منو
شب هفتم محرم 99، میثم مطیعی

شب هفتم محرم 99، میثم مطیعی

  • 9 تعداد قطعات
  • 6 دقیقه مدت قطعه
  • 1310 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت شب هفتم محرم 99 و شهادت حضرت علی اصغر (ع) با صدای میثم مطیعی، سال 1399

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 6:24
    تو کربلای دل ما حال و هوای محشره دلا کبابه از عطش شب علی اصغره امشب تو باغ مصطفی گُلا رو پرپر می کنن مادرا بچه هاشونو علی اصغر می کنن یه دستِ آروم می کشن روی سر بچه هاشون بچه رو سیر که شیر دادن میدن به دست باباشون کلی سفارش می کنن گردنشو خم نکنی جای سرش بد نباشه لباسشو کم نکنی بچه ها رو یکی یکی وارد هیئت می کنن صدای گریه تا میاد مردم قیامت می کنن تو سینه قلب مادرا انگاری بدجور می زنه تا برنگرده بچه شون هی دلشون شور می زنه اینجا همه حسینی اند صدای شمشیر نمیاد بچه رو بالا می برن اما دیگه تیر نمیاد به بچه های شیرخواره اینجا دیگه کار ندارن ای مادرا آروم باشید بچه تونو پس میارن اینجا نه قحطی میاد و نه مثل کربلا می شه اینجا که تیر و نیزه نیست یه کاسه آب پیدا می شه
  • 14:17
    علی جونم می شنوی این صدای غربت باباست می بینی بین دشمنا چقدر تنهاست تشنه ی لبیک یه یار از این صحراست علی جونم تنها شده بابات پاشو یه کاری کن می برمت تو میدون اونو یاری کن اشک تموم دشمناشو جاری کن رباب مگه جز تو کی رو داره واسه تقدیم به مولا خدا نگهدارت علی جونم دلتنگتم از حالا یا ثارالله و ابن ثاره *** علی جونم از تشنگی ترک ترک شده لب هات از گشنگی نایی نداره دست و پات ولی بخر آبرومو پیش بابات علی جونم قنداقه تو وا می ‎کنم تا راحت تر رجز بخونی تو مقابل لشگر بلند بگی "أنا ابن فاتح خیبر" رباب مگه جز تو کی رو داره واسه تقدیم به مولا خدا نگهدارت علی جونم دلتنگتم از حالا یا ثارالله و ابن ثاره *** حسین جانم از اون روزی که من عروس این خونه ام روز و شب عاشقونه با تو می خونم توی خوشی و سختی با تو می مونم قبول کن پس اینم تموم لشگر منه آقا قبول کن از ربابت این کَمو مولا بزار فدا بشه مثل گل لیلا مگه از اکبرت چی کم داره یا ثارالله و ابن ثاره نداره قابلت رو شیرخواره یا ثارالله و ابن ثاره *** حسین جانم فدا سرت اگه که تیر به حنجر خورد فدا سرت اگه گل رباب پژمرد حتی بدون تیر علی من می مُرد حسین جانم میشه حالا تا خاک نریختی رو اصغر یه بار دیگه بیاد ببیندش مادر بغل کنه بچه شو لحظه ی آخر رباب مگه جز تو کی رو داره یا ثارالله و ابن ثاره نداره قابلت رو شیرخواره یا ثارالله و ابن ثاره
  • 4:41
    لالا لالا یه کم دیگه دووم بیار یه کم دیگه دندون روی جگر بذار مَشکو یکی بُرده که برمی گرده زود وقتی می رفت همش به فکر خیمه بود مده با اشک زندگی مو به باد آب می رسه اگه خدا بخواد عمو رسید کنار علقمه صدای تکبیرش میاد لالایی، عموش رفته آب بیاره *** لالا لالا، منو نکن خونه خراب چیزی نمونده عموجون بیاره آب بابات رفته به یاری آب آورش داره میاد، چرا خمیده کمرش علی م داره می زنه دست و پا بچه م داره می میره ای خدا ببین هنوز به سمت علقمه ست نگاه مضطر بابا لالایی الهی بارون بباره
  • 6:49
    "إن کُنتَ باکیاً لِشَیء فَابکِ عَلَی الحُسَین" فَابکِ عَلَی الحُسَین، مظلوم کربلا تا آخرین نفس در بیعت توایم ای عشق ما حسین، ما ملت توایم *** "إن کُنتَ باکیاً لِشَیء فَابکِ عَلَی الحُسَین" فَابکِ عَلَی الحُسَین، مظلوم کربلا از حنجر علی خون شعله می کشید معراج خون او تا آسمان رسید دیدم به دست تو آتشفشان خون هدیه به آسمان، یک کهکشان خون "إن کُنتَ باکیاً لِشَیء فَابکِ عَلَی الحُسَین" فَابکِ عَلَی الحُسَین، مظلوم کربلا *** کَیفَ عَلَی السَّنان، الرَّأسُ أفصَحَ چگونه می شود که سر بر روی نیزه گویاتر است از عَن وَجهِ قُل هُوَ، وَالشَّمسِ و الضُّحَی ظاهر سوره ی توحید و شمس و ضحی مَن قالَ نَجِّنی، وَ أهلِی استَحى پیامبرانی که فرمودند خدایا ما و خانواده مان را نجات بده، حیا کردند حینَ عَنِ الجَواد، قافٌ تَرَنَّحَ از کوه قاف (حسین) هنگامی که بر روی اسب به چپ و راست متمایل می شد و نزدیک بود به زمین بیفتد "إن کُنتَ باکیاً لِشَیء فَابکِ عَلَی الحُسَین" فَابکِ عَلَی الحُسَین، مظلوم کربلا *** یا خازِنَ الکتاب، فی صَدرِک استَقَر ای سینه ای که قرآن در آن جای گرفت ویلی مِنَ الخُیول، داسَت على السُوَر وای از سُتوران که بر سوره ها تاختند "إن کُنتَ باکیاً لِشَیء فَابکِ عَلَی الحُسَین"
  • 3:17
    "إن کُنتَ باکیاً لِشَیء فَابکِ عَلَی الحُسَین" فَابکِ عَلَی الحُسَین، مظلوم کربلا کَیفَ عَلَی السَّنان، الرَّأسُ أفصَحَ عَن وَجهِ قُل هُوَ، وَالشَّمسِ و الضُّحَی مَن قالَ نَجِّنی، وَ أهلِی استَحى حینَ عَنِ الجَواد، قافٌ تَرَنَّحَ "إن کُنتَ باکیاً لِشَیء فَابکِ عَلَی الحُسَین" فَابکِ عَلَی الحُسَین، مظلوم کربلا یا خازِنَ الکتاب فی صَدرِک استَقَر ویلی مِنَ الخُیول، داسَت على السُوَر
  • 7:02
    من تو رو از ناله و اشکای روضه های خونگی می شناسم تو خیلی حق به گردنم داری من تو رو از بچگی می شناسم *** از اون شبا که مادرم با اشک نذری روضه هاتو هم می زد پیرُهن مشکی تنم می کرد عاقبت منو رقم می زد *** چقدر با بچه های همسایه چشامونو به گریه انداختیم با چادرِ سیاه مادرها تو کوچه ها حسینیه ساختیم *** هر دفعه تو کوچه زمین خوردم مادر من که می رسید از راه به زیر لب می گفت بمیرم من برای بچه های ثارالله *** من از همون روزا می دونستم دنیای بی گریه چه دلگیره اشکم اگر نمیومد هر بار به گریه کن ها می شدم خیره *** بابام می گفت اگر نمی تونی گریه کنی، چشمات نمی باره حالت گریه رو بگیر، حتی حالت گریه هم ثواب داره *** شبایی که گریه نمی کردم غصه می خوردم که دلم تاره غصه می خوردم که چرا چشمام تو روضه های تو نمی باره *** هنوزم اون کودک دلتنگم که چشماشو وقف عزات کرده که هر کجا اسم تو رو بردن نشسته و گریه برات کرده *** شبایی که تو روضه های تو چشمام نمی باره که گریون شم از تو چه پنهون، می دونم آقا گناه نمیزاره که گریون شم *** ای کشته ی گریه دعایی کن تو رو قسم به احترام اشک منم یه روز مثل شهیداتون کاش می رسیدم به مقام اشک
  • 5:51
    در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت اربابم حسین جان می میرم برایت ای نام و نشان من، جان من جهان من می گیرم سراغت، می گریم ز داغت خونت جوهر هستی، شورت در سر هستی آه ای راز عطشان، جانم را بسوزان در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت اربابم حسین جان می میرم برایت *** مصباح الهدایی تو، محبوب خدایی تو روشن از تو راهم، محتاج نگاهم ای عشق نخستینم، معیار دل و دینم جانم را رها کن، نذر کربلا کن ای خاکت بهشت من، زیبا سرنوشت من ای حصن حصینم، باقی از تو دینم نامت محییُ الاموات، مِهرت قاضی الحاجات جان عالمی تو، اسم اعظمی تو در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت اربابم حسین جان می میرم برایت
  • 4:13
    آروم آروم رو دستای رباب تاب می خوره یه برگ گل آخه مگه چقدر آب می خوره لای لای علی لای لای، یه چیکه آب می خوای اما نه آبی مونده دیگه نه آب آوری، ای وای فدای اون چشمات، لرزیدن لب هات از معرکه برگشته ببین دلتنگته بابات داره بابا میاد، خودشم تشنه شه بغلت می کنه، یه کم آروم بشه علی لای لای علی *** آروم آروم رو دستای باباش بالا میره تا خود آسمون، تا اون سر ابرا میره بالا میره بالا، تا آغوش زهرا آروم می گیره، سیراب میشه با دستای سقا بارون میاد بارون، صحرا میشه گلگون صورت بابا یه مرتبه می گیره رنگ خون دیدی بابا منم فدای تو شدم دیگه مردی شدم، من برای خودم علی لای لای على
  • 1:02
    زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد فریاد العطش به بیابان کربلا است

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    ممنون
  • کاربر مهمان
    خیلی زیباست.واقعا با روضه های مطیعی میشه حال و هوای اون لحظه کربلا رو از اعماق وجود حس کرد.💔💔

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی