شب یازدهم محرم 99، شام غریبان، میثم مطیعی

نگات کردم صورتمو به سمت قتلگات کردم با گریه و ناله، حسین صدات کردم ببخش اگه تو مقتلت رهات کردم غریب بودی بدون حُر و مسلم و حبیب بودی زیر سُم اسبای نانجیب بودی برات بمیرم "خَدُّ التریب" بودی نمونده جز گریه برام چاره یا ثارالله و ابن ثاره حرمله کرد پیرهنتو پاره یا ثارالله و ابن ثاره *** خداحافظ از کربلای گریه و غمت رفتم از دهه ی اول ماتمت رفتم به روستاییا سپردمت رفتم خداحافظ ببین با تازیونه آشنام کردن با سیلی خواهرت رو احترام کردن جدا نشد زینب ازت، جُدام کردن به جز تو خواهرت کی رو داره یا ثارالله و ابن ثاره چشمام فقط برا تو می باره یا ثارالله و ابن ثاره *** کجا بودید لحظه ای که امامتون صداتون کرد هی گریه کرد و زیر لب دعاتون کرد وقتی که دست و پا می زد نگاتون کرد کجا بودید با ناسزا بچه ها رو که می بردن سر روی نیزه ها رو که می بردن با گریه گوشواره ها رو که می بردن گدا مگه جز تو کی رو داره یا ثارالله و ابن ثاره چشمام فقط برا تو می باره یا ثارالله و ابن ثاره *** چقدر خوبه اگه یه شب حسین منو دعا می کرد صداش که می زدم خودش نگاه می کرد منو به اسم کوچیکم صدا می کرد چقدر خوبه دلم پر از تپیدن حسین باشه یه شب سرم رو دامن حسین باشه نگام به روضه خوندن حسین باشه نمونده جز گریه برام چاره یا ثارالله و ابن ثاره می دونم این گریه اثر داره یا ثارالله و ابن ثاره *** حسین جانم ماها کجا و غصه ی تو رو خوردن از سرمون زیاده اسمتو بردن الهی روزیمون بشه برات مردن حسین جانم از مادرت بخواه قبول کنه از ما خودش اجازه داد که جاری شه اشکا دستمونو گرفت و گفت بیاین اینجا بچه به جز مادر کی رو داره یا ثارالله و ابن ثاره اشک ما رو مادر خریداره یا ثارالله و ابن ثاره

مولا تا دنیا دنیاست، طوفان عشقت برپاست این بیرق ها، این پرچم ها، شور دل های شیداست نامت آرام دل هاست، با تو غم ها هم زیباست زندگی بی عشق تو، بی معناست یا حسین یا ثارالله *** عازم راه قدسیم، عضو سپاه قدسیم می لرزاند کاخ ظالم را اسم حاج قاسم حنجرش نوحه خوانده، انتقام او مانده اذن میدان می خواهیم، فرمانده یا حسین یا ثارالله *** ای فرزند عاشورا "العجل یابن الزهرا" اشک ما را بنگر مولا ای رویای دل ها بیقرار دیداریم، ندبه خوان دلداریم تا طلوع صبح عشق، بیداریم "العجل یابن الزهرا"

دخترت خیلی بی تابه بابا کاش بگی که اینا خوابه بابا راهی میشی و پشت سر تو چشممون کاسه ی آبه بابا کاش یه بار دیگه روتو برگردونی سمتمون کاشکی با دخترت مهربونی کنی مهربون هر جوری میلته من نمیگم که پیشم بمون بابای من، الوداع دنیای من، الوداع من موندم با حسرتت رؤیای من، الوداع بابا بابا بابا بابا بابا *** من خودم فهمیدم دخترت رو آخرین باره بوسیدی بابا کاش می گفتی چرا وقت رفتن پیرهن پاره پوشیدی بابا توی اون گرد و خاک من ندیدم که چی شد، بابا کل این ترسوها یک دفعه حمله بردن چرا عمه از روی تل چی می بینه خدا ای خدا شمر این بالاست، والسلام بابا تنهاست، والسلام بابا افتاد روی خاک دورش غوغاست، والسلام دوره ش کردن وحشیا بالسنانِ و العصا ظهره اما سر زده روی نیزه "والضحی" بابا بابا بابا بابا بابا

یه عمره از تو آبرو داریم مریض شدیم شفامونو دادی خودت با اینکه تشنه ای اما روزی سفره هامونو دادی روزی فقط آب و فقط نون نیست روزی همین اشکه، همین عشقه اگه تو دستمو می گیری پس همین که می خورم زمین عشقه من این غمو نمی فروشم این پرچمو نمی فروشم حتی جهانمو بگیرن محرمو نمی فروشم *** نمی خوام اون محبتی رو که بسته به آب و بسته به نونه روزی ما اشکِ توی روضه ست وگرنه آب و نون فراوونه با این که بچه های تو تشنه اند نزاشتی که روزی ما کم شه خودت اجازه دادی که این دل تموم سال نذر محرم شه من این غمو نمی فروشم این پرچمو نمی فروشم حتی جهانمو بگیرن محرمو نمی فروشم *** حالا یه چند وقته که این سفره کوچیک شده اما خدا رو شکر اجازه دادی گریه کن باشیم محبت و عشق شما رو شکر مگه میشه یادت بره ما رو ما رزقو از این روضه ها داریم ما همه زندگیمونو مولا از صدقه سر شما داریم من این غمو نمی فروشم این پرچمو نمی فروشم حتی جهانمو بگیرن محرمو نمی فروشم

غروب دلتنگ صحرا طلوع خونین سرها تماشا کن بر سر نیزه آیه های "شمس" و "ضحی" را به نی بسم الله قرآن به گودالی آیه ی آن خدایا آیات قرآن پامال خیل اسبان مبادا شام غریبان شد ماتم فراوان شد زینب پریشان شد حسین *** همه خون است و شراره نمانده جای نظاره خداوندا از دل میدان ذوالجناح آمد بی سواره نمانده یار دلیری رسیده وقت اسیری نه انگشتی مانده، نه انگشتر نه گوش و نه گوشواره شاه و ارباب من دُر نایاب من مهر و مهتاب من حسین *** برادر مشتاق دیدار سر از روی نیزه بردار ببین ماندم در میان چشمان نامحرم ها گرفتار شد از دستم راه چاره نه گوش و نه گوشواره دوباره در خاطرم شد زنده حکایات درب و دیوار شاه و ارباب من دُر نایاب من مهر و مهتاب من حسین *** شهادت را بی قراریم ولایت را جان نثاریم منافق با یاوه گویی سرگرم و ما امشب سوگواریم یزیدی ها بی شمارند که قرآن بر نیزه دارند مبادا چون مردم کوفه ما علی را تنها گذاریم شاه و ارباب من دُر نایاب من مهر و مهتاب من حسین

سرخی هر غروب، میرم پشت بام بغضم می شکنه، اسم توئه روی لبام ای باد صبا برسون به حسین سلام منو سلام بر حسین ای قاصد دل برسون به حسین پیام منو سلام بر حسین سلام ای غرق نور، سلام از راه دور سلام آقای پردرد صبور سلام ای کربلا، سلام ای نینوا سلام ای خامس آل عبا ای گل وفا حسین معدن سخا حسین می کُشی مرا حسین *** سرخی هر غروب، میشم روضه خون خورشیدو می زنند به روی نی تو آسمون ای آه رَسا برسون به حسین سلام منو سلام بر حسین ای ماه عزا برسون به حسین پیام منو سلام بر حسین سلام ای مهربون، سلام ای بهترین سلام ای چهره ی خونین جبین سلام ای لاله گون، سلام ای شاه دین سلام ای قاری نیزه نشین یار مه لقاء حسین چشمه ی بقاء حسین می کُشی مرا حسین *** سرخی هر غروب، میرم پشت بام سرخی قتلگاهه که میاد جلو چشمام ای برگ خزون برسون به حسین سلام منو سلام بر حسین ای اشک رَوون برسون به حسین سلام منو سلام بر حسین سلام ای تشنه لب، سلام ای بی کفن سلام ای زخمی صد پاره تن سلام ای غرق خون، سلام ارباب من سلام ای کشته ی دور از وطن صید نیزه ها حسین شاه سرجدا حسین می کُشی مرا حسین