- 39
- 1000
- 1000
- 1000
شصت و سه سال، مثل کوه محکم بودم
مناجات خوانی شب بیست و سوم رمضان با صدای میثم مطیعی، 1402
شصت و سه سال، مثل کوه محکم بودم
نیمهی شب با گریه، همدم بودم
شصت وسال، به درد و آه مردم، مرهم بودم
از شوق وصال معبودم
با درد فراق همیشه جنگیدم
کی می فهمه این شصت و سه سال هرروز
چه چیزا که ندیدم
دستامو بستن و، فاطمم افتاد رو خاک
الهی رضآ برضاک
محسن من کشته شد، نفسی و اهلی فداک
الهی رضا برضاک الهی رضا برضاک
حکایت آه من معنا میشه
بغض علی روضهی فردا میشه
کرب و بلا بر سر اسم حیدر بلوا میشه
دارم می بینم روزی رو که
کربلا پر از نسیم آیاته
یک گوشه ی گودال حسین من
مشغول مناجاته
با یاد مادرم، افتادم روی خاک
الهی رضا برضاک
اصغرمم کشته شدنفسی و اهلی فداک
الهی رضا برضاک
الهی رضا برضاک الهی رضا برضاک
شصت و سه سال، مثل کوه محکم بودم
نیمهی شب با گریه، همدم بودم
شصت وسال، به درد و آه مردم، مرهم بودم
از شوق وصال معبودم
با درد فراق همیشه جنگیدم
کی می فهمه این شصت و سه سال هرروز
چه چیزا که ندیدم
دستامو بستن و، فاطمم افتاد رو خاک
الهی رضآ برضاک
محسن من کشته شد، نفسی و اهلی فداک
الهی رضا برضاک الهی رضا برضاک
حکایت آه من معنا میشه
بغض علی روضهی فردا میشه
کرب و بلا بر سر اسم حیدر بلوا میشه
دارم می بینم روزی رو که
کربلا پر از نسیم آیاته
یک گوشه ی گودال حسین من
مشغول مناجاته
با یاد مادرم، افتادم روی خاک
الهی رضا برضاک
اصغرمم کشته شدنفسی و اهلی فداک
الهی رضا برضاک
الهی رضا برضاک الهی رضا برضاک
تاکنون نظری ثبت نشده است.