وفات حضرت معصومه (س) حسن خلج

سلام ای لاله گلزار حیدر سلام ای آیت زهرای اطهر سلام ای مظهر لطف الهی به هر افتاده از پایی پناهی

حریمت رشک فردوس برین است مزارت ملک ایران را نگین است فروغت روشنی بخش دل ما و نامت تا ابد نقشش دل ما

به شوق دیدن رویت شدم آواره ای یار از آن ترسم بر آید جانم از تن وقت دیدار بببن دل داده خواهر به سویت گشته راهی تو ای عاشق تر از من به سویم کن نگاهی به سینه نفس اسیر قفس رضا جانم کجایی امید دلم تو هستی و بس رضا جانم کجایی غریبی درد بی درمان غریبی ای برادر غریبی شد بلای جان غریبی ای برادر سه غم آمد برادر به جانم هر سه یکبار غریبی و اسیری غم هجران دلدار غریبی کجا اسیری کجا غم مرگ برادر

ای روضه ات رشک مینو جانها به عطر تو خوشبو بر گرد شمع تو عالم پروانه سان در تکاپو هر دل که از غم شکسته ست سوی تو آید ز هر سو کوی تو باب المراد است در زیر این چرخ نه تو یابد شفا از ضریحت عیسی به تأثیر دارو بر عرض حاجت ملادک استاده پهلو به پهلو محتاج فیض تو دائم اهل کرامت اعاظم ای دوحه باغ یاسین ای دخت موسی کاظم بانوی بیت فضیلت مهر سپهر مکارم بر درگهت ماه و خورشید از بهر خدمت ملازم پیچید به عرش از حریمت عطر گل آل هاشم قم خطه علم و دین شد چون شد به نور تو قائم فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز