منو
شهادت امام علی النقی الهادی (ع)، حسین سازور

شهادت امام علی النقی الهادی (ع)، حسین سازور

  • 4 تعداد قطعات
  • 7 دقیقه مدت قطعه
  • 449 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت شهادت حضرت امام هادی (ع) با مداحی حسین سازور، سال 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 7:03
    به جرم عشق گرفتار تب کنید مرا برای عبرت مردم سبب کنید مرا حرام باد به چشمم شب جدایی خواب گدای فیض سحر شب به شب کنید مرا فقط اجازه بده پای شمع بنشینم اگر نسوختم امشب، ادب کنید مرا قد و قواره ام اندازه لجاجت نیست اگر قبول ندارید وجب کنید مرا بنا نبود که این قدر زابرا بشوم بنا نبود همش جان به لب کنید مرا تو را به جان عزیزت معطلم نکنید سحر نیامده امشب طلب کنید مرا دوا نخواستم اصلاً فقط نجف ببرید فدای گنبد شاه عرب کنید مرا ضمانتم صف محشر شفاعت زهراست اگر به خانه او منتسب کنید مرا عبادتی که بلد نیستم به غیر حسین فقیر کربلای رجب کنید مرا عبادتی که بلد نیستم به غیر حسین فقیر کرب و بلای رجب کنید مرا قسم به چادر زینب برای جان دادن میان زینبیه منتخب کنید مرا نوشته ام کس و کارم همه فدای حسین تمام آرزوی ماست کرب و بلای حسین
  • 11:57
    سر ما محفل سودای علی النقی است جان ما نذر قدم های علی النقی است دل ما غرق تمنای علی النقی است دین ما چیست؟ تولای علی النقی است ما که از روز ازل عاشق و خاطر خواهیم زیر دین کرم هادی آل اللهیم از هدایتگریش اهل هدایت شده ایم لطف او بوده که این قدر عنایت شده ایم خار راهش شده و صاحب عزت شده ایم کاسه لیسان سر خوان ولایت شده ایم عشق ما بر پسر فاطمه مادر زادیست هر چه داریم از الطاف امام هادیست دل ما گمشده در پیچ و خم سامراست چون کبوتر شده جلد حرم سامراست پر شده از نفس حق تو دنیای همه با تو تضمین شده آبادی فردای همه نامه دادیم برای تو به امضای همه کوری چشم هر آنکس که خبیث و شقی است مهر آن هم لک لبیک علی النقی است پسر حضرت جودی و سرا پایت لطف می چکد از عرق چهره زیبایت لطف ما که دیدیم فقط از ید طولایت لطف گشته صادر همه عمر ز لبهایت لطف جامعه با جملات تو عجب شیرین است حرفهای تو همه مثل رطب شیرین است در غم دوری خود از حرمت می سوزیم سوم ماه رجب شد ز غمت می سوزیم با نفس های تو از بازدمت می سوزیم پا برهنه مرو مثل قدمت می سوزیم پا برهنه شدی و موی پریشان کردی یاد دردانه سالار شهیدان کردی می دواندند تو را از پی مرکب ای وای داغ می خورد به قلب تو مرتب ای وای پابرهنه وسط کوچه معذب ای وای چقدر سوخت دلت از غم زینب ای وای گرچه در بزم شراب متوکل رفتی شکر زیرا به سلامت سوی منزل رفتی سینه سوخته ی سینه زنت شد پاره جگر مادرت از سوختنت شد پاره از درون آه تمام بدنت شد پاره چون کشیدند تو را پیرهنت شد پاره پیرهن چاک زدند تا حسنی... همرهت بر بدن بی کفنی... تن صد پاره جدت به زمین افتاد و وسط گودی گودال ز زین افتاد و از رکاب شه افلاک نگین افتاد و شمر زد قهقهه در دشت طنین افتاد و نیزه ها کشته خونین بدنی را بردند از تن بی سر او پیرهنی را بردند
  • 9:16
    سامره شده مثل کربلا، از شرار زهر آتشی به پا دست و پا زند حجت خدا، حجت خدا حالا که آتیش غمت شراره می کشه صدای ناله های تو شیعه رو می کشه حالا که بین حجره ات نمونده یاوری چی شد که یکدفعه آقا به یاد مادری به یاد اون در و دیوار، به یاد مادر بی پسری امام من هادی دین، امام من هادی دین ای فدای اون غربت صدات از شرار زهر بسته شده چشات روضه می خونه فاطمه برات به تو جسارتی که شد، شد عالمی خراب تو رو کشونده نیمه شب تو مجلس شراب به یاد عمه زینبت، ز غصه تا شدی به یاد غصه های او آقا فدا شدی تو گریون سری که شد بالای نیزه ها شدی امام من هادی دین، امام من هادی دین
  • 4:23
    آخرین زهر جگر سوز دوایی دارد جگر سوخته ات آه و نوایی دارد به جوانی من این قوم جفا رحم نکرد پسر فاطمه ای قوم خدایی دارد سالها گوشه تبعید مرا آزردید سحر آخر عجب حال و هوایی دارد من کجا بزم شراب و سخن از شعر و قمار هر که مظلوم شود شام بلایی دارد پشت طاغوت شکستم به سر تیغ سخن تیغ مظلوم توان بسزایی دارد

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی