فاطمیه اول 98 - شب شهادت - مهدی سلحشور و محمدجواد احمدی

روضه - به واژه‌ای نکشیده‌ست مِنَّت از جوهر خطی که ساخته باشد مُرکَّب از باور کنون مرکب من جوهر است و جوهر نیست به جوش آمده خونم چکیده بر دفتر به جوش آمده خونم که این‌چنین قلمم دوباره پر شده از حرف‌های دردآور دوباره قص? تاریخ می‌شود تکرار دوباره قص? احزاب باز هم خیبر دوباره آمده‌اند آن قبیل? وحشی که می‌درید جگر از عموی پیغمبر عصای کینه برآورده باز ابوسفیان دوباره کوفته بر قبر حمزه و جعفر سکوت بود که مرداب ساخت از تاریخ سکوت بود که آتش کشید بر دفتر سکوت برد به دارالعماره مسلم را سکوت داد به دستان کوفیان خنجر سکوت کردی و قاضی شریح فرمان داد به قتل شاه شهیدان حسین از منبر به هوش باش به قرآن اگر سکوت کنی نشان حرمله هاشان شود علی اصغر به هوش باش که این دست دوستی مکر است به هوش باش که از پشت می زند خنجر به چاه می بردت این طناب پوسیده ازین شکسته پل امتحان شده مگذر

واحد - محمدجواد احمدی - بدون تو دنیا عذابه سلام حیدر بی جوابه اگه بری بعد از تو زهرا علی دیگه خونه خرابه نفس بزن زهرا تا خونمون گرما بگیره نفس بزن زهرا اگه بری بدون تو علی می میره نفس بزن زهرا فدای خس خس نفس های بریده ت نفس بزن زهرا می کشه اخر حیدرو قد خمیده ت نرو نرو زوده برای زینب تو خونه داری نرو نرو دلت میاد حسینتو تنها بذاری ببین حسن یه گوشه ای نشسته و ماتم گرفته چند روزیه که خونه رنگ غم گرفته رمق نمونده توی پاهام دنیا رو بعد از تو نمی خوام خزون شدی بهار حیدر بارونیه از غصه چشمام نمی تونم زهرا ببینم اینکه دستو به زانو گرفتی اینجور شدی پرپر کشتی عشق من چرا پهلو گرفتی نمی دونم اون روز تو کوچه چی شده که چشمات سو نداره به من بگو زهرا چرا یه مدته که از من رو گرفتی بگو چرا یه مدته روز و شبت لبریز درده چرا حسن چند روزه که یه گوشه ای ساکت و سرده خودم دیدم نشسته بود تو کوچه با چشم گریون روی زمین انگاری داره دنبال چیزی می گرده

واحد تند - آرزوی موج چیزی نیست جز فانی شدن هست این فانی شدن، آغاز عرفانی شدن موج، کی یکجا نشستن را تحمل می‌کند؟ عشق اقیانوس آرام است، طوفانی شدن پیله را بشکن اگر رؤیای تو پروانگی‌ست آزمون سخت یوسف چیست؟ زندانی شدن هیچ‌کس مثل شهیدان مدافع حس نکرد حال اسماعیل را هنگام قربانی شدن... همتی مردانه می خواهد میان شعله ها خواب ابراهیم را دیدن گلستانی شدن در وصیت‌نام? پروانه‌ها آورده‌اند مرگ یعنی صاحب یک عمر طولانی شدن... قسمت قاسم همیشه چند قسمت بودن است عشق یعنی اینچنین غرق پریشانی شدن ما کجا و آرزوی مرگ سرخی مثل او ما کجا و تاری از موی سلیمانی شدن میزبان وقتی حسین بن علی شد، واجب است این چنین آماد? رفتن به مهمانی شدن شاعر : احمد حسین‌پور علوی