- 1049
- 1000
- 1000
- 1000
جز غم که یکدم از دل من دست برنداشت
مرثیه خوانی حسن خلج برای اربعین حسینی، 1392
متن شعر:
جز غم که یکدم از دل من دست برنداشت
دیگر کسی ز حال دل من خبر نداشت
روز از پی روز شب از قفای شب
بیچاره من که یک شبم از پی سحر نداشت
ای غایب از نظر به نظری کن به خواهرت
زینب نشسته بر سر قبر مطهرت
یک اربعین گذشت ولی زنده ام هنوز
اکنون تو از خدا بطلب مرگ خواهرت
لیلاست این که خیمه زده زیر پای تو
بار دگر بگو که اذان گوید اکبرت
این زن که لطمه می زند اینگونه بر رخش
غم دیده نجمه است عروس برادرت
متن شعر:
جز غم که یکدم از دل من دست برنداشت
دیگر کسی ز حال دل من خبر نداشت
روز از پی روز شب از قفای شب
بیچاره من که یک شبم از پی سحر نداشت
ای غایب از نظر به نظری کن به خواهرت
زینب نشسته بر سر قبر مطهرت
یک اربعین گذشت ولی زنده ام هنوز
اکنون تو از خدا بطلب مرگ خواهرت
لیلاست این که خیمه زده زیر پای تو
بار دگر بگو که اذان گوید اکبرت
این زن که لطمه می زند اینگونه بر رخش
غم دیده نجمه است عروس برادرت
تاکنون نظری ثبت نشده است.