با اجرای اسحاق انور
ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر
بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست
که اندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
بی عمر زندهام من و این بس عجب مدار
روز فراق را که نهد در شمار عمر
این یک دو دم که مهلت دیدار ممکن است
دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
تا کی می صبوح و شکرخواب بامداد
هشیار گرد هان که گذشت اختیار عمر
دی در گذار بود و نظر سوی ما نکرد
بیچاره دل که هیچ ندید از گذار عمر
اندیشه از محیط فنا نیست هر که را
بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر
در هر طرف ز خیل حوادث کمین گهیست
زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر
این اشعار از غزلیات حافظ است.
ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر
بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست
که اندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
بی عمر زندهام من و این بس عجب مدار
روز فراق را که نهد در شمار عمر
این یک دو دم که مهلت دیدار ممکن است
دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
تا کی می صبوح و شکرخواب بامداد
هشیار گرد هان که گذشت اختیار عمر
دی در گذار بود و نظر سوی ما نکرد
بیچاره دل که هیچ ندید از گذار عمر
اندیشه از محیط فنا نیست هر که را
بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر
در هر طرف ز خیل حوادث کمین گهیست
زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر
این اشعار از غزلیات حافظ است.
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
تاکنون نظری ثبت نشده است.