- 30
- 1000
- 1000
- 1000
خبر گریه گرفتاران
مرثیه خوانی شهادت امام هادی (ع) با صدای محمدحسین پویانفر، 1401
خبر گریهی گرفتاران
میرسد شب به شب به دلداران
این قبیله به فکر ما هستند
پیرشان کرده غُصّه یاران
نخ تسبیحشان که میچرخد
سرِ پا میشوند بیماران
سر به دیوار اهل بیت زدیم
خوش به احوال سر به دیواران
ما گنهکارهای آلوده
پشتمان گرم شد به غفاران
دل ما تنگ سامرا شده است
ما و آقا و نمنم باران
ما طلبکار این کریم شدیم
بس که رو داده بر بدهکاران
یوسف سامرا نگاهی کن
ناز بفروش بر خریداران
شیرها پوزه میکشند به پات
تشنهی کشتن تو خونخواران
اهل عالم غم و مِحَن بس ماست
این که بیکس شده همه کس ماست
گرچه از زهر حال مضطر داشت
به دلش داغهای بدتر داشت
حُجره از نالهی انا العطشان
حال و روزی شبیه محشر داشت
علی بن جواد این آخر
ذرهای خاک کربلا برداشت
آب شرمندهی لبانش شد
اثر تشنگی به حنجر داشت
انقدر بین حجره میغلطید
جای خونمردگی به پیکر داشت
بعد از آن مجلس شراب فقط
از غم عمّه دیدهی تر داشت
این لباسش اگر چه خاکی شد
باز آقا لباس دیگر داشت
گرچه سردرد اذیتش میکرد
هرچه هم بود لااقل سر داشت
دخترش گرچه داغدارش بود
پشت صد پرده معجر داشت
روضه من فقط همین جمله ست
پسرش را کنارش آخر داشت
کربلا داغ بر دلم خورده
وای از آن تشنهی پسر مرده
خبر گریهی گرفتاران
میرسد شب به شب به دلداران
این قبیله به فکر ما هستند
پیرشان کرده غُصّه یاران
نخ تسبیحشان که میچرخد
سرِ پا میشوند بیماران
سر به دیوار اهل بیت زدیم
خوش به احوال سر به دیواران
ما گنهکارهای آلوده
پشتمان گرم شد به غفاران
دل ما تنگ سامرا شده است
ما و آقا و نمنم باران
ما طلبکار این کریم شدیم
بس که رو داده بر بدهکاران
یوسف سامرا نگاهی کن
ناز بفروش بر خریداران
شیرها پوزه میکشند به پات
تشنهی کشتن تو خونخواران
اهل عالم غم و مِحَن بس ماست
این که بیکس شده همه کس ماست
گرچه از زهر حال مضطر داشت
به دلش داغهای بدتر داشت
حُجره از نالهی انا العطشان
حال و روزی شبیه محشر داشت
علی بن جواد این آخر
ذرهای خاک کربلا برداشت
آب شرمندهی لبانش شد
اثر تشنگی به حنجر داشت
انقدر بین حجره میغلطید
جای خونمردگی به پیکر داشت
بعد از آن مجلس شراب فقط
از غم عمّه دیدهی تر داشت
این لباسش اگر چه خاکی شد
باز آقا لباس دیگر داشت
گرچه سردرد اذیتش میکرد
هرچه هم بود لااقل سر داشت
دخترش گرچه داغدارش بود
پشت صد پرده معجر داشت
روضه من فقط همین جمله ست
پسرش را کنارش آخر داشت
کربلا داغ بر دلم خورده
وای از آن تشنهی پسر مرده
تاکنون نظری ثبت نشده است.