- 63
- 1000
- 1000
- 1000
اگر پنج نوبت اذانم علی است
مدیحه سرایی ولادت امام حسین (ع) با صدای محمدحسین پویانفر، 1400
اگر پنج نوبت، اذانَم علیست
اگر خاکم و آسمانم علیست
اگر قبلهی آستانم علیست
اگر روز و شب بَر زبانم علیست
علی دردِ عشق است و درمان حسین
علی گفت و گفتیم ای جان حسین
مرا آفریدی که حیران شوم
مرا چشم کردی که باران شوم
مرا جذبه دادی غزلخوان شوم
مرا آینه کردی ایوان شوم
زدم نعره در زیرِ ایوان، حسین
که ای جانِ من جانم ای جان حسین
همان که دلم شعلهور آفرید
همان که مرا دربهدر آفرید
همان که به شوقِ تو پَر آفرید
به عشقَت برایَم جگر آفرید
کسی نیست ما را به قرآن حسین
خدا گفت و گفتیم ای جان حسین
تو هستی محمّد، محمّد تویی
وَ حَیِّ و علی هم به اَبجَد تویی
بَراتِ نجف، لطفِ مشهد تویی
فقط آرزوی مجدّد تویی
مدینه شد امشب چراغان، حسین
نَبی گفت با تو که ای جان، حسین
اگر لطفِ زهرا، مسلمان شدیم
اگر ما سلیمان و سلمان شدیم
اگر در حسینیّه، درمان شدیم
اگر عاشقیم، از حسنجان شدیم
حسنجان نوشتیم و جانان حسین
حسن گفت و گفتیم ای جان حسین
نشستهست موسیٰ، عصایَش دهی
رسیدهست یوسف، که جایَش دهی
دویدهست یحییٰ، عطایَش دهی
به خاک است عیسیٰ، عبایَش دهی
حرَم شد قُرقُ از گدایان، حسین
حرَم پُر شد از ذکرِ ای جان، حسین
شبی که حرَم، مادرم رفته بود
پُر از یادِ تو هر قدَم رفته بود
شبی که پُر از آه و غم رفته بود
شبی که برایَم حرَم رفته بود
مرا نذر کرد او گریان، حسین
که قوربان سَنَه طفلیم ای جان، حسین
اگر رود یا که کویرت شدم
جوانم ولی زود پیرَت شدم
اگر کُنج ششگوشه گیرَت شدم
من از نانِ بابا اسیرَت شدم
تو آبی تو نانی تو سامان حسین
تویی برکتِ خانه ای جان حسین
اگر آمدم، عشق یادم دهید
اگر خواستم کم، زیادَم دهید
مرا منصبِ خانهزادم دهید
به بادَم دهید و به بادَم دهید
منم کاهِ ناچیز و طوفان، حسین
مرا میکُشی آخر ای جان حسین
سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم
بهاری پِیِ برگِ ریزی بَرَم
دعایی برای عزیزی بَرَم
شفایی برای مریضی بَرَم
سه شب آمدم زیرِ باران، حسین
که هر شب بگویم که ای جان حسین
تو بیانتها، نقطهچین میدهی
که از پشتِ در، بیش از این میدهی
که حتّی به قاتل نگین میدهی
چنان میدهی و چنین میدهی
نگینَت چه شد، ای سلیمان حسین؟
که نالید زینب که ای جان حسین
اگر پنج نوبت، اذانَم علیست
اگر خاکم و آسمانم علیست
اگر قبلهی آستانم علیست
اگر روز و شب بَر زبانم علیست
علی دردِ عشق است و درمان حسین
علی گفت و گفتیم ای جان حسین
مرا آفریدی که حیران شوم
مرا چشم کردی که باران شوم
مرا جذبه دادی غزلخوان شوم
مرا آینه کردی ایوان شوم
زدم نعره در زیرِ ایوان، حسین
که ای جانِ من جانم ای جان حسین
همان که دلم شعلهور آفرید
همان که مرا دربهدر آفرید
همان که به شوقِ تو پَر آفرید
به عشقَت برایَم جگر آفرید
کسی نیست ما را به قرآن حسین
خدا گفت و گفتیم ای جان حسین
تو هستی محمّد، محمّد تویی
وَ حَیِّ و علی هم به اَبجَد تویی
بَراتِ نجف، لطفِ مشهد تویی
فقط آرزوی مجدّد تویی
مدینه شد امشب چراغان، حسین
نَبی گفت با تو که ای جان، حسین
اگر لطفِ زهرا، مسلمان شدیم
اگر ما سلیمان و سلمان شدیم
اگر در حسینیّه، درمان شدیم
اگر عاشقیم، از حسنجان شدیم
حسنجان نوشتیم و جانان حسین
حسن گفت و گفتیم ای جان حسین
نشستهست موسیٰ، عصایَش دهی
رسیدهست یوسف، که جایَش دهی
دویدهست یحییٰ، عطایَش دهی
به خاک است عیسیٰ، عبایَش دهی
حرَم شد قُرقُ از گدایان، حسین
حرَم پُر شد از ذکرِ ای جان، حسین
شبی که حرَم، مادرم رفته بود
پُر از یادِ تو هر قدَم رفته بود
شبی که پُر از آه و غم رفته بود
شبی که برایَم حرَم رفته بود
مرا نذر کرد او گریان، حسین
که قوربان سَنَه طفلیم ای جان، حسین
اگر رود یا که کویرت شدم
جوانم ولی زود پیرَت شدم
اگر کُنج ششگوشه گیرَت شدم
من از نانِ بابا اسیرَت شدم
تو آبی تو نانی تو سامان حسین
تویی برکتِ خانه ای جان حسین
اگر آمدم، عشق یادم دهید
اگر خواستم کم، زیادَم دهید
مرا منصبِ خانهزادم دهید
به بادَم دهید و به بادَم دهید
منم کاهِ ناچیز و طوفان، حسین
مرا میکُشی آخر ای جان حسین
سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم
بهاری پِیِ برگِ ریزی بَرَم
دعایی برای عزیزی بَرَم
شفایی برای مریضی بَرَم
سه شب آمدم زیرِ باران، حسین
که هر شب بگویم که ای جان حسین
تو بیانتها، نقطهچین میدهی
که از پشتِ در، بیش از این میدهی
که حتّی به قاتل نگین میدهی
چنان میدهی و چنین میدهی
نگینَت چه شد، ای سلیمان حسین؟
که نالید زینب که ای جان حسین
تاکنون نظری ثبت نشده است.