فاطمیه دوم 96، شب اول، مهدی سلحشور

روضه - مثل هوای تازه طراوت از آن ماست فردای پر امید و صلابت از آن ماست رنج زمان و سختی دنیا جدید نیست در نسل شیعیان علی نا امید نیست هر گونه ضعف و رخوت و سستی ز دشمن است همراه ما امید به فردای روشن است دنیا اگر پر از غم و رنج و بلا شود مؤمن امیدوار به فضل خدا شود ما مؤمنان کتاب خدا را که خوانده‌ایم آیات سور? شعرا را که خوانده‌ایم وقتی رسید امّت موسی کنارِ آب وز پشت سر جماعت فرعون با شتاب مأیوس و ناامید و پر از غصه و تَعَب هر یک به اعتراض به موسی گشوده لب: کای از بَرِ خدا شده ما را تو رهنمون فرعون یافت سیطره، اِنّا لَمُدرَکون ناگاه حق به یاری یاران خود شتافت دریا برای امّت موسی ز هم شکافت آری! ز مکر و خدع? اهل جهان چه باک؟! موسی امام ماست، ز فرعونیان چه باک؟! خوش‌بین به راهِ روشن و فردای خود شویم در این مسیر، پیرو موسای خود شویم ماییم اُمتّی که امامت، حیات ماست این جلو? عظیمِ کرامت، حیات ماست هر فاطمیه شورِ سپاهِ امامت است چون فاطمه شهیده ی راهِ امامت است زهرا رسانده است به ما این پیام را باید گرفت دامن پاکِ امام را اوصاف او فقط نه به قرآن بیان شده‌ست عالم گواه عصمتِ این خاندان شده‌ست آری! امام چشم? فیض و فضایل است زهرا! تویی امام‌شناسی که کامل است یافاطمه! بگو که فدایِ ولی شدی مجروحِ کینه ورزیِ خصمِ علی شدی آتش گرفت سینه و پهلو،شانه ات دشمن چرا زده است چنین تازیانه ات؟ از میخ در نگویم و جسمِ نحیف ِ تو از بی گناه کشتن ِ طفلِ شریفِ تو آری سخن نگویم از هنگامه ی علی آن دست که جدا نشد از جامه ی علی بازو نثارِ راه علی کرد تا ابد باید که حفظ جانِ ولی کرد تا ابد

واحد - صبح تقویم گفت یا زهرا همه هستیم گفت یا زهرا نور زهرا که در جهان تابید هفت اقلیم گفت یا زهرا آدم آموخت علم اسماء را بعد تعلیم گفت یا زهرا محشری شد شبی که فرمانده پشت بی سیم گفت یا زهرا عارفی سرّ عشق می دانست هر چه گفتیم گفت یا زهرا و ابوالفضل دستهایش را کرد تقدیم گفت یا زهرا هی امان نامه می فرستادند جای تسلیم گفت یا زهرا

واحد جدید - وصف آن کس که نگنجد به دهان فاطمه است مدح آن زن که خدا کرده بیان فاطمه است روز محشر که خلائق همه حیران هستند آنکه بر ماست فقط دل نگران فاطمه است چهارده قرن سر حرف خودش مانده هنوز مردتر از همه مردان جهان فاطمه است دستش افتاد ولی دست علی بالا رفت یار حیدر به همان قد کمان فاطمه است این حسینی شدن ما نظر زهرا بود دوستدار همه ی سینه زنان فاطمه است شاعر : رضا رسول زاده

واحد جدید - زینب دختر من زینب کوثر من زینب ای جون مادر دیگه بی طاقتم بشنو وصیتم زینب این دم آخر مادر خسته ت که رفت شبونه باید تو باشی خانم خونه سنگ صبور همه باش آینه ی فاطمه باش ای نور عینم مرهم غم های بابا صبر و قرار مجتبی یار حسینم درد و غمه قسمت تو بی کرونه غربت تو ای همه ی هستی مادر داری چشمای تر داری شوق سفر داری شوق رهایی سخته دلواپسی سخته این بی کسی سخته فکر جدایی اشک حسینو نگاه کن امشب می دونی بی تو می میره زینب بی تو چشا غرق به خونه بی تو همه دل پریشون پرپره باغت هستی من فاطمه جان پیش منه خسته بمان بی تو علی یاری نداره

واحد - دور هم جمع شدیم محور فاطمه است ما همه امت و رهبر فاطمه است بچه شیعه میگه بابام حیدر و بچه شیعه میگه مادر فاطمه است تو به کل جهان سروری میکنی تو فقط تو حسین پروری میکنی از ازل باب الحاجات شیعه شدی مادری کردی و مادری میکنی ذکر تسبیح شیعه ی مولا اشهد انّ اُمّنا زهرا علت خلقت دنیا فاطمه است ما همه قطره و دریا فاطمه است تکیه گاه غم ِ آل الله و بانوی خانه ی مولا فاطمه است هر کجا نام زهرا میاد نعمته سفره ی فاطمیه پر از برکته هر کی بی فاطمه است سهم آتیشه و هر کی با فاطمه است جاش توی جنته تا بهشت میریم، با همین نجوا اشهد ان امنا زهرا