- 967
- 1000
- 1000
- 1000
هنگام سرود کائنات است امروز
مولودی خوانی ولادت حضرت محمد (ص) با صدای سعید حدادیان، سال 1387
متن شعر:
هنگام سرود کائنات است امروز
اوقات گرفتن برات است امروز
بفرست مدام بر محمد صلوات
امشب زمین کند به سماوات برتری
امشب نسیم مکه کند روح پروری
امشب به دور مکه مه و مهر و اختران
از زهره تا زحل همه گشتند مشتری
امشب ز خاک رفته بر افلاک موج نور
امشب به عرش فرش زند کوس برتری
آمد خلیل بت شکن دهر با تبر
افتاده لرزه بر تن بت های آذری
بت های کعبه نغمه تحلیلشان به لب
احجار مکه کرده به تقدیس گوهری
نوشیروان ز کنگره قصر خویشتن
بشنو سرود معدلت و دادگستری
دریای ساوه رود سماوه شدند خشک
حیرت برند هر دو به اسرار دیگری
تاج شرف نهاده خدا بر سر بشر
افتاده شور در ملک و حوری و پری
مسدود شد به روی شیاطین در سپهر
از کاهنان گرفته شده علم ساحری
آتشکده خموش و بتان سرنگون به خاک
افتاده نطق پادشهان از سخنوری
مرد و زن و فقیر و غنی کوچکو بزرگ
خوانند عاشقانه سرود برابری
باید دهند یکسره قوم و قبیله ها
بر دست یکدگر همه دست برادری
محشر نگشته واقعه محشر آمده
ملک وجود پر شده ز آیات محشری
رازی ست بس شکفت ز آیات سرمدی
سری ست بس عجیب ز گفتار داوری
باور کنید نور عدالت دمیده است
باور کنید طی شده دور ستمگری
باور کنید مژده میلاد احمد است
باور کنید عید بزرگ محمد است
اعیاد خلق دیگر و این عید دیگر است
باور کنید عید خداوند اکبر است
آیینه جمال نبی را نگه کنید
آیینه نه جمال خداوند محضر است
بی جبرئیل بانگ خداوند بشنوید
زیرا خذدا به وصف نبی مرگ گستر است
زیباترین کلام الهی درود او
کز هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است
متن شعر:
هنگام سرود کائنات است امروز
اوقات گرفتن برات است امروز
بفرست مدام بر محمد صلوات
امشب زمین کند به سماوات برتری
امشب نسیم مکه کند روح پروری
امشب به دور مکه مه و مهر و اختران
از زهره تا زحل همه گشتند مشتری
امشب ز خاک رفته بر افلاک موج نور
امشب به عرش فرش زند کوس برتری
آمد خلیل بت شکن دهر با تبر
افتاده لرزه بر تن بت های آذری
بت های کعبه نغمه تحلیلشان به لب
احجار مکه کرده به تقدیس گوهری
نوشیروان ز کنگره قصر خویشتن
بشنو سرود معدلت و دادگستری
دریای ساوه رود سماوه شدند خشک
حیرت برند هر دو به اسرار دیگری
تاج شرف نهاده خدا بر سر بشر
افتاده شور در ملک و حوری و پری
مسدود شد به روی شیاطین در سپهر
از کاهنان گرفته شده علم ساحری
آتشکده خموش و بتان سرنگون به خاک
افتاده نطق پادشهان از سخنوری
مرد و زن و فقیر و غنی کوچکو بزرگ
خوانند عاشقانه سرود برابری
باید دهند یکسره قوم و قبیله ها
بر دست یکدگر همه دست برادری
محشر نگشته واقعه محشر آمده
ملک وجود پر شده ز آیات محشری
رازی ست بس شکفت ز آیات سرمدی
سری ست بس عجیب ز گفتار داوری
باور کنید نور عدالت دمیده است
باور کنید طی شده دور ستمگری
باور کنید مژده میلاد احمد است
باور کنید عید بزرگ محمد است
اعیاد خلق دیگر و این عید دیگر است
باور کنید عید خداوند اکبر است
آیینه جمال نبی را نگه کنید
آیینه نه جمال خداوند محضر است
بی جبرئیل بانگ خداوند بشنوید
زیرا خذدا به وصف نبی مرگ گستر است
زیباترین کلام الهی درود او
کز هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است
تاکنون نظری ثبت نشده است.