- 17
- 1000
- 1000
- 1000
دو هفته رفت ز شعبان و مه به نیمه رسید
مدیحه سرایی ولادت امام زمان (عج) با صدای حنیف طاهری، 1401
دو هفته رفت ز شعبان و مه به نیمه رسید
نسیمی از نفس دولت کریمه رسید
شبی که ماه در اوج تکاملَش بدر است
شبی بلند که همسایه با شب قدر است
شبی که نور شکافد دل سیاهی را
به سامرا ببرد وعدهی الهی را
چه وعدهای و چه میعادی و چه موعودی
چه زادهای و چه میلادی و چه مولودی
صدای هلهله میآمد از عشیرهی عشق
که میرسید ز ره آخرین ذخیرهی عشق
عجب شبیست، شب نور و عشق و دلبری است
و بهترین شب عمر امام عسکری است
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
چه افتخار بزرگی نصیب نرجس شد
رسید آن که خدا به انتظارش بود
و جای بوسهی صدیقه بر اُزارش بود
رسید و مژدهی او تا به بیکرانها رفت
نیامده به زمین سوی آسمانها رفت
قدم به روی پر و بال جبرئیل زند
مسیح بر پر گهوارهاش دخیل زند
از آسمان درِ این خانه سائل آمده است
خبر رسیده که انسان کامل آمده است
خبر رسیده که فردای عشق بی مرز است
زمین بدون حضورش لَساخَت الأرض است
بگو یه مردم دنیا سرآمد آمده است
بگو که مهدی آل محمّد آمده است
از او میان روایت مو به مو گفتند
پیامبران همگی آمدند از او گفتند
خدا ز مرتبهی حجّت خود آگاه است
به نص آیهی قرآن بقیةالله است
بشارت همهی انبیاست تاییدش
همان امام که انجیل خوانده مهنیدَش
به یُمن اوست که هر ذرّه غرق تسبیح است
از او نشانی تورات نام ماشیح است
پناه مردم مظلوم نیست غیر از او
سروش ایزد زرتشت کیست غیر از او؟
چه فرق میکند امّا جه باشد القابش؟
جهان شدهاست سراسر ز شوق بیتابش
شب فراق خدا را توان صبر کجاست؟
کسی نگفت که خورشید پشت ابر کجاست؟
غم هزار و دوصد سال را نفهمیدیم
دریغ أَفضَل الأَعمال را نفهمیدیم
چه کار در پس این انتظار کردم من؟
برای آمدن او چه کار کردم من؟
خزان غربت او را تمام باید کرد
برای دیدن قائم قیام باید کرد
ای آفتاب پس ابر شب رسیده بیا
بیا که جان جهانی به لب رسیده بیا
بیا که بدون تو سخت تنهاییم
حجاب دیدن تو غالباً خود ماییم
برای عالمیان مژدهی سحر هستی
فقط نه منجی ما، منجی بشر هستی
جهان بدون ظهورت به ظلم محکوم است
دعای آمدنت اشکهای مظلوم است
نجات بخش همه مردم جهان برگرد
به هم زنندهی بازار ظالمان برگرد
ببین که جسم عدالت چقدر بیجان است
گواه آمدنت خون بیگناهان است
تو مرد معرکهای، انتظار میخواهی
فقط نه عاشق بیتاب، یار میخواهی
خوشا به حال کسانی که رو سپید شدند
زمینه ساز ظهورت شده شهید شدند
بدون سر شده و سرفراز میگردند
میآی و شهدا با تو باز میگردند
بهار از پس پاییز میرسد با تو
و حاج قاسم ما نیز میرسد با تو
تحمّل ستم ظالمان بس است
بیا به انتظار تو بیت المُقدَّس است
بیا که در رکاب تو قدس از یهود پس گیریم
و مکّه را هم از آل سعود پس گیریم
تو میرسی و جهان پر شکوه خواهد شد
نبرد آخر فَتح الفُتوح خواهد شد
دو هفته رفت ز شعبان و مه به نیمه رسید
نسیمی از نفس دولت کریمه رسید
شبی که ماه در اوج تکاملَش بدر است
شبی بلند که همسایه با شب قدر است
شبی که نور شکافد دل سیاهی را
به سامرا ببرد وعدهی الهی را
چه وعدهای و چه میعادی و چه موعودی
چه زادهای و چه میلادی و چه مولودی
صدای هلهله میآمد از عشیرهی عشق
که میرسید ز ره آخرین ذخیرهی عشق
عجب شبیست، شب نور و عشق و دلبری است
و بهترین شب عمر امام عسکری است
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
چه افتخار بزرگی نصیب نرجس شد
رسید آن که خدا به انتظارش بود
و جای بوسهی صدیقه بر اُزارش بود
رسید و مژدهی او تا به بیکرانها رفت
نیامده به زمین سوی آسمانها رفت
قدم به روی پر و بال جبرئیل زند
مسیح بر پر گهوارهاش دخیل زند
از آسمان درِ این خانه سائل آمده است
خبر رسیده که انسان کامل آمده است
خبر رسیده که فردای عشق بی مرز است
زمین بدون حضورش لَساخَت الأرض است
بگو یه مردم دنیا سرآمد آمده است
بگو که مهدی آل محمّد آمده است
از او میان روایت مو به مو گفتند
پیامبران همگی آمدند از او گفتند
خدا ز مرتبهی حجّت خود آگاه است
به نص آیهی قرآن بقیةالله است
بشارت همهی انبیاست تاییدش
همان امام که انجیل خوانده مهنیدَش
به یُمن اوست که هر ذرّه غرق تسبیح است
از او نشانی تورات نام ماشیح است
پناه مردم مظلوم نیست غیر از او
سروش ایزد زرتشت کیست غیر از او؟
چه فرق میکند امّا جه باشد القابش؟
جهان شدهاست سراسر ز شوق بیتابش
شب فراق خدا را توان صبر کجاست؟
کسی نگفت که خورشید پشت ابر کجاست؟
غم هزار و دوصد سال را نفهمیدیم
دریغ أَفضَل الأَعمال را نفهمیدیم
چه کار در پس این انتظار کردم من؟
برای آمدن او چه کار کردم من؟
خزان غربت او را تمام باید کرد
برای دیدن قائم قیام باید کرد
ای آفتاب پس ابر شب رسیده بیا
بیا که جان جهانی به لب رسیده بیا
بیا که بدون تو سخت تنهاییم
حجاب دیدن تو غالباً خود ماییم
برای عالمیان مژدهی سحر هستی
فقط نه منجی ما، منجی بشر هستی
جهان بدون ظهورت به ظلم محکوم است
دعای آمدنت اشکهای مظلوم است
نجات بخش همه مردم جهان برگرد
به هم زنندهی بازار ظالمان برگرد
ببین که جسم عدالت چقدر بیجان است
گواه آمدنت خون بیگناهان است
تو مرد معرکهای، انتظار میخواهی
فقط نه عاشق بیتاب، یار میخواهی
خوشا به حال کسانی که رو سپید شدند
زمینه ساز ظهورت شده شهید شدند
بدون سر شده و سرفراز میگردند
میآی و شهدا با تو باز میگردند
بهار از پس پاییز میرسد با تو
و حاج قاسم ما نیز میرسد با تو
تحمّل ستم ظالمان بس است
بیا به انتظار تو بیت المُقدَّس است
بیا که در رکاب تو قدس از یهود پس گیریم
و مکّه را هم از آل سعود پس گیریم
تو میرسی و جهان پر شکوه خواهد شد
نبرد آخر فَتح الفُتوح خواهد شد
تاکنون نظری ثبت نشده است.