منو
شهادت حضرت فاطمه (س) مجید بنی فاطمه

شهادت حضرت فاطمه (س) مجید بنی فاطمه

  • 6 تعداد قطعات
  • 2 دقیقه مدت قطعه
  • 536 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای مجید بنی فاطمه، شب دوم فاطمیه اول سال 1394


قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 2:43
    کاش حنانه ی من لب به سخن باز کند گره از کار من و بند کفن باز کند دست از جان خودم شستم و او را شستم ترسم این بود که این زخم دهن باز کند خاطرم هست پرش را سپرم کرد مگر ریسمان لااقل ازگردن من باز کند تازه دیدم وَرم بازوی او را اما کاش آغوش خودش را به حسن باز کند
  • 2:12
    دو چشمش بسته اما درد دارد یقینا بیش از این ها درد دارد بریز آب روان بر سنگ غسلش ولی آرام اسما درد دارد خدا داند دلم خون گریه می کرد به حالم دشت وهامون گریه می کرد ندیدم زخم پهلو را درآن شب ولی دیدم کفن خون گریه می کرد شب آمد بر سرت تنها نشستم ز پا افتادم و در خود شکستم برای مرگ من بس باشد این داغ که من با دست خود چشم تو بستم
  • 3:12
    یه نامرده که دستش رفته بالا توی کوچه زمین افتاده زهرا یه خانومه که دستش روی پهلو یه خانومه که می گیره ز محرمهای خود رو یه تابوته که رو دوش یه مرده شبی در عمق تاریکی نشسته زمین و آسمان غمگین و خسته روان در کوچه ها تابوت غربت در آن تابوت یاقوتی شکسته
  • 4:04
    کجاست مادر ما نداریم دیگه طاقت اسماء نگو خوابه ، هیچ وقت نمی خوابه این ساعت اسماء وای می شنوی صدامو مادر وای حرف بزن دوباره با سر دیگه چشمت به تابوته هنوز دستات رو پهلوته اونی که میکشه ما رو جراحت های بازوته وای ای خدا سایه ی روسرم رفت وای همه خوشحال شدن مادرم رفت وای ای خدا سایه ی روسرم رفت وای همه خوشحال شدن مادرم رفت وااماه. وااماه چی اومد سر تو پر از درد کل وجودت که هر کاری کردم نشد بسته پلک کبودت وای زود میری ولی میمونه وای خاطراتت توی خونه نمره یادم اون روزی که شد خونه آتیش سوزی نگفتی آخر ای مادر پیرن واسه کی میدوزی وای ناله های حسن تا حرم رفت وای همه خوشحال شدن مادرم رفت وای ای خدا سایه ی روسرم رفت وای همه خوشحال شدن مادرم رفت
  • 3:12
    منم تنهای تنها و تویی تنهاترین یارم مرو مگذار تنهایم که من تنها تو را دارم تو هم جان علی هم حافظ جان علی بودی چگونه پیکرت را در درون خاک بگذارم منم مشکل گشای خلقت و دست خدا زهرا! ببین بی تو چه مشکل ها که افتاده است در کارم همه غم های عالم بین ما تقسیم شد آری که تو از درد می نالی و من از غصّه بیدارم دو چشم بسته و قدِّ خم و ضعف تنت گوید که امشب می روی از دستم ای مظلومه بیمارم از آن روزی که شد در ابر سیلی صورتت پنهان بود هم سوز آن در سینه هم دردش به رخسارم
  • 2:23
    از سر سفره ی مادر پا گرفتم گوشه کناری تو هیئت جا گرفتم واسه مریضم تو روضه ت شفا گرفتم فاطمیه ها بی قرارم مادرمو خیلی دوس دارم وقتی دلتنگم زودی میرم عکس مدینه رو میارم شبا شبای صاحب عزاست روی لب همه این نداست بهشت زیر پای مادراست تا نفس آخرم من بی قراره توی قیامت بیارم در کنارت آرزوی من همینه دیدن مزار با یادت قلب من آرومه عشقم از حال من معلومه تنها افتخارم تو دنیا نوکریه شما خانومه ببین دل منه پرپرت ببین بی قرار نوکرت منم فدایی دخترت بهشت زیر پای مادراست دو آرزو به دل مادرم ماند

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی