منو
ولادت امام حسن عسکری (ع) 1398 - حنیف طاهری

ولادت امام حسن عسکری (ع) 1398 - حنیف طاهری

  • 7 تعداد قطعات
  • 8 دقیقه مدت قطعه
  • 340 دریافت شده
مدیحه سرایی ولادت امام حسن عسکری (ع) با صدای حنیف طاهری، 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 8:24
    مدح - نیست دولت آنم که در کنار تو باشم همین بس است که آواره ی دیار تو باشم کشم به شهر تو خود را به این امید که شاید مرا بخوانی و یک لحظه در کنار تو باشم اگر چه وحشی رم کرده ام ز عالم و آدم کمند زلف تو را بوسم و شکار تو باشم سر از غرور نیارم فرو به درگه خورشید اگر ستاره ی خردی به شام تار تو باشم دمیده ام ز لب جوی همچو پونه ی وحشی به این خیال که سرسبزی بهار تو باشم تو آفریده ز مهری چگونه از دلت آید که تا به لب رسدم جان در انتظار تو باشم تا کسی رخ ننماید نبرد دل ز کسی دلبر ما دل ما برد و به ما رخ ننمود گسست نیست امید مرا ز التفات تو هرگز امیدوار تو بودم امیدوار تو باشم
  • 3:33
    سرود - غرق نوره عالم امکان اومده قبله ی دل و جان شد امشب حسن حسن ذکر زمین و زمان شب شب عشقه باز دل بی قراره آسمون امشب شد غرق ستاره خدا به زهرا داد حسن دوباره اومد آقای سامرا ماه زیبای سامرا صف کشیدن یکی یکی این گداهای سامرا بی تو لنگه زندگیم اصلا داری تو نظر به من حتما آقازاده ی تو هست تنها کس و کار من تویی علی و فاطمه نشونی ذکر لبای اهل آسمونی تو نور چشم صاحب الزمونی ای مهر و لطف بی کرون من مسکین و تو مهربون کاری کن تا که جون بدم من پای صاحب الزمون یابن قدر کوثر و یاسین بی عشقت ندارم اصلا دین تو یادم دادی به پابوسی بیام اربعین مسیح عالم دردامو دوا کن سنگ وجودو با نگات طلا کن دلم رو غرق عشق کربلا کن دردامو با تو می گمو از قلبم می بری غمو امشب از تو می خوام آقا روزیه فاطمیه مو
  • 4:52
    سرود - علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا ای نام تو در نامه ی حق شیر خدا حقا که تویی زبان تقریر خدا جبریل آورد تحفه ات روز احد کی شیر خدا بگیر شمشمیر خدا علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا نور فلک از جبین تابنده ی اوست سرداری کائنات زیبنده ی اوست در وصف علی بس که بود دست خدا در وصف خدا بس که علی بنده ی اوست علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا ای حیدر شهسوار وقت مدد است ای زبده ی هشت و چار وقت مدد است من عاجزم از جهان و دشمن بسیار ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است
  • 2:37
    مدح - شد به دوش احمــد آن‌ رشک ملک چون دعای مستــــــــجابی بر فلک از رواق کعبـــــــه بت‌ها درفکنـــــد جمله را در پای پیغمبـــــر فکنـــــد چون ز عرش دوش احمـد بازگشت بر دل پاک عـــلـــــی این راز گشت کــــــز ادب فعلی که کردم دور بود پای من کتف رســــــــول‌الله بسود شبنـــم از گلبرگ رخسارش چکید نوبهــــارش را خزان غـــــــم رسید گفت با او ســــــرو گلـــــــــزار خدا کی نهـــــــال بوستـــــان هل أتی در شب معـــــــراج چون بالا شدم تا به خلوتــــــــگاه أوأدنــــی شدم از شکوه بارگــــــــــاه کبــــــــــــریا در تزلــــزل بودم از ســـــــر تا به پا شوق قرب دوســــت بر جانم فتاد لــــــرزه‌ای بر چـــــــــار ارکانم فتاد دستی آمد هوش دوشـم را سترد از ضمیــــــــرم وحشت آن ‌حال برد لذتــــی کانشب از آن دستم نمود وز شراب دوستــــــی مستم نمود مدتی اندر پِیَش بشتـــــــــــــافتم در کف پای تو اکنون یـــــــــــــافتم ای به معراج محبــــــــّت جای تــو عرش و کرسی همـــّت والای تــو نیست جایی خالی از تو یاعـــلـی کفـــــــر اگر نبود خدایی یاعـــلــی
  • :
    مدح - دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را نگاهی باز می گیرد سر راه نگاهم را کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را که برگردانده امشب سوی دیگر قبله گاهم را من امشب حاجی این قبله این قبله نما هستم من امشب بنده ی مولایِ سُرِّ من رَاَی هستم درون سینه ام انگار شور دیگری دارم به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم شرابی ناب از انگورهای عسکری دارم من امشب عشق را تکرار در تکرار می خوانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم وزیده از پگاهِ شهر پیغمبر نسیمی که رسیده سال هایی قبل همراه شمیمی که تمام شهر را پُر کرد آن فیضِ عظیمی که خبر داده است باز از جلوه ی دست کریمی که همان خُلق و همان خو در جمالش منجلی باشد که مثلِ آن حسن ، آرام جان این علی باشد نگاهت چون مسیحایی ست که بر مرده ها جان است که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است و یا ابری ست که در آسمان هم حکم باران است بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است تو هم جسمی و هم جانی ، تو هم ابری و بارانی صفاتت گفت یزدانی ، خدایی یا که انسانی ؟ رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید حریمت کعبه ی آمال ، قبرت قبله ی امید گدایان هرکجا هستید ، امشب هرچه می خواهید دخیل عشق بندید از همان جا بر درِ خورشید اگر که سائل شهر مدینه مجتبی دارد کسی چون عسکری را هم گدای سامرا دارد
  • :
    سرود - از مناره ها میاد هلهله شادی که پسر داده خدا به حضرت هادی مژده ی ولادتش از عالم بالاست پسر منتقم تموم آل الله ست روشن می شه چشمای فاطمه با میلادش برکت می گیره دنیا از قدم اولادش من به هوای دیدنت هوایی ام هوایی ام تو شاه سامرا و من گدای سامرایی ام یا حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی میشه تو نگاه تو نور خدا رو دید نورشو گرفته از جمال تو خورشید این پسر چقدر به شاه لافتی رفته پا گذاشته رو زمینو یا علی گفته اولاد زهرا باید فوق کل نور باشن سادات نسل حیدر باید مثل مولا شن به برکت ولای تو بوده اگه خدایی ام تو شاه سامرا و من گدای سامرایی ام یا حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی باده ی عشق تو می نوشم و سرمستم من گدای سومین ابن الرضا هستم حسن دوم خانواده ی زهرا بنویس امشب برا من نجف مولا مجنون و مست و شیدام از جام تو لبریزم جای هدیه من امشب خونمو پات می ریزم پیش تو فرق نمی کنه من کیم و کجایی ام تو شاه سامرا و من گدای سامرایی ام
  • 3:18
    سرود - هو الاول و هو الآخری فاتح بدر و حنین و خیبری یک لشگر در حال فرار تن بی سر سرها بی شمار لافتی الا علی و لا سیف الا ذوالفقار صبر و قراری والا تباری ابن الوقاری یا علی عین ثوابی حق حسابی ابوترابی یاعلی یاعلی یاعلی حیدر حیدر شمس مشرقین بدر فاطمه ای ذکر لیله القدر فاطمه می شناسی ما رو از قدیم دائم الذکر حیدریم یا حیدر یا ابالحسن انت صراط المسقیم ساقی کوثر حضرت حیدر صدیق اکبر یا علی عرش معظم صفا و زمزم فاروق اعظم یا علی ذکر نه فلک تسبیح ملک انت مع الحق و الحق و معک ای قبله ی اهل یقین مولا امیرالمومنین قال المصطفی یا علی انت امام المسلمین حامی دینی حصن حصینی عین الیقینی یا علی باب النجاتی عین الحیاتی خداصفاتی یا علی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی