منو
روز دهم محرم 99، عصر عاشورا، میثم مطیعی

روز دهم محرم 99، عصر عاشورا، میثم مطیعی

  • 9 تعداد قطعات
  • 2 دقیقه مدت قطعه
  • 3751 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت روز دهم محرم، عاشورای حسینی و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) با صدای میثم مطیعی و شعرخوانی میلاد عرفان پور و سید مهدی سرخان، سال 1399

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 2:32
    ای که باران های عالم اشک هایت روضه می خوانَد مگر زینب برایت ناله ات پر می کند هفت آسمان را آن زمان هایی که می گیرد صدایت روزهایت تشنه ی آن ظهر خونین هر شبت شام غریبان عزایت ابتدای ناحیه از حال رفتم گرچه خیلی دورم از حال و هوایت خواندی از "شیب خضیب" و روی خاکی ای فدای روضه های آشنایت گفتی از این داغ باید جان سپاریم این تو، این جانی که خواهد شد فدایت گرچه از من بر نمی آید شهادت عاقبت من هم شهیدم با دعایت
  • 4:20
    عرش است خون فشان، تو مگر روضه خوانده ای یاصاحب الزمان، تو مگر روضه خوانده ای سیل غم آمده تو مگر اشک ریختی بند آمده زبان، تو مگر روضه خوانده ای لرزیده شانه های زمین از غمی عظیم سرخ است آسمان، تو مگر روضه خوانده ای چون گاهواره ی علی اصغر شده جهان بی جان و بی تکان، تو مگر روضه خوانده ای تیر سه شعبه از دل تاریخ آمده ست تا قلب عاشقان، تو مگر روضه خوانده ای *** به یاری تو به میدان کارزار نیاید جماعتی که به رزق حلال، بار نیاید اگرچه تشنه ی یاری، امید و بیم نداری اگر هزار بیاید وگر هزار نیاید محرم است، چه پاییز و برگریز شگفتی کجاست آنکه به طوفان تو دچار نیاید هزار بار شنیدیم، ذوالجناح تو آمد ولی چه می شود این بار بی سوار نیاید بدا به آتش اگر راه خیمه ی تو بگیرد بدا به آب اگر با لبت کنار نیاید خدا کند که بمیریم و باز آخر قصه سه شعبه جانب آن طفل شیرخوار نیاید خدا کند که بمیریم و باز زینب کبری به سوی مقتل تو از دل غبار نیاید بس است رنج اسیری، بس است درد یتیمی کنار قافله ای کاش نیزه دار نیاید
  • 3:50
    تو زینت دل هایی ای اشک حماسی از کربلا می آیی ای اشک حماسی عشق است نام چشمه های اشک لبریز از چشم های شیرمردان سحرخیز آرامش جان های ناآرام، عشق است در قبر خوابیدن شب اعزام، عشق است عشق است با قاسم رسیدن محضر مرگ قربان طعم از عسل شیرین ترِ مرگ قربان اسماعیل های سرسپرده دل را به امر حضرت دلبر سپرده آن خویشتن داران از خود بار بسته فرمانده گردان های دل های شکسته پیران راه عشق در عین جوانی صاحب زمانی های گرم ندبه خوانی آنان که می دیدند مصباح الهدی را آنان که فهمیدند اعجاز دعا را آنان که عطر سیب را احساس کردند مشق ادب در مکتب عباس کردند هر روز و شب، از خود گرفتند امتحان ها "العفو"ها گفتند آن پاکیزه جان ها نور توسل در دل آماده شان بود عطر تضرع زینت سجاده شان بود هرگز ننوشیدند آن رندان سرمست هر قدر شد آن قمقمه این دست و آن دست بر لب رجزهای یل ام البنین بود دستی به ماشه، دست سرخی بر زمین بود با جوهر کمیاب خون بستند پیمان آن خط شکن هایی که نشکستند پیمان پوتین درآوردند و پا بر مین نهادند اینگونه درس حفظ بیت المال دادند ای دل تو هم با اشک، فتح خون بلد شو از سیم های خاردار نفس رد شو ما بارها از نیل، با ایمان گذشتیم از هفت خان سختی دوران گذشتیم پیروز بودیم این چهل ساله به هر جنگ اینک سر تحریم می کوبیم بر سنگ هشدار، عاشورا همین امروز و فرداست این تازه آغاز حسینی بودن ماست این روضه ها، این نوحه ها غوغای جان است آماده باش لشگر صاحب زمان است
  • 5:18
    رسیده ایم به آن ساعتی که تنها شد برای کشتن او بین دشت غوغا شد چقدر ناله زدی که مکن طلوع ای صبح ولی دو مرتبه امسال عصر فردا شد *** از این بالا پیداست کوفیها نامردند با سنگاشون مولا حرفت رو قطع کردند نشونه می گیرن با نیزه پهلوتو می سوزونن با تیر اعماق قلبت رو از این بالا پیداست افتادی روی خاک زیر لب می خونی هی "رضا به رضاک" یا زهرا رو لب هات، بین خون می شینی عطش آتیشت زد، دیگه تار می بینی از این بالا پیداست غوغای تو گودال می بینم می بینم داری میری از حال از این بالا پیداست پِلکای بی جونت معلومه معلومه پیشونی پر خونت از این بالا پیداست چشمام چی می بینه شمر ملعون داره می شینه رو سینه وای شهید کربلا حسین
  • 14:17
    آهای مردم دین شما چیه تو رو به پیغمبر اینقدر با نیزه نزنین به اون پیکر چه کینه ای دارین شماها از حیدر آهای مردم از تن قوچم که بخوان بِبُرن سر یه جرعه آب بهش میدن دم آخر خنجر تیزی میارن تا راحت تر نگاش دیگه از تشنگی تاره یا ثارالله و ابن ثاره از آسمونا تیر می باره یا ثارالله و ابن ثاره *** بمیرم من چه نفرتی میون چشمای شمره تنت به زیر دست و پاهای شمره محاسنت میون دستای شمره بمیرم من خنجرشو می کِشه زیر اون حنجر زجرت میده تا که بریده میشه سر هی دست و پا می زنی و میگی مادر زینب به جز حسین کی رو داره یا ثارالله و ابن ثاره مگه بگم نَبُر، اثر داره یا ثارالله و ابن ثاره *** بمیرم من همه می خندن تا سرت جدا میشه تا قاتلت از روی سینه پا میشه برای بردن سرت دعوا میشه بمیرم من سرش رو می گیره مقابل زینب چشمای بازت شده قاتل زینب امون امون از آتیش دل زینب سرت رو نیزه ها گرفتاره یا ثارالله و ابن ثاره چشمام داره برا تو می باره یا ثارالله و ابن ثاره
  • 8:30
    اسمت که میاد، می سوزم، آتیش می گیرم از تو که می گن، میگم الهی بمیرم بستم چشممو میون عزای شما انگار رسیدم به غروب کرب و بلا وقتی رسیدم که غروب کربلا بود وقتی رسیدم که حرم بین شعله ها بود وقتی رسیدم که نگاهش به خیمه ها بود حسین زیر دست و پا بود هر چیو که روضه خون گفته، حالا دارم می بینم گف حسین رو خاک میفته، حالا دارم می بینم محاسنش میون دست شمره، آره دارم می بینم کسی که رو سینه ش نشسته شمره، آره دارم می بینم آه مظلوم، آه تشنه، آه تنها واویلا واویلا واویلا *** افتاده حسین، یکی به دادش برسه آروم بزنید، آقای ما بی نفسه آقای ما رو با سنگ و عصا نزنید آقای ما رو برای خدا نزنید وقتی رسیدم که حسین بود میون گودال وقتی رسیدم که شد آیه به آیه پامال وقتی رسیدم که همه دورشو گرفتن حسین رفته بود از حال بین شعله دامن زن ها چرا داره می سوزه خیمه ها میون این صحرا چرا داره می سوزه مگه کسی میون خیمه ها نیست، چرا داره می سوزه مگه دیگه مردی تو کربلا نیست، چرا داره می سوزه آه مظلوم، آه تشنه، آه تنها واویلا واویلا واویلا
  • 5:23
    ای قصه ی تیغ و سنان تصویر کوچ عاشقان ای عصر عاشورا سلام ای حجت ایمان من بر روی نی قرآن من ای مقتدای آزادگان یار تو هستم تا پای جان از کربلایت ما را مران سالار زینب یا حسین *** ای رخت مهمانی ببر اینک کمی آهسته تر زینب تماشا می کند مویم سپید، پشتم دو تا وا فاطمه، وا مرتضی ماه از دل خون سرزده مقتل شده چون میکده یوسف به گودال آمده سالار زینب یا حسین *** آه ای زمین کربلا اکنون شده محشر به پا جان تو و جان حسین یک سو تو و تیر و سنان یک سو من و نامحرمان وای از اسیری، از هلهله از ریگ داغ و از آبله از ماجرای این قافله سالار زینب یا حسین
  • 5:29
    شاه گفتا کربلا امروز میدان من است عید قربان من است مادرم زهرا در این گودال مهمان من است عید قربان من است *** شمر مرو به قتلگاه فاطمه می کند نگاه
  • 4:33
    کاش آسمون اون روز بخشنده تر می شد به قدر چند قطره اون لب ها تر می شد زیر نور خورشید رزمنده که زخمی شه هر لحظه که می جنگه، هی تشنه تر میشه وای شهید تشنه لب حسین *** ای کاش، ای کاش بارون می بارید اون روزم با یاد لب خشکت می سوزم، می سوزم وای از بارون سنگ، وای از بارون تیر سیرابت کردن با سرنیزه و با شمشیر وای شهید تشنه لب حسین *** کاش این ابرا اون روز بی قرارت بودن دست کم یک جرعه، ای کاش یارت بودن اما تشنه موندی، عطش آتیشت زد چشمات سیاهی رفت، شمر ملعون اومد وای شهید تشنه لب حسین *** ای آسمون، ای ابر بغضتون دلگیره می بارید اما حیف دیگه خیلی دیره تا که دنیا دنیاست باید خون ببارید بارون اشکاشو یادتون بیارید وای شهید تشنه لب حسین

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی