گفتن ذکر حسینه عاشق یا حسین میگه هر وقتی که میخوابه عاشق سحرا مست شیش گوشه اربابه از این سینه زنی ها به هر جایی رسیدم دنیا رو بدن آقا روضه هاتو نمیدم یا ابا عبد الله
-
نوا - خاک را منزلتی در همه ایجاد نبود گر نبودی به زمین خاک نشینانی چند خس و خاشاک مگر سندس و استبرق بود که کفن شد به تن زخمی عریانی چند بر سر نعش شهیدان دل دشمن بگداخت اثر ناله جانسوز نواخواهی چند زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک بیابان منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم از اثر تیغ و سنان جای یک بوسه من در همه اعضای تو نیست
-
شور - دلم تو روضه ی تو شکسته مثل شیشه الهی هر چی خیره نصیب نوکرات شه آقا حساب کتاب محشرم با تو سینه زدن برای من حرم با تو دعای مادرم رو واسطه کردم آقا جواب اشک مادرم با تو ای خوشی ماه و سال با تو خوب خوب حالم خیر تو شده نصیبم من به نوکریم می بالم ای عزیز قلب زهرا دلم رو دست هیچکس به غیر تو ندادم مرید بچه هاتن تموم خانوادم میگیره قلب من همش برای تو مادر من کنیز روضه های تو آقا نوشته سرنوشت برام اینو که تا نفس دارم باشم گدای تو ای تموم باور من دلخوشی آخر من یابن فاطمه حسین جان مادر تو مادر من تو برکت و امید تموم زندگیمی تو بهترین رفیق روزای بچگیمی دعای فاطمه همیشه همرامه همین حسین حسین چراغ فردامه دیدن گنبد طلا و شش گوشه خدایی مرهم تموم دردامه من که آبروتو بردم دل به روضه هات سپردم عمریه فقط از سر سفره تو روزی خوردم ای عزیز قلب زهرا
-
روضه - با عذاب راه یکسر ساختی قتلگاهم را منور ساختی لطف کردی آمدی دیگر برو تا سری دارم در این پیکر برو خلوت بی اهل کینی لازم است بهر گریه اربعینی لازم است گفت آیا یوسف زهرا تویی؟ آنکه من می جستمش آیا تویی؟
تاکنون نظری ثبت نشده است.