منو
شهادت امام سجاد (ع) 98 - محمود کریمی

شهادت امام سجاد (ع) 98 - محمود کریمی

  • 3 تعداد قطعات
  • 25 دقیقه مدت قطعه
  • 448 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت امام سجاد (ع) با صدای محمود کریمی، 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 25:30
    روضه - ای خدا منتظر اشک شب و حال دعایت وحی ساعد شده جاری ز لب روح فزایت تا صف حشر بقیع دل ما صحن و سرایت شهریاران جهان خاک سر کوی گدایت تو چراغ دل نورانی مصباح هدایی ولی الله پیام آور خون شهدایی تو همان عبد خدایی که عبادت به تو نازد سید اهل دعایی سیادت به تو نازد شرف و غیرت و ایثار و سعادت به تو نازد یوسف فاطمه از صبح ولادت به تو نازد تو طواف و حرم و مروه و سعی ای و صفایی پسر خون خدا خون خدا خون خدایی تو به گلخانه ی دین روحی و ریحان حسینی با خط و خال و رخت نوری و فرقان حسینی تو همه ی سوره ی حمد استی و قرآن حسینی پای تا سر همه جان استی و جانان حسینی یوسف یوسف زهرایی و یوسف شده ماتت از خدا و علی و آل محمد صلواتت ناقه ات رفرف معراج و تو پیغمبر اکرم صلواتت ز خداوند و رسولان مکرم بنده ات خوانم یا این که خداوند مجسم چه بیارم به ثنایت چه بخوانم چه بگویم چارده آینه ی حسن الهی ست جمالت گل لبخند حسین بن علی باد حلالت تو خطیبی و همه ملک خدا مسجد شامت ملک و جن و بشر یکسره خوانند امامت دشمن و دوست شده شیفته و محو کلامت از لب خشک حسین ابن علی باد سلامت تو حسین دگر پنج تن آل عبایی فاتح شامی و پیغامبر کرب و بلایی تو علی هستی و مانند علی شیر خدایی تو به صد سلسله در سلسله ها راهنمایی دست بسته ز همه خلق جهان عقده گشایی تو علی یا که حسین دگر کرب و بلایی بر سر نیزه سر یوسف زهرا به تو نازد پیش پیش اسرا زینب کبری به تو نازد گو ببارد به بدن سنگ جفا از لب بامت دست بسته ببرد خصم ستمکار به شامت نکند هیچ کس ای قبله ی اسلام سلامت به خدا کم نشود ذره ای از قدر و مقامت تو قیامی تو سجودی تو صلاتی تو صیامی تو امامی تو امامی تو امامی تو امامی اشک از دیده روان ناله به دل شعله به جانت سر پاک شهدا بر سر نی اشک فشانت پیش رو خولی کافر دو طرف شمر و سنانت به تنت سلسله بر داغ جگر زخم زبانت که گمان داشت که آرند سوی شام خرابت ببرند ای پسر فاطمه در بزم شرابت ظلم بر عترت پیغمبر و قرآن به چه جرمی سر خورشید سر نیزه درخشان به چه جرمی شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
  • 13:01
    زمینه - ای وای قلب سجاد بی قرار میخونه با اضطرار عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای تو قلب این شام تار از بین صدها سوار عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای ای دلهای داغدار مضطرا با حال زار عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای دشمنامون بی شمار با حال زار و نزار عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای شرق و غرب آتیش گرفت دار الحرب آتیش گرفت عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای شعله پیش پیکرا مشعل ها پیش سرا عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای دخترهای بی پناه از آتیش خیمه گاه عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای ناله میاد از حرم وای عمه وای معجرم عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای شد روز عالم سیاه زهرا بین قتلگاه عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای عمه پیش مادره تازیونه میخوره عَلَیکُنَ بِالفِرار
  • 4:45
    واحد - بسته راه چاره دید و گریه کرد طفل بی‌ گهواره دید و گریه کرد دختر آواره دید و گریه کرد روسری پاره دید و گریه کرد او چهل سال است کارش گریه است این چهل سال افتخارش گریه است دست بسته از زنان شرمنده شد از تمام کاروان شرمنده شد بیشتر از دختران شرمنده شد مجلس مِی ، آنچنان شرمنده شد در میان راه تنها مرد بود بین یک جمعیتی نامرد بود از غم ویرانه‌ رفتن اشک ریخت پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت لحظه‌ ی معجر گرفتن اشک ریخت مردها دنبال یک زن … اشک ریخت هم زیارتنامه‌ اش آتش گرفت هم سر و عمامه‌ اش آتش گرفت باورش می‌ شد که غم پیرش کند ؟ خواهرش را زجر زنجیرش کند زاده‌ ی مرجانه تکفیرش کند حرمله اینقدر تحقیرش کند نانجیب پست با یک مشک آب پرسه می‌ زد پیش چشمان رباب کوچه‌ های شام خیلی سخت بود سنگ‌ های بام خیلی سخت بود طعنه و دشنام خیلی سخت بود جام و بزم عام خیلی سخت بود حرف‌ های تند و تیزی می‌ شنید واژه‌ ای مثل کنیزی می‌ شنید خنده‌ های شمر یادش مانده است ماجرای شمر یادش مانده است چکمه‌ های شمر یادش مانده است جای پای شمر یادش مانده است کندی خنجر عذابش می‌ دهد ضربه‌ ی آخر عذابش می‌ دهد آمد و بال و پرش را جمع کرد دست بی‌ انگشترش را جمع کرد با حصیری پیکرش را جمع کرد روی دستش حنجرش را جمع کرد صورت خود را به روی خاک زد یاد عریانی گریبان چاک زد شاعر : محمدجواد پرچمی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی