منو
شهادت حضرت رقیه (س) 96 - مهدی سلحشور

شهادت حضرت رقیه (س) 96 - مهدی سلحشور

  • 6 تعداد قطعات
  • 11 دقیقه مدت قطعه
  • 534 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت رقیه (س) با صدای مهدی سلحشور، 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 11:24
    روضه - زینب ای شیرازه ی اُمّ الکتاب ای به کام تو، زبان بوتراب از بیانت سر به سر طوفان خشم نوح می دوزد به طوفان تو چشم در کلامت، هیبت شیر خدا در زبانت، ذوالفقار مرتضی بازگو ای جان شیرین علی داستان درد دیرین علی از همان نخلی که از پای اوفتاد خون پاکش نخل دین را آب داد راز دل را با زبان آه گفت دردهایش را به گوش چاه گفت بازگو با ما ز درد فاطمه ز اشک گرم و آه سرد فاطمه بازگو کن قصه مسمار را ماجرای آن در و دیوار را بازگو آن شب علی چون می گریست در فراق فاطمه خون می گریست از بهار و از خزان او بگو از مزار بی نشان او بگو گو به ما از مجتبی، ابن علی دردهای آن ولیّ بن ولی از همان تشتی که پرخون شد ازو دامن افلاک گلگون شد ازو زینب ای شمع تمام افروخته یادگار خیمه های سوخته بازگو از کربلای دردها قصه نامردها و مردها بازگو از باغهای سوخته نخلهای سر به سر افروخته بازگو از کام خشک مشکها گریه ها و ناله ها و اشک ها بازگو از مجلس شوم یزید وان تلاوتهای قرآن مجید بازگو از آن سر پُر خاک و خون لاله رنگ و لاله فام و لاله گون ماجرای آن گل خونین دهان وان لب پرخون ز چوب خیزران با دل تنگ تو این غمها چه کرد؟ دردها و داغ و ماتمها چه کرد؟ فاطمه! گر تو علی را همسری وز شرافت مصطفی را مادری کار زینب هم گذشت از خواهری کرد در حق برادر، مادری چون تو، در دامان، که دختر پرورد؟ کی صدف، اینگونه گوهر پرورد شاعر : محمد علی مجاهدی
  • 4:06
    پیش زمینه - من آمده ام جان دهم از داغ تو مولا من مات علی حب حسین مات شهیدا ای عشق ای جان مظلوم عطشان تویی مصباح الهدی قبله ی ما کربلا گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود من اسمه دوا حسین و ذکره شفا حسین ما آینه در آینه حیران حسینیم سرگشته لبخند شهیدان حسینیم ارباب ارباب ما را دریاب لبیک یا ثارالله مولا اباعبدالله عشق تو سرنوشت ما روشنی سرشت ما میان دوزخ جهان خیمه تو بهشت ما من اسمه دوا حسین و ذکره شفا حسین
  • 4:22
    واحد - چشمان او سرگرم نوکر آفریدن محسن حججی های دیگر آفریدن از مرتضی و بچه هایش بر می آید مقداد و سلمان و ابوذر آفریدن جبهه نشانم داد با شوق شهادت کاری ندارد فتح خیبر آفریدن سرهای ما نذر سر آقای بی سر این است تنها حکمت سر آفریدن یک لشگر از فطرس سر راهش نشسته در انتظار لحظه ی پر آفریدن مهرش در اینجا جمع مان کرده و هستیم * در روضه مشغول برادر آفریدن پیداست در جذر و مد سینه زنانش با دست خالی شور محشر آفریدن جز با دو خط روضه که به شعرم نمک داد امکان ندارد شعر بهتر آفریدن چیز عجیبی نیست از مرثیه خوانش در هر نفس کبریت احمر آفریدن شش ماهه کش های سقیفه آفریدند تیر سه پر را نذر پرپر آفریدن بر روی کند تیغ خود فکری نکرده آهنگری در وقت خنجر آفریدن اصلا خدا هم گریه کرده روز اول بر زینبش هنگام معجر آفریدن شاعر : علیرضا خاکساری
  • 6:24
    واحد - نوری از لبهات داره می تابه نوری که مثل در نایابه دنیا روشن می شه از تو وقتی رو لبهات اسم اربابه نفس بکش تو روضه با همین هوای آشنا علم بذار رو شونه ت راه بیفت به سمت جاده ها قدم بزن این جاده منتهی می شه به کربلا رویامه کربلا آرزوی قلب شیدامه خوشبختم بهترین آقای این دنیا آقامه کربلا اللهم الرزقنا به حق مولانا نوکر این آقا باشی خوبه پیرو عاشورا باشی خوبه حتی یک شب از محرم زائر کربلا باشی خوبه اگه می خوای پروازی تا بهشت بی کران کنی اگه می خوای نامتو تا همیشه جاودان کنی باید یه بار رافتن تا کربلا رو امتحان کنی کربلا اولین و آخرین بهشت دنیا کربلا وعده گاه شب جمعه ی نوکرها از چشات معلومه گریه کردی از غم اربابت غرق دردی مطمئن باش زهرا خواسته از در این خونه برنگردی خودت رو مدیون لطف نگاه فاطمه بدون بگو علی تا آخر پای مکتب علی بمون بیا و صبح هر روز روضه های کربلا بخون تو گودال مونده رو خاک صحرا پیکری پامال واویلا مادری می گه بنی می ره از حال
  • 4:20
    واحد - یه غافله از یتیما با قلب زار اینجاست یه کارون داغدار بدون یار اینجاست اینجا کسی نیست یه خورده مراعات حال دل زینبو بکنه یا جلوی دخترای یتیم به سر بریده سنگ و چوب نزدنه اینجا رسمه برا مهمون جای پذیرایی آتیش و سنگ دارن اینجا با این همه بچه بچه های خسته باز سر جنگ دارن حسین جانم حسین جانم حسین جانم یه شهر بی مروت و یه عده نامردن با یادگارای نبی خدا چه بد کردن آل رسول ای خدا میون بند سلسله ها آه و واویلا دخترای فاطمه اسیر دست حرمله ها آه و واویلا ای وای با چشمای خونبار باز روضه می خونه دل شیعه هر بار ای وای زینب کجا بازار زینب کجا بزم نامحرم و اغیار
  • 3:25
    مناجات - ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم سر داده ایم و تن به مذلت نداده ایم ما از ازل به حکم جنون سر نهاده ایم تا آخرین نفس سر عهد ایستاده ایم جان می دهیم بر سر عهدی که بسته ایم ما دستهای عهد شکن را شکسته ایم ما از حسین راه سعادت گرفته ایم از آن قیام درس شجاعت گرفته ایم خون داده ایم عزت و شوکت گرفته ایم خنجر بکش که شور شهادت گرفته ایم دست علیست پرچم پر افتخار ما هیهات اگر غلاف شود ذوالفقار ما با افتخار شیعه ی ایرانی تو ایم در انتظار یوسف کنعانی تو ایم فرمانبر امیر خراسانی تو ایم با ذوق و شوق در صف قربانی تو ایم صید خود انتخاب کن از بین ما علی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی