- 1124
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت رقیه (س) - پنجم صفر 98 - میثم مطیعی
مرثیه خوانی شهادت حضرت رقیه (س) با صدای میثم مطیعی، 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - مهربان مادربزرگ، آرام جان مادربزرگ هم نفس، همراه، همدل، هم زبان، مادر بزرگ مثل من ذکر همه ?یافاطمه یافاطمه? ست بهترین سنگ صبور کاروان، مادربزرگ پهلوی آزرد? ما سهم الارث مادری ست در حمایت از ?ولی? الگویمان مادربزرگ از روی ناقه شبی گرچه زمین خوردم ولی من خودم دیدم رسید از آسمان مادربزرگ از غم تنهاییام صحرا به حالم گریه کرد بسکه خواندم زیر لب ?پیشم بمان مادربزرگ!? از رقیه، غصه زهرای سه ساله ساخته با رخ نیلی شدم آخر چنان مادربزرگ تازیانه خورده و خود را تسلی دادهام با توسل به بزرگ خاندان، مادر بزرگ در میان کوچه دختربچهها سنگم زدند پیش چشمان عموجان، عمه جان، مادربزرگ دست بر پهلو گرفتم، خاطراتش زنده شد حرف دارد از هجوم ناگهان مادربزرگ حک شده بر طالع این خانواده از نخست هم نواده قدکمان، هم قدکمان مادربزرگ باعصا و بی عصا همواره کوثر، کوثر است من همان آیینه هستم، او همان مادربزرگ نه فقط باباست مهمانم در این ویران سرا میرسد همراه اشک بی امان، مادربزرگ تا همین کنج خرابه هرکجا پر کرده است جای خالی پدر را هر زمان مادربزرگ دل پریش و مو پریشان، مثل من، بابای من مثل عمه مو کنان، مویه کنان مادربزرگ تا خرابه من شدم مرثیهخوان قافله تا مدینه میشود مرثیهخوان، مادربزرگ شاعر: علیرضا خاکساری
-
زمینه - اگه نای راه رفتن ندارم، گله ندارم اگه سر روی خاکا میذارم، گله ندارم اما شکایت دارم، از دست این نیزه ها باور نکردم وقتی، سرت رو دیدم بابا گریه کردم، تنها موندم، اون شب وقتی، تو بیابون جا موندم باباااا افتادم روی زمین، حال و روزمو ببین بی هوا منو زدن، شامیا خیلی بدن ?ای تموم امیدم، ای بابای شهیدم? اگه سرد و تاریکه خرابه، گله ندارم اگه رو دستام جای طنابه، گله ندارم اما شکایت دارم، از دستای اون نامرد آخه بابا چند روزه، گوشم میسوزه از درد رد شیم از این...، راستی بابا!، از شیرخواره خبری داری آیا؟ ای وااای روضه میخونه رباب، وقتیکه میبینه آب زیر سایه نمیره، از غم تو میمیره ?ای تموم امیدم، ای بابای شهیدم? اگه رو پایِ تو سر نداشتم گله ندارم اگه تو غمها بابا نداشتم گله ندارم اما شکایت دارم از دست این طعنه ها یه عده پا میذارن به روی خونِت بابا بعضی وقتا، دلگیر میشم، میدونم که، همیشه هستی پیشم باباااا اسم تو روی لبام، سرفرازیه برام ای تموم امیدم، ای بابای شهیدم خیلی غصه کشیدم، خیلی طعنه شنیدم ای تموم امیدم، ای بابای شهیدم ?ای تموم امیدم، ای بابای شهیدم? شاعر : محمدرضا رضایی
-
شور - سلام سایهی سرم، سلام یار و یاورم تُو ناخوشیا فقط، دلم خوشه به حرم کربلا اینجاست، قلبم آرومه چون از تُو هیئت، گنبد معلومه چیزیکه ما رو به تو میرسونه همین حال و هوای خوبمونه محرّما سینه میزنیم آخه همین فقط برای ما میمونه من هواتو دوس دارم نوکراتو دوس دارم کربلاتو دوس دارم، حسین دلم هرجا که بره، بازم پیش تو میاد اونیکه تو رو داره، بهشت واسهچی بخواد من تو رو میخوام، ای بهشت من با تو رقم خورد، سرنوشت من منم گدای قدیمی شما که از تو غیر تو چیزی نمیخوام روزای بیکسی زیاده ولی شبای روض? تو بسه برام مستمندم، بیچارهم مثل بارون میبارم با خیالت بیدارم، حسین من هواتو دوس دارم نوکراتو دوس دارم کربلاتو دوس دارم، حسین کدوم شبه که دلم، هوای تو نکنه کدوم سرِ خودشو، فدای تو نکنه بین این لشکر، رسمه همیشه هرکی بیسر شد، سردارت میشه شکوه استقامت شیعه رو باید تُو چشم شهدا ببینی شبیهِ محسنِ حججی باید خودت رو محضر آقا ببینی بیقرار چشماتم روضه خونِ سَقّاتم تا قیامت باهاتم، حسین من هواتو دوس دارم نوکراتو دوس دارم کربلاتو دوس دارم، حسین شاعر : حمید رمی
-
واحد - تا پرچمت رو گنبد طلا تاب می خوره اشک چشام از آتیش غمت آب می خوره حیرونتم آقا، پریشونتم آقا انقد دوست دارم که میگم مجنونتم گریونتم آقا، آخه مدیونتم آقا دلتنگم و تو آرزوی لب ایوونتم آقا ?همه جا کربلا، همه جا نینوا منم و عشق تو، به امید خدا? دوباره آروم میشه و خوابش میبره دوباره بی تاب میشه و از خب میپره میباره اشکاشو، بازم میبنده چشماشو شاید که بازم خواب ببینه، صورت باباااشو دلخونتم بابا، نگرونتم بابا یک ماه که سرگردونتم حیروونتم بابا اگه میشه بزن، به غریبا سری میدونم میرسی، منو هم میبری مگه میشه خبر نگیری از، احوال من تو که میدونی که دخترا، بابایی ان گفتم با چشم تر، دلنازکه دختر نازکتر از گل تا بشنوه قلبش میشه پرپر میترسم از اینها، دلخسته م از دنیا تو شهر شوم نامحرما تنهام نذار بابا اگه میشه بزن، به غریبا سری میدونم میرسی، منو هم میبری
-
نغمه - مظلوم حسین
-
دم پایانی - هیچ پرچمی غیر کربلا بالا نیست حسین معنی آزادی است حسین چشمه خوبی ها حسین برکت این دنیا حسین پاکی بارانها حسین روشنی جانها بابی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی همه وجودم گرفته، به هوای تو شور و حالی عشق پا برجاست، زندگی زیباست تا دلا دست، ابی عبدالله ست ?ابی عبدالله? هیچ لاله ای چون شهید تو زیبا نیست شهید آیه شیدایی ست شهید دسته گل پرپر شهید هدیه یک مادر در این لشکر عاشقها مرا، هم بپذیر آقا بِاَبی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی جایی بده کنج حریمت، به کبوتر خسته بالی عشق یعنی آه، در دل سنگر شوق دیدارِ، آن شهِ بی سر ?ابی عبدالله? هیچ لحظه ای مثل دیدن مولا نیست ظهور اول زیباییست ظهور مژده عاشورا ظهور دلخوشی دنیا کجاست وارث این پرچم؟ کجاست صاحب این ماتم؟ بِاَبی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی سر و دل و جان میدهم تا تو بدهی اذن وصالی از تبار حسین، یادگار علی ست او که در دستش، ذوالفقار علی ست ?یااباصالح? شاعر: دکتر محمد مهدی سیار
-
روضه - عجز اگر آید به دیدارم جوابش میکنم کاخ اگر کوه احد باشد خرابش میکنم پرده های قصر افتاد از طنین ناله ام کفر اگر در پرده باشد بینقابش میکنم مدح باب علم طاها گر چه اینجا باب نیست در میان شامیان امروز بابش میکنم دارم از بابا بزرگ خویش ارث روشنی در شعاعم ذره باشد آفتابش میکنم از خدایم اذن دارم زیر این سقف کبود هر دعایی را بخواهم مستجابش میکنم سفره دار روضهی بابا منم، با دست خویش گندمی گر نذر گردد آسیابش میکنم زنده باشم بعد از این ای عمه جان گهوارهای عاقبت میسازم و نذر ربابش میکنم آستین پاره ای دارم خدا را شاکرم بر سرم در پیش نامحرم حجابش میکنم شاعر: میلاد حسنی
تاکنون نظری ثبت نشده است.