منو
شب هشتم محرم، حنیف طاهری

شب هشتم محرم، حنیف طاهری

  • 13 تعداد قطعات
  • 3 دقیقه مدت قطعه
  • 1633 دریافت شده
مداح : حنیف طاهری
مناسبت مذهبی : دهه اول محرم
شخصیت : امام حسین (ع)
نوع قطعه : كل مجلس
مرثیه سرایی به مناسبت شب هشتم محرم با صدای حنیف طاهری، سال 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 3:18
    وقت وداع از حرم، نگاه پدرها ملتمسانه تر است پشت پسرها آه پدرهای خسته، آه کمرها آه پسرهای رفته، آه جگرها می رود و یکصدا به گریه می افتند پشت سرش خیمه ها به گریه می افتند کیست که خاکش بوی گلاب گرفته این که برایش مَلَک رکاب گرفته بهر شهادت چنین شتاب گرفته زودتر از دیگران جواب گرفته سرکشی عشق او مهار ندارد بس که به شوق آمده قرار ندارد
  • 18:22
    کیست که خاکش بوی گلاب گرفته این که برایش مَلَک رکاب گرفته بهر شهادت چنان شتاب گرفته زودتر از دیگران جواب گرفته سرکشی عشق او مهار ندارد بس که به شوق آمده قرار ندارد باز نمایان شده جلال پیمبر باز تماشا شده جمال پیمبر پرده برانداخته کمال پیمبر این که خصالش بُود خصال پیمبر سوی عدو نه علی اکبر خیمه می رود از خیمه ها پیمبر خیمه *** آخرین توشه ام از عمر تو این بود علی که غم انگیز نگاهی ز قفایت کردم تو ز من آب طلب کردی و من می سوزم که چرا تشنه لب از خویش جدایت کردم *** حیدر کرار شد زمان خطر گشت لشگر کوفه تمام مثل سپر گشت ریخت به هم دشت را و موقع برگشت ضرب عمودی که خورد واقعه برگشت خون سرش بر روی عُقاب چکید و راه حرم را ندید و شیهه کشید و ... آن بدنِ از جفا شکسته ترین را آن بدنِ له شده به عرشه ی زین را برد سوی دیگری شکسته جبین را لشگر آماده نیز خواست همین را آه که شمشیرها محاصره کردند از همه سو تیرها محاصره کردند بی خبرانه زدند، بی خبر افتاد خوب که بی حال شد از پشت سر افتاد در وسط قتلگاه تا پسر افتاد در جلوی خیمه گاه هم پدر افتاد
  • 2:15
    بی حسین این زندگی جز ننگ نیست عزت عالم حسین بن علی ست خواری و ذلت به جان همواره باد گر بدون عشق او یک پلک زیست
  • 4:48
    جان دادن پای حسین ممات نیست، حیات است مردن در مسیر او فنا نیست، نجات است اللهم اجعل محیای محیا الحسین و مماتی ممات الحسین همه جان ها پس از او خوارتر از خار است شعار روی لب های ابالفضل علمدار است یا نفس من بعد الحسین هونی و بعده لا کنت ان تکونی نجات اهل کائنات حب حسین و حسن است شفاعت روز جزا به دست ارباب من است اللهم ارزقنی یوم الورود شفاعة الحسین، فی الدنیا زیارة الحسین پس از احمد، علی بر هر کسی اولی است شعار روی لب های علی اکبر لیلاست اَنا علی بن حسین بن علی، نحن و بیت الله اولی بالنبی لشگر حسین آماده، اصحاب حسین دلداده اوج عاطفه این رجز، رجز ابن جُناده امیرِی حُسَینٌ وَ نِعمَ الامیر، سُرُورُ فُؤادِ البَشیرِ النَّذیرِ لَهُ طَلعَةٌ مِثلُ شَمسِ الضُّحى، لَهُ غُرَّةٌ مِثل بَدر مُنیری
  • 3:03
    پیش از دمی که چهره به خاک آشنا کنی برخیز تا که آرزویم را روا کنی مُردم به روی جسم تو برخیز تا مرا با رشته رشته های تنت بوریا کنی علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر می بوسم از لب و دهن و زخم های تو شاید برای دلخوشی ام چشم وا کنی یا پا به خاک می کشی یا چنگ می زنی جان می کَنی که قبر مرا دست و پا کنی علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر هر نیزه از وجود تو سهمی ربود و رفت چیزی نمانده از تو که رویی به ما کنی علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر
  • 2:41
    به گمانم به سرت هست مهیا بشوی پیش بابای خودت غرق تمنا بشوی لحظه ای صبر کن و پیش نگاه پدرت دو قدم راه برو تا که تماشا بشوی تا بدانی دل بابات چرا می لرزد کاش آن قدر زمان بود که بابا بشوی پدر محترمت آمده اما تو بخواب پسر محترم من تو چرا پا بشوی با قد و قامت طوبات، کجا می دیدم که تو در بین عبای پدرت جا بشوی این چه پاشیده شدن بود گَمان می کردم که تو را جمع کنم باز تو منها بشوی
  • 3:17
    نگاه مختصری کن به چشم های ترم که جان سالم از این مَهلَکه به در ببرم لبی تکان بده، پلکی به هم بزن بابا نفس بکش علی اکبر، نفس بکش پسرم نفس بکش پسرم تا که من فَزَع نکنم و پیشِ خنده ی این قوم نشکند کمرم دل من از پس این داغ برنمی آید حریف این همه آتش نمی شود جگرم خودت بگو بدنت را چگونه جمع کنم پُر از علی شده خاکِ تمام دور و برم کنار جسم تو باید به داد من برسند تو این همه شده ای، من هنوز یک نفرم
  • 1:51
    ریشه ی نخل امیدم کَندند حال اِستاده به من می خندند نه همین روح سجودم بودی تو همه بود و نبودم بودی بدنت سیر ز جانم کرده این همه تیر، کمانم کرده دست خود شانه ی گیسوت کنم عوض بوسه تو را بوت کنم *** دلم خواهد تو را در بر کشم اما از آن ترسم اگر دستم رسد بر پیکرت پاشیده تر گردی
  • 4:29
    یا قتیل العبرات، یا اسیر الکُرُبات ابکی علی المحروم من ماء الفرات میون شعر محتشم، حروف گریه می کنه تموم روضه ی تو رو لهوف گریه می کنه یا لیتنا کنا معک، لبیک یا حسین قلبی لدیک، لبیک یا حسین لبیک، لبیک، لبیک، یا حسین ای یوسف خون خدا، پیغمبر کرب و بلا ای شیر دلیر حرم، الگوی همه شهدا سرتا قدم تو علی، نقش تو عَلَم تو علی غوغا میشه میدون جنگ از وقتی دم تو علی لبیک، لبیک، لبیک، یا حسین یا أمین الرحمن، یا شریک القرآن السلام علیک یا ذبیح العطشان برای خشکی لبات فرات گریه می کنه آسمونم دم غروب برات گریه می کنه نَفسی فِداکَ یا حسین، لبیک یا حسین عِندی هَواکَ یا حسین، لبیک یا حسین لبیک، لبیک، لبیک، یا حسین ای یار حسین و حسن، ای راه خدایی شدن کاشکی بشه خرج خدا مثل تو جوونی من جانم به عبادت تو، جانم به بصیرت تو جانم به وقار نگات، جانم به شجاعت تو لبیک، لبیک، لبیک، یا حسین
  • 3:46
    مرید پیر مُغانم، ز من مَرَنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد زلف بر باد مده تا نَدَهی بر بادم ناز بنیاد مکن تا نَکَنی بنیادم ای پسر بر سر نعش تو ز جان سیر شدم بهتر آن است اجل کوچ دهد محمل من می روی لیک بدان خون پدر گردن توست ...
  • 4:47
    الهی کم نشه سایه ت یا حسین از سر نوکرها به فدای مادرت حضرت زهرا همه مادرها لاله ی سرخ دشت باورها من می نویسم اسمِتو با اشک کمه برا تو یه دریا اشک من اومدم به زاری گریه کنم تو روضه ها بگیری از ما اشک اشکِ روضه نمک زندگی سینه زناست تو سر دادی که الان آقا سر ما بالاست یادمه روضه که داشتیم پدر من از تو دم می زد غذای نذریتو هر شب مادرم با گریه هم می زد غم تو آتیش به دلم می زد من از غم تو خاطره دارم، با پرچم تو خاطره دارم من بیشتر از تموم عمرم با مُحرم تو خاطره دارم غرق آهم یا رفیق من لا رفیق له بی پناهم یا شفیق من لا شفیق له
  • 2:08
    حسین وای، حسین وای، آقام وای، آقام وای غریب وای، حسین وای، آقام وای، آقام وای ای بی کفن، حسین وای، خونین دهن، حسین وای عریان بدن، حسین وای، دور از وطن، حسین وای
  • 6:08
    بزن به چوبه ی محمل فلک کنون سر خود را حسین راهى میدان نمود اکبر خود را وداع کرد ولى هشت مرتبه که نفهمیم چگونه آمد و آرام کرد خواهر خود را چنان براى لقاء خدا ز خویش برون شد به چشم هم زدنى ترک کرد محضر خود را بپرس از همه ی گبریان، نظیر ندارد که مسلمین بکشند این چنین پیمبر خود را پدر محاسن خود را گرفته بود به دستش پسر شنید صداى فغان مادر خود را گمان کنم که اگر مانده بود، عمه سکینه گرفته بود به بر، دختر برادر خود را گمان کنم که اگر مانده بود، شاه شهیدان ز نیزه پاره نمى دید گوش دختر خود را سخن خلاصه کنم، عرض روضه این دو سه خط است حسین گفت که محکم کنید معجر خود را *** ای کاش کربلای تو کرب و بلا نداشت یا دشمن تو بعد تو کاری به ما نداشت پیش از تو در عرب کسی اصلا تصوری از سر بریدن عربی از قفا نداشت ای ساربان بگو به خریدار آن نگین جسم حسین قدر همان نیز جا نداشت خولی خریده بود سر یوسف مرا من داشتم کلافی و گویا بها نداشت پای تو سنگ خوردم و خوش به حال من از عشق تو نبود اگر که صفا نداشت این ماند در دلم که در آغوش گیرمت ای شاه، خواهر تو کم از بوریا نداشت حُرمت شکسته شد ز عیالت ولی حسین او انتظار این همه دشنام را نداشت دامن هر که سوخت مرا زود زد صدا عمه شدن مرا به چه کاری که وا نداشت *** فدای خون جوان تو، جمع پیرفروشان اگر امیر تویی، وای بر امیرفروشان به قصد ماریه بستند، با معاویه بستند علی شناس نبودند این غدیرفروشان بگو چه بر سرت آمد که تا هنوز بلند است ز ماجرای تنت گریه ی حصیرفروشان نگاه حسرت زن ها و دختران سر بازار دگر نمی رود از خاطر حریرفروشان خدا کند که نیفتد گذار مادر اصغر به سمت راسته ی حجره های شیرفروشان سرت کجاست ببیند که بر سر حرم تو چقدر چانه زدند آخرش اسیرفروشان

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی