- 225
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب پنجم فاطمیه اول 95 - سعید حدادیان و احمد نیکبختیان
مرثیه خوانی شب پنجم فاطمیه اول، شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای سعید حدادیان و احمد نیکبختیان، 1395
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - سقای دشت کربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل من قدرتی دیگر به تن ندارم دستی دگر چون در بدن ندارم دشمن چو بسته راه من ز هر سو به خیمه راه آمدن ندارم افتادهام تنها به چنگ دشمن و آن بازوی لشگر شکن ندارم زین حال م، عدو گرفته نیرو چون قدرتی دیگر به تن ندارم شد پاره مشک و آبها فرو ریخت به خیمه، روی آمدن ندارم شرمندهام اخا، چو پیشم آیی من قدرت بر پا شدن ندارم زینب مگر چشم مرا ببندد در کربلا، مادر که من ندارم پوشیدهام لباس فخر و عزت چه غم اگر که من کفن ندارم به مادرم ام البنین بگوئید دیگر غمی ازین محن ندارم جز وصف حال عاشقان حسانا در مطلبی میل سخن ندارم
-
زمینه - چه خلوصی چه خضوئی چه خضوعی است تو را که خدا فخر نماید به نماز سحرت تو که مرآت خدایی بچه جرم وگنهی نیلگون گشته ز سیلی رخ همچون قمرت بسته شد دست علی تا تو ز پا افتادی آه از بیکسی شوهر خونین جگرت به نگاه علّی و نالة زینب سوگند پسرت دید در آن کوچه چه آمد بسرت خانهات نی، که همه هستی عالم میسوخت گر نمیرخت بر آن شعله سرشک بصرت
-
روضه - نیکبختیان - بگذاشت سر به خاک مگر همسر علی ؟ یا آسمان خراب شده بر سر علی ؟ تنها نه نیمه های دل شب ، تمام عمر باشد مزار گمشده ات در بَرِ علی دردا که بین آن همه دشمن ز پا فتاد هم سنگر همیشه ی بی سنگر علی دست مغیره خشک که با شدت تمام می زد تو را به پیش دو چشم تر علی از لحظه ای که مادر خود را ز دست داد شد مادر حسین و حسن دختر علی برده است ارث ام ابیهایی تو را زینب شده برای علی مادر علی در چشم و سینه حبس کند اشک و آه را هر شب به خاطر دل غم پرور علی قبر تو بی چراغ و دعا کن که همچو شمع بر تربت تو آب شود پیکر علی غربت ببین که پشت در خانه گشته بود شش ماهه ی تو یاور بی یاور علی «میثم» بریز اشک و برآر از جگر خروش کوثر بخوان که گشت فدا کوثر علی
-
روضه - نیکبختیان - سرمای? محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمیدهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمیدهم در سینهام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سین? سَینا نمیدهم
تاکنون نظری ثبت نشده است.