عید غدیر، محمدرضا طاهری، محمود کریمی و حسین طاهری

دل شده مجنون نجف، بی سر و سامون نجف دوباره خودمو می بینم روبرو ایوون نجف دل و دلبر حیدر ای جانا سر و سرور حیدر ای جانا به علی قسم و به خدا علی نرسد عَلَمی به لوای علی به سر هوای علی، به دل ولای علی *** بگو لعنت حق به عدو علی همه تشنه ی آب وضوی علی به لب سبوی علی، روم به کوی علی رخ تو ماه حیدر ای جانا اسدالله حیدر ای جانا دل و دلبر حیدر ای جانا سر و سرور حیدر ای جانا ولی الله حیدر ای جانا وجه الله حیدر ای جانا اذن الله حیدر ای جانا

از نام بلند او نوشتیم چون زلفِ کمند او نوشتیم تلخیم ولی شِکرفروشیم تا از لبِ قند او نوشتیم از "اَشهدُ اَنَّ عشق مولا" یعنی به پسند او نوشتیم آزاد شدیم از دو دنیا خود را که به بند او نوشتیم ما را ز لب نجف نوشتند ما را رُطب نجف نوشتند ای تاک ترین سبویِ مستی ای پاک ترین وضوی مستی ما مرد شراب عشق هستیم ای جانم از آبروی مستی ساقی چه کنیم آتش هستیم مُردیم در آرزوی مستی برخیز که تر کنیم امشب از "ناد علی" گلوی مستی با "ناد علی" بزن نوایی بسم الله اگر حریف مایی از کوثر عشق آب خوردیم از دست علی شراب خوردیم انگور ضریحِ نقره کوبیم عمری ست که نابِ ناب خوردیم از شَعشعه یِ حضور گرمیم تا پرتو آفتاب خوردیم سوگند نمی رویم جایی چون نان ابوتراب خوردیم دلداده ی بی اراده هستیم یعنی که حلال زاده هستیم بر روی جهاز ناگهان گفت در حلقه ی جمع حاجیان گفت فریاد "علی علی" ش پیچید بالاتر از اوج آسمان گفت دیروز به دوش او علی بود امروز علی علی به جان گفت شد محضرِ حضرتش شرفیاب جبریل چنین نفس زنان گفت ای میر وزیری ات مبارک امروز امیری ات مبارک آورد اگر خدا علی را تا گم نکنیم ما علی را رو کرد برای آفرینش یک جلوه ی مرتضی علی را حق داشت نبی کسی نبیند او دیده که را، که را، علی را حک کرد پیمبر از همان روز بر خاتمِ خویش یا علی را تا کعبه ی مومنین نمی شد این دین بزرگ دین نمی شد

ای وای اگر قدم بکوبد با تیغِ دو دَم دو دَم بکوبد او یک تنه صد سپاه را با یک جذبه ی خود به هم بکوبد زینب خود مرتضی است وقتی فریاد سرِ ستم بکوبد از حضرت حیدر است ارثش عباس اگر عَلَم بکوبد تا تیغ خود از شکاف برداشت صد بار زمین شکاف برداشت گیرم که خیال خام دارد دشمن که همیشه دام دارد گیرم که همیشه کینه توز است یا نقشه ی انتقام دارد ما شیعه ی مرتضی علی و این سیره چنین پیام دارد ما را چه غم از سپاه دشمن ایرانِ علی امام دارد ما فاتح قله ی جهانیم ما لشگر صاحب الزمانیم آیین علی همیشه جاری ست آیینه ای از شکوهِ باری ست آیین علی ست رادمردی دور از ستم و سیاه کاری ست آیین علی ست دستگیری آیین علی گذشت و یاری ست آیین علی، علی بسازد در راه حسین سر به داری ست من را ببرید سرزمینش شاید برسم به اربعینش

ناد علیا مظهر العجائب تجده عونا لک فی النّوائب کلّ غمٍّ و هَمٍّ سَینجَلی بِوَلایَتِکَ یا علی یا علی یا علی

علی مولا علی، علی مولا علی حق علی مولا علی، علی مولا علی ما مست تولای تو هستیم و ولاغیر ما خاک کف پای توی هستیم و ولاغیر *** شه شیرین سخنی تو علی مولا به خدا عشق منی تو علی مولا

ما دل به تولای تو بستیم و ولاغیر ما خاک کف پای تو هستیم و ولاغیر ما دل به تو بستیم و ولاغیر، مستیم و ولاغیر روز اسلام شد و تکمیل دین هر چی در آسمونا و زمین صف کشیدن همه عالم برا بیعت با امیرالمومنین با ولایت تو از غیر تو آزادم وقتی به تو دست دادم، دل دادم، سر دادم *** زمستون دلم بهار شد دلم با یه نگاش شکار شد ببین چه قدر داغ داغم که مِی روی لبم بخار شد دل منو بردی با یک نگاهت سرمو میذارم تو بارگاهت همه وجودم تویی به قرآن ضربان قلبم علی علی جان ما دل به تولای تو بستیم و ولاغیر ما خاک کف پای تو هستیم و ولاغیر ما دل به تو بستیم و ولاغیر، مستیم و ولاغیر ما شیعه ی غدیر تو هستیم و ولاغیر دلداده و فقیر تو هستیم و ولاغیر اسیر تو هستیم و ولاغیر، مستیم و ولاغیر *** جمع مستا دور ساقی همه هر چی که مِی بیارن باز کمه اندک اندک میان اینجا برا بیعت با امیرالمومنین طعم ولای تو از بس مولا شیرینه همه چی به غیر تو پاک میشه از سینه ما دل به تولای تو بستیم و ولاغیر ما خاک کف پای تو هستیم و ولاغیر ما دل به تو بستیم و ولاغیر، مستیم و ولاغیر توی طواف مستجارت روی غلاف ذوالفقارت نوشته که بهشتو دادند به عاشقای بی قرارت دیگه دل تنگم طاقت نداره منو و جنونی که آشکاره هوایی ام اما هوای طوفان ضربان قلبم علی جان جان *** آخرین نور علی باوری حجت بن الحسن العسکری داده دستور به دلامون برا بیعت با امیرالمومنین همیشه در خونه ت روی ما وا میشه همه ی عالم دور اون سفره جا میشه آرزومه برا تو باشم از هر چه غیر تو جدا شم آرزومه فدای عشق تو رکاب حجت خدا شم می دونی که بستم چه عهدی امشب تو عالم بیعت با مهدی امشب دیگه مال آقام میشم به قرآن ضربان قلبم علی جان جان ما دل به تولای تو بستیم و ولاغیر ما خاک کف پای تو هستیم و ولاغیر ما دل به تو بستیم و ولاغیر، مستیم و ولاغیر ما غلام غلام تو هستیم و ولاغیر همه خمار جام تو هستیم و ولاغیر به نام تو هستیم و ولاغیر، مستیم و ولاغیر

خیالش باز شعری بر لبم بی اختیار آورد که اوصاف علی طبع مرا اینگونه بار آورد کلاف شعر دارم، سال ها کارم غزل بافی ست در این بازار آشفته، علی تحسین کند کافی ست نوشتم شاعرش هستم، عجب وهم و خیالاتی نوشتم بی علی هیچم، چه توضیح اضافاتی نوشتم شمس، دیدم گنبدش زیباتر از آن است نوشتم کعبه و دیدم نجف بالاتر از آن است به قرآن سر زدم دیدم علی گویاتر از آن است نوشتم عرش، دیدم مرتضی اعلی تر از آن است شبیه جبرئیل از درک این اوصاف درماندم صد و ده بار امشب "قل هوالله احد" خواندم من از شوقش زمین خوردم، ولی مولا بلندم کرد همیشه یا علی گفتم، علی از جا بلندم کرد سَر و سِرّ مرا با او، کسی جز او نمی داند علی نادیده می بیند، علی ننوشته می خواند چه بهتر از همین اول بگویم حرف آخر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی به چشم حاجیان شور تماشا می رسید آن روز کنار برکه ای دریا به دریا می رسید آن روز نگاه نافذ احمد، زمین را در تصرف داشت زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت نفس ها حبس شد، در سینه ها خوف و رجا افتاد بدون همهمه زنگ شترها از صدا افتاد زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود همه با خویش می گفتند آیا حج آخر بود نبی فرمود بسم الله، ای ارض و سما بشنو گواهی باش ای تاریخ، پیغام مرا بشنو دوباره صحبت از اسرار خلقت می کنم آری ولی این مرتبه اتمام حجّت می کنم آری تفاوت در میان حق و باطل چیست، معلوم است بدون این خبر اسلام کامل نیست، مفهوم است نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده، ای مردم نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده، ای مردم

نبی همدوش مولا آسمان ها را هوایی کرد خدا از شاهکار آفرینش رونمایی کرد نبی فریاد زد، بر عالم و آدم مسلّم شد علیّ بن ابی طالب، ولیُ الله اعظم شد برای خاتم پیغمبران جز او نگینی نیست شهادت می دهم جز او امیرالمومنینی نیست شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول طواف مرتضی کردید آری "حَجُّکم مقبول" الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضی ها الهی که بسوزد پنبه ی در گوش بعضی ها پیمبر گفت آری انتظار آمد به سر دیگر از این دنیای فانی بسته ام بار سفر دیگر وصیت می کنم هر کس که من مولای او هستم بداند این علی هارون و من موسای او هستم که عُقبی بی علی فانی و دنیا با علی باقی غدیر خم به جوش آمد "الا یا ایها الساقی" امام المتقین، عین الیقین، حبل المتین، حیدر عَماد الآصفین، شمس المبین، یعسوب دین، حیدر علی غایب، علی حاضر، هُو الاوّل، هُوَ الآخِر علی پنهان، علی پیدا، هُوَالباطن، هُوَ الظاهر "اَشدّاء علی الکفار"، قَتّال العرب یعنی جهان از شوکتش فریاد زد یاللعجب، یعنی خدا وقت تماشایش دلِ بی طاقتی دارد خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد

بارون نجف رویای منه ایوون نجف دنیای منه حیدر حیدر علی مدد تویی حیدر، تویی نام آور ای قرار دل و جونم باید امشب خودمو کنج حرمِ تو برسونم به خدا که یه لحظه بدون تو نمی تونم ای جان ای جان به این جلال و شوکتت ای جان ای جان به این همه صلابتت ای جان ای جان به زائرای تربتت بارون نجف رویای منه ایوون نجف دنیای منه حیدر حیدر علی مدد *** دل بی تاب، دل بیچاره سر زلف تو اسیره شب عشق و شب مستی شد، دلم آروم نمی گیره شب عقد اخوته بازم عید غدیره بَخٍّ بَخٍّ پای ولایت اومدم بَخٍّ بَخٍّ برای بیعت اومدم بَخٍّ بَخٍّ که زیر سایه ت اومدم من عبد تو ام، مولای منی من رعیت و تو آقای منی حیدر حیدر علی مدد *** بارون نجف رویای منه ایوون نجف دنیای منه حیدر حیدر علی مدد *** ها علی بشر کیف بشر ربه فیه تجلی و ظهر فلک فی فلک فیه نجوم صدف فی صدف فیه دُرَر مانده عالم همه در حیرت تو که بشر می شود اینگونه مگر حیدر حیدر علی مدد

خاک نعلین علی دُر و گهر بر دل شیعه ی خود کرده نظر مشعل نور رُخش شمس و قمر جلوه ی ذات خدا وقت سحر مانده عالم همه در حیرت تو که بشر میشود اینگونه مگر حیدر حیدر علی مدد *** دل و دلدارم هیچکی رو جز تو ندارم توی رویام می بینم آخر سر رو خاک تو میذارم ای سرخ و سپیدم و روشنی شب تارم حیدر حیدر صاحب تیغ ذوالفقار حیدر حیدر تویی امیر شهسوار حیدر حیدر قرار قلب بی قرار عشق تو شده میزان و محک ای دست خدا الله معک حیدر حیدر علی مدد

زیر ایوون طلات می شینم، قدرت کردگارو می بینم پای گلدسته های صحن تو دست پروردگارو می بینم حق علی، حق علی، حق علی، مع الحق علی حضرت عشق و فرمانروای مطلق علی شور عشقت می رسه از هر طرف شیعه پای راه توئه جون به کف تا هستی هست عالم زیره پرچم شاه نجف حق علی، حق علی، حق علی، مع الحق علی *** ای قَدَر قدرت و قوی شوکت، شهسواری و مرد باغیرت کهکشان دانه های تسبیحت، با خدا همنشین و همصحبت شیر میدون تویی، ضیغم المهمهم علی تار و مار یه لشگر فقط به یک دم علی بی همتایی مثل خدایی علی حتی تو عرش داری فدایی علی بازم اومد این دلداده واسه گدایی علی حق علی، حق علی، حق علی، مع الحق علی *** ملک الموت پیشمرگش بود او که شاگرد ذوالفقار علی ست خلقت اهل بیت کار خدا ما بقی هر چه هست کار علی حق علی، حق علی، حق علی، مع الحق علی *** گردش روزگار دست علی ست کهکشان دانه های تسبیحش در خیبر شکسته چیزی نیست فتح آن قلعه بوده تفریحش حق علی، حق علی، حق علی، مع الحق علی

حسین امیر من است و منم فقیر حسین هزار یوسف مصری فقط اسیر حسین منم حقیر حسین، بهانه گیر حسین که از ازل شده است شکار تیر حسین ندیده ام به خدا شهی نظیر حسین و اوست حضرت ارباب و من اجیر حسین *** اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم هزار بار بمیرم نبینم آن دم را