منو
ولادت امام رضا (ع)، محمدرضا طاهری و حسین طاهری

ولادت امام رضا (ع)، محمدرضا طاهری و حسین طاهری

  • 9 تعداد قطعات
  • 1 دقیقه مدت قطعه
  • 794 دریافت شده
مدیحه سرایی به مناسبت ولادت امام رضا (ع) با صدای حاج محمدرضا طاهری، حسین طاهری و حسین سازور، سال 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 1:26
    هم عاشق و هم واله و هم حیرونتم من یا امام رضا آهوی سرگردونتم من السلطان ابالحسن
  • 7:08
    باده ی ناب می طلبم، جام شراب می طلبم جام شراب را فقط از ابوتراب می طلبم رویت جلوه نماست یا علی کویت قبله نماست یا علی خیبرشکن یا علی، مولای من یا علی اسد الله الغالب ابالحسن یا علی مولا مولا یا علی نغمه دلپذیر علی، دلبر بی نظیر علی مِن الازل اِلی الابد، زمزمه ی غدیر علی نامت عقده گشاست یا علی بامت عرش خداست یا علی جانم قربان نجف، هستم حیران نجف ناد علی می خوانم رو به ایوان نجف مولا مولا یا علی پر شدم از شور و شعف از مِی شاه لو کشف سجده کنان روان شدم به شوق دیدار نجف عالی اعلی بالا حیدر یا ابوتراب والی والا مولا حیدر یا ابوتراب یار دلخواهی علی، بهترین راهی علی شادی زهرا میگم ولی اللهی علی مولا مولا یا علی
  • 7:54
    روزی که نام عشق بازان را نوشتند این قوم را مجنون، تو را لیلا نوشتند آنگاه مُلکِ عاشقی تقسیم کردند این سرزمین را مالِ تو آقا نوشتند زهرا به هر سویی سفیری را فرستاد نام تو را صد شکر سهم ما نوشتند ایران چه کم دارد، دیار اهل بیت است یک سو علی، یک سوی آن زهرا نوشتند این سرزمین را از همان اول خریدند مدیون خانواده ی موسی نوشتند با حُبِّ تو هر شیعه ای "اثنی عشر" شد یعنی کنار نامتان "الّا" نوشتند از بعد آنکه ضامن آهو شدی تو عشاق را آواره ی صحرا نوشتند تا عکس تو در چشم های آهو افتاد در زیر ابرویش دو تا شهلا نوشتند تو سفره دار عالمی، مشکل گشایی آقای ما سلطان علی موسی الرضایی اشکی چکید و باب صحبت با تو وا شد ناگاه دیدم صحن تو عرشِ خدا شد آنقدر وا کردی گره از کار مردم تا پنجره فولاد تو دارالشفا شد اصلا نمی دانم زِ کِی بُردی دلم را اصلا چگونه این دلم جای شما شد یک نیمه شب افتاد راهم در حریمت دیگر نمی دانم که با حالم چه ها شد من اولین باری که بوسیدم ضریحت از داغی آن بوسه قلبم مبتلا شد تا آمدم لب وا کنم آقا آقا آمد ندا برخیز حاجاتت روا شد پای ضریحت عاشقی با گریه می گفت در این حرم امضا برات کربلا شد غیر از تو من با هیچ کس کاری ندارم اصلا بدون تو خریداری ندارم تا روبروی گنبد تو ایستادم دار و ندارم را همه نذر تو دادم با چشم گریان راه افتادم به سویت یک لحظه دیدم بر در "باب الجواد"م اذن دخولم اشک های دیده ام شد صورت به خاک گرم صحن تو نهادم احساس کردم بین آغوش تو هستم مانند طفل گمشده از پا فتادم دلشوره هایم را خودت آرام کردی دستان پر مهر تو تسکین الفوادم کل زیارت نامه ام شد عشق بازی گفتم غلامم نوکرم من خانه زاده م گفتم که یک دنیا برایت حرف دارم اما ببخش این جمله های بی سوادم بی قیمتم اما گرفتار تو هستم با دست خالی بر سر راهت نشستم
  • 4:28
    آقا منم من مرغ بی بال و پر تو با دست خالی آمدم بر محضر تو سلطان گدای ریزه خور بسیار دارد نامم شده جزو سیاهی لشگر تو روزی ما را از همان اول خدا داد دست تو در دست کریمه خواهر تو دلشوره ی ماه محرم دارم آقا چون قول دادم من به زهرا مادر تو ایران ما زان روز شد وادی گریه که آشنا گردید با چشم تر تو در سینه ی ما کوهی از اندوه و غم ریخت "یا بن شبیب" تو دل ما را به هم ریخت در پیشگاهت عشق را ابراز کردم من روضه را با نام تو آغاز کردم هدیه به زهرا گریه کردن بر حسین است با تکیه بر عالم به عالم ناز کردم شب های جمعه تو خودت هم کربلایی من هم به سوی کربلا پرواز کردم آقا ببخشم روضه ای از تو شنیدم آقا ببخش گر روضه ات را باز کردم آخر چه شد جد غریبت آب دادند یاد لبانش سوز دل را ساز کردم
  • 6:19
    عدم بودیم تو با یک اشاره هستمان کردی و تا گیریم دامانت سراپا دستمان کردی شراب ناب سقاخانه دادی مستمان کردی همین یک کاسه از آب حرم آنقدر گیرا بود که گویا باده ی صد ساله در پیمانه ی ما بود در ایوان شما مستیم از این مستی شرف داریم اگر افتان و خیزانیم، اگر تنبور و دف داریم اگر هو می کشیم اینجا، اگر باده به کف داریم از آن باشد که اینجا حس ایوان نجف داریم امیر هشتم عالم علی جانم، مگر قنبر نمی خواهی فقط لب تر بکن آقا، بفرما سر نمی خواهی به سر شوق شما داریم و روی دستمان سرها به رقص آورده ما را هم سماع این کبوترها چه بارانی ز اشک شوق می بارد دمِ درها دمِ باب الجوادت وعده ی دیدار نوکرها نوشته "آستان حضرت شاه کریم" اینجا گدایی نه، که ما داریم شاهی می کنیم اینجا جنون ما که مجنونیم از آن ابتدا بوده دلیل این جنون هم حُسن بی حدِّ شما بوده گمانم "عالم ذَر" درهمین ایوان طلا بوده در آن عالم دم "قالو بلی"مان "یا رضا" بوده تو سلطان رئوفی از قدیم و از ازل بودی الفبایی نبود اما تو شه بیت غزل بودی خدا را در نماز کودکی در این حرم دیدم بهشتی را که می گویند با چشم خودم دیدم به هر سمتی سرم چرخید، جولان کَرَم دیدم چنان از تو کَرَم دیدم خودم را محتشم دیدم یقین دارم قیامت نیستم من دست و پا بسته دو رکعت نافله بالای سر، بار مرا بسته به مهمان بیشتر آقا عنایت می کند اینجا گدا حاتم شده مشق سخاوت می کند اینجا در و دیوار صحنش هم طبابت می کند اینجا خدا هم آمده دارد زیارت می کند اینجا به من خرده نگیر این عقل تعریفی ندارد که شدم دیوانه اش، دیوانه تکلیفی ندارد که
  • 4:38
    علی بن حیدری، دل ما رو می بری می کنم شکر خدا که توی این کشوری جوونیمون فدا جوونت، باب الجوادو داری آقا با پنجره فولاد می گیرم یه عکس یادگاری آقا علی بن حیدری، دل ما رو می بری به دست صندوق امانات این دل عاشقو سپردم غذایی یا رضا رو دست غذای حضرتی نخوردم علی بن حیدری، دل ما رو می بری روبرو گنبد طلام، رو لبامه "السلام" بی خیال این و اون، تو رو می خوام والسلام علی بن حیدری، دل ما رو می بری یادش به خیر مادربزرگم که مهربون و باصفا بود انگشتری برام خرید که سوغات بازارِ رضا بود علی بن حیدری، دل ما رو می بری می خوام که با قطار مشهد بازم بیام پابوست آقا منو دوباره دعوتم کن زیارت مخصوصت آقا علی بن حیدری، دل ما رو می بری به خدا که مشهدت داره بوی کاظمین موقع اذن دخول رو لبامه "یا حسین" علی بن حیدری، دل ما رو می بری داره صدا نقاره خونه ت بازم می پیچه توی گوشم دلم می خواد محرم امسال تو حَرمت مشکی بپوشم علی بن حیدری، دل ما رو می بری می شناسی تو ایرانیا رو که عاشق کرب و بلاییم دوباره اربعین امسال تو موکب امام رضاییم علی بن حیدری، دل ما رو می بری
  • 1:25
    مانده ام مشهد روم یا شهر مولا بهتر است در جوابم آمده بیتی که الحق محشر است هم رضا باشد علی، هم مرتضی باشد علی پس نجف طوس است و طوس ایوان طلای حیدر است *** چندی ست هوای چشم من بارانی ست هر خشت دلم بیانگر ویرانی ست بیماری دوری از خراسان دارم تجویز پزشک من، حرم درمانی ست *** گر هشت رضا و نُه جواد است چه غم بگذار که هشتم گرو نُه باشد
  • 8:58
    کسی که دلی مستِ جانان ندارد به جانان قسم می خورم جان ندارد کمالم تویی بی تو نُقصانِ مَحضَم چنان داستانی که پایان ندارد چه آرامشی می دَهی بر وجودم که دریای دل میلِ طوفان ندارد حَیات و مَمات منی، شک ندارم که این زندگی بی تو اِمکان ندارد به آبادیِ وادیِ عشق سوگند جهانَم بدونِ تو سامان ندارد مُسلمان نمی دانَمش مُسلمی را که بر عشق پاک تو ایمان ندارد نیاورده شُکری به جا بنده ای که به الطاف بسیارت اِذعان ندارد شِفا چیست غیر از مریض تو بودن مریضت نیازی به درمان ندارد خسارت به من خورد از عشق اغیار بنازم به عشقت که خُسران ندارد چه بهتر چه بهتر جدا گردد از تن سری که هوای خراسان ندارد غلط گفته آن کَس گفته ست هرگز رَعیّت علاقه به سُلطان ندارد که در کشورِ عشقِ سلطان، رعیّت پناهی به جُز کُنج ایوان ندارد الهی به قربان نامت که ذکرش کَم از لذّت ختمِ قُرآن ندارد خُدا نیست راضی از آن بنده ای که مداوم، دمِ "یا رضا جان" ندارد ز بس سفره داری و مهمان نوازی فقیرِ حرم، غصّه ی نان ندارد شبیه مزارِ تو در چهار فصلش حریمی گدایِ فراوان ندارد سحرهای دلچسبِ کویِ تو دارد صفایی که صبحِ گلستان ندارد گرفته ست فیروزه از خاک پایت جلایی که لعل بَدَخشان ندارد شده محوِ بالایِ گُلدسته هایت اگر زائرت چشم گریان ندارد مرا کلبِ کهفِ خودت کن که دیدم وفایی که سگ دارد انسان ندارد اباصلت در خانه ات یافت شانی که در اوج حشمت، سلیمان ندارد جهان مجاز و حقیقت به جز تو رضایِ خدا، کارگردان ندارد سُخن یک کلام است آن هم همین است که این زندگی بی تو امکان ندارد دَمِ صحنِ تو حال من معنوی شد غزل شد قصیده سپس مثنوی شد کبوتر صفت پر کشیدم به مشهد عجب وقت خوبی رسیدم به مشهد که در شهر قم کرده ام وعده با تو که باشم شبی را به ذی القعده با تو صدایِ گدایت بلند است بشنو و این آه یک مستمند است بشنو رفیقِ فقیرانِ عالم، نگاهی به سوزم به اشکم به حالم، نگاهی أغِثنی، مُرادم بده ای مُرادم که السّاعة نزدیکِ بابُ الجوادم به دامت گرفتاری آزاد باشم فقط جَلد صحن گوهرشاد باشم
  • 4:06
    ای حضرت آقای خراسان، دنیای منی من قطره ام و تو خود باران، دریای منی بی خود که نشد اسم تو سلطان، آقای منی رویای منی، لیلای منی، تنها قسم لبهای منی تو دغدغه ی امروز و فردای منی نبض و ضربان دل شیدای منی حقا که تو مهربون ترین امام و مولای منی من دوسِت دارم اقرار می کنم دوستت دارم اصرار می کنم دوستت دارم تکرار می کنم دوستت دارم سلطان یا علی موسی الرضا عشقم شده فرّاشی صحنت، خیلی شیرینه شد قبله ما کاشی صحنت، کعبه ببینه برد بهشتو به حاشیه صحنت، حقم همینه صحنت خود عرش روی زمینه توی حرمت میرم مدینه جاروکش هر بسط تو روح الامینه آدم تو حیاطت توی جنت می شینه انشالله که عیدیمون برات کربلا اربعینه من دوسِت دارم

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی