- 494
- 1000
- 1000
- 1000
ولادت حضرت فاطمه (س) 93 - میثم مطیعی و امیر عباسی
مدیحه سرایی ولادت حضرت فاطمه (ع) با صدای میثم مطیعی و امیر عباسی، 1393
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مدح - در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم رشتهای بر گردن ابیات من افکنده دوست میبرد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست ناگهان دیدم میان خانهی پیغمبرم چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم چرخ میزد یک نفس روح القدس دور و برم تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک ای محمد! دشمنت را دوست ابتر میکند خانهات را بوی ریحانه معطر میکند دیدنش بار رسالت را سبکتر میکند دختر است اما برایت کار مادر میکند دختران آیات رحمت، مادران مهر آفرین میشود ام ابیها، هر دو باهم، بعد از این یک زره خرج جهازت، حُسنهایت بیشمار با تو حیدر روز خیبر حرز میخواهد چکار؟ تا تو از تیغ دودم با عشق میگیری غبار بعد از این مستانهتر صف میشکافد ذوالفقار قوت بازوی مولایی به مولا، فاطمه! قصهی پیوند دریایی به دریا، فاطمه! در هوای عاشقی با هم کبوتر میشوید هر دو کوثر میشوید و هر دو حیدر میشوید هست شیرین نامتان، قند مکرر میشوید هر دو در کفواً احد با هم برابر میشوید بیتهایم بر درِ بیت تو زانو میزنند شاعران تنها برای یک نظر، رو میزنند در کسا، بی پرده با الله صحبت میکنی هل اتی را سفرهی نور و کرامت میکنی فکر خلقی، نیمه شب با حق که خلوت میکنی در غم همسایه، ترک خواب راحت میکنی مادری الحق چه میآید به نامت، فاطمه! میدهد از سوی ما مهدی سلامت، فاطمه! امتحان پس دادهای در آسمانها پیش از این سالها بر عرش میتابید نورت چون نگین حضرت حق چون دلش آمد بیایی بر زمین واقعاً «الحمد للهِ ، رب العالمین» جلوهی نور تو را تنها خدایت دید و بس فاطمه! قدر تو را تنها علی فهمید و بس عالمی در حیرت از این آسیا چرخاندنت با تبسم خستگی را از علی پوشاندنت در عجب روح الامین از طرز قرآن خواندت پیش نابینا میان حِصن چادر ماندنتحجب میراثت، حیا سایه نشین چادرت داده دل حتی یهودی هم به دین چادرت سفرهی نان خالی اما سفرهی انعام پُر خانهات میخانه، ساقی با سخاوت، جام پر از تو راضی و دلش از گردش ایام پر کعبه از بت خالی اما کوچه از اصنام پر ای زبانت ذوالفقارِ حیدر بیذوالفقار! بت شکن! برخیز، بسته دست او را روزگار شاعر : قاسم صرافان
-
شور - امیر عباسی - ام ابیها یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه علی علی علی علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا حق حق حق علی مولا شه خیبر شکنی تو علی مولا به خدا عشق منی تو علی مولا هزار بار به عشق تو آتیش بگیرم خاکسترم رو آسمونا می نویسه علی مولا مولا با من چه کرده ای ساقی دیوانه و خرابم من مست از می سبوی عشق عبد ابوترابم من علی مولا مولا شکر خدا که ما گرم ذکر علیو زهراییم تا لحظه ای که جان داریم مجنون عشق مولاییم
-
شور - امیر عباسی - زائر بهشت نورم امشب و به عشق مولا نوکر حسین که باشی مادر تو می شه زهرا سایه حسین رو سرمه مادر حسین مادرمه مادر پسرت و نیگا کن مادر بیا برام دعا کن مادر دلم رو کربلا کن دوست دارم مادر... روزت مبارک زائر بهشت نورم من به عشق تو اسیرم روز مادر و ایشالا من مدینه جشن بگیرم حرف اول و آخرمه مادر حسین مادرمه من که ندارم و فقیرم امشب در خونت که می رم مادر بگی بمیر، می میرم دوست دارم مادر... روزت مبارک زائر بهشت نورم حرف کربلا شد امشب ما غلام بچه هاتیم مخصوصاً حسین و زینب مثل سقا این باورمه مادر حسین مادرمه برده دلم و دیگه دلبر قلبم می گیره ذکر حیدر این هم کادوی روز مادر دوست دارم مادر... روزت مبارک
تاکنون نظری ثبت نشده است.