- 692
- 1000
- 1000
- 1000
وفات حضرت خدیجه (س)، مهدی میرداماد سال 1401
مرثیه خوانی وفات حضرت خدیجه (س)، مهدی میرداماد سال 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
من که جبریل نیستم بانو/از تو گفتن برای من سخت است/کار هر کس نبود کار تو بود/مادر فاطمه شدن سخت است/می توان گفت بی محبت تو/دین اسلام هم نتیجه نداشت/من قسم می خورم رسول الله/همسری بهتر از خدیجه نداشت/مثل زهرا طهارت محضی/قبل اسلام هم ، چنین بودی/از احادیث معتبر پیداست/تو فقط ام مومنین بودی/از محبان واقعی علی/اولین بانوی مکرمه ای/زودتر از غدیر شیعه شدی/بی نهایت شبیه فاطمه ای/با علی راز مشترک دارد/هر که در راه عشق کار کند/در حقیقت عجیب نیست اگر/ثروتت کار ذوالفقار کند/ثروتت بی نهایت است ولی/عزت و اعتبار تو زهراست/مال دنیا برای تو هیچ است/چون که دار و ندار تو زهراست
-
تو کیستی که سینه ی ما بی قرار توست/چشم زمین و چشم زمان سوگوار توست/کم نیست این که مادر زهرای اطهری/سوگند می خورم که همین افتخار توست/در هر کجا همیشه کنار پیمبر و/در هر کجا همیشه پیمبر کنار توست/مادر بزرگ محترم خانواده ای/داماد خانواده علی بی قرار توست/خیر کثیر خانه ی پیغمبر از تو بود/زهرای خانه ی نبوی یادگار توست/بیخود نبی به پای کسی پا نمی شود/هر مادری که مادر زهرا نمی شود/دنباله دار عشق و اویس قرن شدی/در شب دلیل گریه ی چشمان من شدی/جایت اگرچه زیر کسای نبی نبود/مادر شدی خلاصه ی آن پنج تن شدی
-
گاه تنها یک نفر هم یار دین باشد، بسست/یک نفر بانوی سرشار از یقین باشد، بسست/مال و ثروت هرچه هم باشد، فدای راه دوست/همنشین رحمةٌ للعالمین باشد، بسست/در نگاه شوم مردم بدترین باشد ولی/در دل پیغمبر خود بهترین باشد، بسست/دیگران هم همسر پیغمبرند اما فقط/مادر زهرا که ام المومنین باشد، بسست/دخترش زهرا کجا و دختران این و آن/حاصل عمرش اگر تنها همین باشد، بسست/دختر او مادری کرده برای شیعیان/مادری مثل خدیجه در زمین باشد، بسست/ما کجا و مدح او گفتن معاذ الله، نه/نام ما تنها گدای خوشهچین باشد، بسست/واژههای گنگ و بیمعنا چه میفهمند از او/انتهای شعر باید نقطهچین باشد، بسست
-
نشستی در دلش تا مهربانی را نگین باشی/امین وهمدم و دلدار ختم المرسلین باشی/خداوندت سلامت داد پیش از بعثت خاتم/که مشمول دعای ویژهی روح الامین باشی/تو ایمان داشتی که مصطفی ختم رسولان است/خدا هم خواست که در بین زن ها اولین باشی/تو را که برتری دادم بر آسیه و مریم/بشارت داد پیغمبر که ام المومنین باشی/زنان یثربی هم مثل مکه بی وفا هستند/تو حق درای برای دخترت زهرا حزین باشی/پیامبر بعد از تو این الخدیجه بر زبانش بود/همین دارد نشان بانو برایش بی قرین باشی/کفن از آسمان آمد برایت وای از آن روزی/که در اوج مصیبت بی کفن باشی
-
شب دهم ماه رمضون دل عاشقا پر می گیره/تو طنین صدای اذون از مادری خبر می گیره/روضه ها میخونه کنار بسترش خبر از مادر می گیره/با چشمای ترش می گیره بهونه/برای مادرش که خیلی خیلی مهربونه/می گه مادر اگه بری دیگه غم خواری ندارم/بابام تنها میشه نرو روی پاهات سر می ذارم/مرو مادر مرو مرو/ شب دهم ماه رمضون شب یتیمیه مادرمون/یه لباس مشکی به تنش روضه می خونه باز بی امون/اگه بری منو تو کوچه می زنن/میون کوچه ها علی رو می برن/ حسن می گه رو خاک نامرد مادرمو نزن/چشام دریا شده ببین نمونده جونی تو تنت/تو بستر افتادی و شد عبای بابا کفنت/عبای بابا کفنت/مرو مادر مرو مرو/شب دهم ماه رمضون دلا می ره به کرب و بلا/به یاد اون غروبی که سرها می رفت رو نیزه ها/غروب کربلا خیمه ها می سوزه/چشای فاطمه/حسین
-
زمان مدح تو شد ای ملیکه ی مکه/برای مدحت تو آیه ها به صف شده اند/غزل برای تو چون کم سروده ام حالا/برای شعر تو آرایه ها به صف شده اند/سرآمدی به همه بانوان قدیسه/که بعد فاطمه تو سرور زنان هستی/تو مادر همه ی خانواده ی زهرا/تو مادر علی و صاحب الزمان هستی/محبتت به رسول خدا مثل زدنی است/اویس ها شده اند از سبوی تو سرمست/میان سردی برخورد مردم مکه/به بودن تو پیمبر همیشه دلگرم است/تحمل غم تو شرح صدر می خواهد/که سال پرزدنت سال حزن و اندوه است/دوباره بر دل پیغمبرت تو مرهم باش/دل نبی خدا از غم تو مجروح است//و أین مثل خدیجه " همیشه ذکر لبشبدون بودن تو زحمتش نتیجه نداشت/نداشت فاطمه و زینب و حسین و حسن/اگر رسول خدا حضرت خدیجه نداشت/شبیه حضرت ختمی مآب معمولا/تو دست فاطمه را غرق بوسه می کردی/اجل اجازه نداد ، آرزو به دل ماندی/که کاش بودی و او را عروس می کردی
تاکنون نظری ثبت نشده است.