- 1223
- 1000
- 1000
- 1000
فاطمیه اول 97، شب سوم، مهدی سلحشور و سعید حدادیان
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای مهدی سلحشور و سعید حدادیان،1397
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - سعید حدادیان شیر خدا را خجسته همسر و همدم ختم رسل را یگانه دختر و مادر کعبهی قلب علی، وجود تو بانو قبلهی جان نبی، جمال تو دختر مصحف رخسار تو تمامی قرآن گلشن دامان تو حقیقت کوثر هم به ولای تو زنده عالم و آدم هم به وجود تو بسته احمد و حیدر سیّدهی کائنات، بانوی کونین فاطمهی طاهره، بتول مطهّر خانهی تو قبلهی مراد امامان حجرهی تو کعبهی امید پیمبر موی تو حبل المتین مریم و حوّا روی تو حقّ الیقین ساره و هاجر قلب نبی با تکلّم تو مصفّا بیت علی با تبسّم تو منوّر گوشهی چشمی گر افکنی به خلایق نیمی سلمان شوند و نیمی بوذر بر در بیت تو، ای ملیکهی هستی! بر سر کوی تو، ای حبیبهی داور!، مریم با آن جلال، واله فضّه عیسی با آن کمال، عاشق قنبر آن که زدی عرش و فرش بوسه به پایش سینه و دست تو بوسه داد مکرّر آن که تویی بانویش جنان را بانو وآن که تویی یاورش جهان را یاور پاکی از خاک قنبر تو مزّین عصمت در دست فضّهی تو مسخّر تقوا در باغ دولت تو زند گل ایمان از نخل همّت تو دهد بر تاب شنیدن نبود تا که بگویند مدح تو را ای ز حدّ مدح، فراتر! پرده از این راز اگر زنند به یک سو انسان، مشرک شود؛ ملائکه، کافر پی نبرد هیچ گه به اوج کنیزت تا ابد ار جبرئیلِ وهم زند پر دوزخ از لطف تو ریاضی از گل جنّت بی مهر تو شرارهی آذر رشتهی امّید انبیا رود از دست گر نگذاری تو پا به عرصهی محشر گر نگشایی به حشر، چشم شفاعت بسته بُوَد باب خُلد بر همه یکسر باب تو باب المراد دوست نه تنها دشمن هم ناامید نیست از این در کار قضا با اشارهی تو معیّن راه قدر با نظارهی تو مقدّر دختر، قد خم کند به حُرمت بابا بابا خم شد به احترام تو دختر یزدان نازد به اقتدار تو بنده حیدر بالد به افتخار تو همسر باغ جنان را موالیان تو زینت مُلک جهان را سلالههای تو زیور با چه گناهت زدند سیلی بر رخ؟ یا به چه جرمت رسید لطمه به پیکر؟ با چه گناهت شکست قنفذ، بازو؟ ای تو هوادار دست خالق اکبر! با تن درهم شکسته، باز دویدی در دل دشمن، برای یاری حیدر مولا، پیش رخت به زهرا زهرا زینب، پشت سرت به مادر مادر چشم حسن هر طرف به دست مغیره روی حسینت به سوی قبر پیمبر از چه نگشتی خراب، خانهی هستی؟ وز چه نماندی ز راه، چرخ مدوّر؟ ای ز تو تابنده نور ظاهر و باطن! وی به تو محتاج، خلق اوّل و آخر! شاعر : غلامرضا سازگار
-
روضه - تویی دل حسین جان و دلبر ابوالفضل
-
واحد - ای کربلایت کعبه ی امید عالم یا حسین کوی ِ تو باب ِ حاجت ِ اولاد آدم یا حسین دست ِ خدا نام ِ تو را بنوشته بر اوج ِفلک یا لیتنا کنا معک تا عشق ِ تو سوزد مرا سوزم بده آهم بده تا بر زبان نامت برم فریاد جانکاهم بده با ذکر و یادت فرصتِ سیر الی اللهم بده مولا به کشتی نجات از لطف ِ خود راهم بده بر لوح ِ قلب ِ ما همه شد نام زیبای ِ تو حک یا لیتنا کنا معک ذکر ِ مسیحاییه تو ، کار ِمسیحا می کند حکم ِ ورود در جنان ، دست ِ تو امضا می کند در روز ِ محشر نام ِ تو هنگامه بر پا می کند ذکر تو بر ما نار را برداً سلاما می کند در وقت ِ میزان و صراط مهر ِ تو می باشد محک یا لیتنا کنا معک ای مهربان ، ای نازنین جز تو ندارم هیچ کس وقتی که مرغ ِ روح ِ من آید به پرواز از قفس وقتی به روز ِ بی کسی آید مرا بر لب نفس تنها امید ِ من تویی مولا به فریادم برس یک عمر ِ گفتم یا حسین یک لحظه می خواهم کمک
-
واحد - یا حسین یابن زهرا ای دلبر و دلدار ما ای سرور و سالار ما حسین هستی منه حسین مستی منه یا حسین حب تو از اصول دینمه عشق تو مونس این دل حزینمه نمی کنی تو رها می پیچی نسخه برام بیام تو هیئت تو ارباب صفا می گیره دلم شفا می گیره دلم ازین حرارت تو ارباب من الازل تا قیامت دل من زیر دینه اگه آبرو دارم از نگاه حسینه حسین ایها الامیر حسین دستمو بگیر لحظه ای چشم من از تو دل نمی کنه دوری از کربلا قاتل دل منه دلت شکسته بیا شدی تو خسته بیا می ده به نوکر امید ارباب اونی که دل می بره منو تو رو می خره زهیر و حر و خرید ارباب میون خیمه ی ارباب عاشقی می شه معنا حتما اهل بهشته من احبّ حسینا
-
شور - سعید حدادیان شب حمله همهمه بود روی لبا زمزمه بود کی تو دلا واهمه بود؟ دعوا سرِ سربند یا فاطمه بود دعوا سر سربند یا فاطمه بود ذکر لبا وقتی که یا زهرا می شد همه گره هامون وا می شد یاد امام و شهدا، دلو میبره کرب و بلا این رفیقم که می بینی میون دار هیئتا بود مسجدی بود، بی ریا بود ازون ابوالفضلیا بود یه شب توی میدون مین آخر به آرزوش رسید ترکشای خمپاره ها هر دو تا دستاشو برید این رفیقم غلامعلی نوحه خونه، روضه خونه وقتی دل بابات می گیره شعرای اونو می خونه قربون کبوترای حرمت امام رضا قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
-
روضه - سعید حدادیان و محمدحسین حدادیان منو ببخش اگه برا تو حتی یه لحظه کم گذاشتم خودت که خوب می دونی آقا کسی رو جز تو دوست نداشتم جونیمو به پات گذاشتم خوشبختی یعنی تو زندگیت امام حسین داری یه عکس تو بین الحرمین داری خوشحالی خوشبختی یعنی تو زندگیت امام حسن داری کلی رفیق سینه زن داری خوشحالی خوشبختی یعنی تو کشورت امام رضا داری غریبی و یه آشنا داری خوشحالی خوشبختی یعنی خدا مراقب دلت باشه رقیه صاحب دلت باشه یه روز می بینی با بغض گلوم می گم به عموم کشیدی گوشم رو بین هجوم می گم به عموم با چوب رو لباش زدی روبروم می گم به عموم می گم به عموم چجوری رسیدی می گم به عمو موهامو کشیدی نخور جلو چشم بچه ها آب می بینه رباب سر علی رو نبند با طناب می بینه رباب
تاکنون نظری ثبت نشده است.