ولادت امام علی النقی (ع)، سعید حدادیان و احمد نیکبختیان

شب تار همه عاشقا شده سحر به جواد الائمه خدا داده پسر یا علی بن محمد، یا علی بن محمد توی عالم کسی مثل تو بابا نداره داره از چشمای او بارون رحمت می باره نخل امید آل علی داده ثمر به جواد الائمه خدا داده پسر یا علی بن محمد، یا علی بن محمد همه انوار حق از رخ او منجلیه این پسر آینه ی نور جمال علیه دل و جان پسر روشنه از نور پدر به جواد الائمه خدا داده پسر یا علی بن محمد، یا علی بن محمد دل دیوانه تا کی به غم باشی اسیر از جواد الائمه بیا عیدی بگیر جود و احسان و کَرَم نیز زده حلقه به در به جواد الائمه خدا داده پسر یا علی بن محمد، یا علی بن محمد

هنگام سرور کائنات است امروز اوقات گرفتن برات است امروز بفرست مدام بر محمد صلوات زیرا که بهار صلوات است امروز **** دلا در خانه ی ابن الرّضا، ابن الرّضا را بین چراغ چشم زهرا و علی مرتضی را بین ز انوار رخ ابن الرّضا روشن فضا را بین فروغی دلنشین و دلربا و جانفزا را بین عروس حضرت زهرا بهار شادی آورده برای شیعیان اینک امام هادی آورده دو چشم دل ز هم بگشا که حُسن دادگر بینی در ابناء بشر آیینه ی خیر البشر بینی در آغوش جواد بن الرّضا قرص قمر بینی بیا تا نخل سرسبز ولایت را ثمر بینی دوباره شیعه را از نور حق دل منجلی آمد علی آمد، علی آمد، علی آمد، علی آمد فروغ حُسن غیب ذات حق سبحانه پیدا شد یگانه لاله ی ریحانه را ریحانه پیدا شد همه گیرید جان بر کف، رخ جانانه پیدا شد به گرد شمع رویش یک جهان پروانه پیدا شد زمین در سینه، خورشید خداوندت مبارک جواد بن الرّضا میلاد فرزندت مبارک

موحّد گشته دل با یاد "بسم الله" ابرویش زبور، انجیل، قرآن را بخوان در مُصحف رویش جواد بن الرّضا چون شاخه ی گل می کند بویش دل پیغمبران یکسر اسیر طُرّه ی مویش چه خوانم مهر یا مَه یا چراغ انجمش خوانم همان بهتر که خود ابن الرّضای دوّمش خوانم به سیرت مظهر واجب، به صورت صورت امکان به رخ "و الشّمس" و مو "و اللّیل" و دل "عرش استوی، رحمان" فیوضاتش رسد هم بر ملک پیوسته، هم انسان عبارات و کلام روح افزایش "اَخُ القرآن" به بازار ولایت یوسف زهراست این مولود یم دو گوهر است و دُرّ نُه دریاست این مولود علی نام و محمّد صورت است و بوالحسن کُنیت بیانش دُرّ، دلش دریا، کفش باران، دمش رحمت کلامش نور و مهرش دین و حبّش معنی طاعت ولیّ خالق منّان، امام عالم خلقت امامت جاودان از او، قیامت را امان از او حقیقت را زبان از او، طریقت را نشان از او به کویش بندگی کن خواهی اَر عبد خدا گردی بخوان اوصاف او تا با پیمبر همصدا گردی مبادا لحظه ای در عمر خود از او جدا گردی بکوش انسان که در خطَّ تولاّیش فدا گردی بقا خواهی، فنا در مکتب سرخ ولایت شو جمال هادی آل محمّد بین، هدایت شو

رزمت چه غوغا، یکتا و تنها علی، علی، علی، علی هم شاه و مولا، والای والا علی، علی، علی، علی دوباره عالم مصفا شده قلب جهانم چه غوغا شده علی مولا شده، علی مولا شده زهرا غزل خونه، عالم گلستونه فقط علی امیره و امیر می مونه حیدر کراری، امیر و سالاری علی علی مولا، علی علی مولا *** مثل پیمبر، علی علی علی هستی دلاور، علی علی علی سردار خیبر، علی علی علی حیدر یا حیدر، علی علی علی بدون مولا تو این عالمین که نور چشم و دل خاتمه همسر فاطمه خدا میگه جانی، تو کل قرآنی همه برن کنار آخه تو مرد میدانی حیدر کراری، امیر و سالاری علی علی مولا، علی علی مولا *** راه نجاتم، علی علی علی صوم و صلاتم، علی علی علی حی و مماتم، علی علی علی من خاک پاتم، علی علی علی پیمونه پر شد به عشقت آقا عید غدیر و شب گداها چون تویی تو مولا علی علی مولا، علی علی مولا علی ولی الله، علی ولی الله

الهی ای فلک دیگر نگردی اگر دور سر حیدر نگردی الهی ای نفس بی یاد مولا اگر رفتی به سینه برنگردی علی ست حج و علی کعبه و علی زمزم علی صفا و علی مروه و علی مسعی ست علی اذان و اقامه، علی رکوع و سجود علی قیام و قعود و علی سلام و دعاست علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی

خیزید و ببینید تجلای خدا را در بیت ولا مشعل انوار هدا را آن عبد خدا وجهه ی معبودنما را رخسار علی بن جواد بن رضا را در نیمه ی ذیحجه ندا داد منادی تبریک که آمد به جهان حضرت هادی *** پیچیده در امواج فضا بوی محمد گویند خلایق سخن از خوی محمد بینید عیان طلعت دلجوی محمد در آینه ی روی علی روی محمد الحق که جواد بن رضا را پسر آمد بر ابن رضا، ابن رضای دگر آمد *** دل خانه و چشم همه فرش قدم او لبریز شده ظرف وجود از کَرَم او آورده حرم سجده به خاک حرم او صد حاتم طایی است گدای دِرَم او از پاره ی دل در قدمش گل بفشانید عیدی ز رضا و ز جوادش بستانید

خاتم رسل چون خواست پای دین زند خاتم پایه های ایمان را زِ امر حق کند محکم از سرادق لاهوت، وَز بنای این عالم دم زند نماید فاش سِرّ عالم و آدم شد به منبر و گفتا آن خلاصه ی امکان هر که را منم مولا، حیدر است مولایش من رسولم و باشد او ولی والایش جبرئیل بر من گفت ز امر حق تعالایش تا زنم بر این دلها سکه ی تولایش آیتی در این مورد آمده ست در قرآن همین است و همین است و همین است فقط حیدر امیر المومنین است