منو
شهادت حضرت فاطمه (س) شب پنجم فاطمیه اول 1403 - محمود کریمی

شهادت حضرت فاطمه (س) شب پنجم فاطمیه اول 1403 - محمود کریمی

  • 7 تعداد قطعات
  • 6 دقیقه مدت قطعه
  • 53 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب پنجم فاطمیه اول با صدای محمود کریمی، 1403

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 6:22
    مدح - گفتم علی‌مدد؛ قلمم ذوالفقار شد مضمون، اسیر لشکر زلف نگار شد حرف از نجف که شد، دل پیمانه‌ام گرفت آهی کشید و قافیه، دیدم خمار شد من پای آن یَمُت یَرَنی، رگ گذاشتم تیغت کجاست!؟ وقت قرار و مدار شد اثبات این جنون به قیامت نمی‌رسد پرونده‌ام به خال لبت، واگذار شد کفران نعمت است اگر کم طلب کنم قنبر به لطف بندگی‌ات، شهریار شد اجداد و ایل من، همه معشوق‌مذهب‌اند سلمان اگر نشد نسبم، مهزیار شد میثم به چین زلف تو، تبعید دار بود مالک که چین ندید، سیاست‌مدار شد از بس‌که وصله‌های عبایت، شکوه داشت سلطانی از مقام خودش، برکنار شد رنگ اُحد پرید همین‌که نگاه کرد تیغی دودم به گُرده‌ی طوفان، سوار شد فکر رفوی پیرهن کهنه‌ات نباش پیراهن تو، پرچم پروردگار شد با این‌که پای درد تو، صفّین گریه کرد دامان کوفه تا به ابد، لکّه‌دار شد گاهی مرا به چوب محبّت بزن علی دل، سربه‌راه ترکه‌ی آموزگار شد
  • 16:06
    روضه - یک‌عمر دلیل بی‌قراری‌ست خونی که ز سینه‌ی تو جاری است امّید به زنده ماندنت نیست این سهم من از امّیدواری است کاری ز طبیب بر نیامد از بس که جراحت تو، کاری است سودی ندهد تورا تلاشم بعد از تو چگونه زنده باشم از هردو جهان، گسسته بودم دل در گرو تو، بسته بودم خورشید به زیر سایه‌ام بود در سایه‌ی تو نشسته بودم لبخند تو، س پناه من بود هرگاه ز خلق، خسته بودم آه ای همه‌ی تعلّقاتم از هرچه به‌جز تو، رسته بودم ای کاش به‌جای سینه‌ی تو من در پس در، شکسته بودم بند است به دست و پایم؛ ای کاش بند کفنت نبسته بودم با غصّه، مصاف تن‌به‌تن بود بین کفنِ تو، جان من بود بر هم نخورد نظام افلاک خون تو ز جامه می‌کنم پاک در بین من و تو اشک حاکم فریاد از این وداع غمناک ای دیده به یاد دیده‌ات خون ای سینه به یاد زخم تو، چاک هم رتبه‌ی من، یقینِ حیدر! ای کشته‌ی دست‌های شکّاک! ای فاطمه‌ی ز دست رفته! ای یاسِ اسیر خار و خاشاک! دست از سر ما نمی‌کشد درد هم‌صحبت من! بیا و برگرد در کرب‌وبلا، دوباره زهرا شد وقت قرار بعدی ما گاهی سر تشنه‌ای به دامن گاهی به کنار جسم سقّا چون شد ز تنش دودست مقطوع گردد گره‌ی دو ابرویش، وا جمعند شغال‌ها به دورش هرکه برد از سرش به یغما آن‌روی چو قرص ماه کامل آن رأس عمود خورده‌ی حالا پاشیده شد از هم و ز پهلو رفته‌ست به‌روی نیزه، بالا
  • 6:44
    زمینه - نخل سرسبز ولایت، اعتدال از من گرفته صبر و ایثار و فداکاری، کمال از من گرفته مریم عذرا بدان پاکی، مدال از من گرفته خانه‌ی شیرخدا، مجد و جلال از من گرفته خشت‌خشت آن شده محو دعای دل‌نشینم من کی‌ام؟! زهرای اطهر؛ دخت ختم‌المرسلینم منم فاتح قلب فاتح خیبر منم ساقی روح؛ ساقی کوثر منم آخر عشق اوّل و آخر منم نفسِ نفیسِ نفسِ پیغمبر منم دلبر و جانِ حضرت دلبر منم مالک دهر و حیدر حیدر منم فاتح قلب فاتح خیبر منم ساقی روح؛ ساقی کوثر منم دلبر و جانِ حضرت دلبر منم حیدر حیدر مادری دارم که ذات حق، فرستاده سلامش شوهری دارم که پیغمبر بود محو جمالش دختری دارم که نور وحی خیزد از کلامش فضّه‌ای دارم که گیرد مام عیسی، احترامش شیعه‌ای دارم که خود یارش به‌روز واپسینم من کی‌ام؟! زهرای اطهر؛ دخت ختم‌المرسلینم منم علّت خلق علل خلقت منم امام بر امامت و امّت منم چشمه‌ی جاودانه‌ی عصمت منم چشمه‌ی خانواده‌ی عترت معلّم معلّم نهضت واسطه‌ی کرامت و نعمت دامنی دارم که ثارالله را می‌پروراند مصحفی دارم که مانند کتاب‌الله ماند حجره‌ای دارم که حتّی کعبه، آن‌را کعبه خواند منطقی دارم که فریاد علی را می‌رساند این من و این مسجد و این خطبه‌های آتشینم من کی‌ام؟! زهرای اطهر؛ دخت ختم‌المرسلینم بر حجج‌الله، حجّة کبری فیض وجود مریم عذرا کفو علی عالی اعلا همسر عشق سیّد بطحا قائمه‌ی قیام عاشورا نور مبین؛ فاطمه‌ی زهرا
  • 6:20
    زمینه - پشت سر، دعای زینب و رباب پیش روو، صدای زمزمه‌ی آب یک‌تنه می‌زنه به قلب لشکر، ابوتراب از همه ماسوا؛ از دل خیمه‌ها از دل و جان ما، تا ابد می‌رسد این ندا یا اباالغوث! ادرکنی؛ یا اباالفضل! ادرکنی ساقی حرمش، ساغر کربلا شیر بیشه‌ی حسین، حیدر کربلا تویی تو سقّا و من، تشنه‌ی نگاه تو تو هادی راه و من، زیر نور ماه تو منم که چشمام به‌زیر پاهات تویی که محشر می‌مونه دخیل دستات از همه ماسوا؛ از دل خیمه‌ها از دل و جان ما، تا ابد می‌رسد این ندا یا اباالغوث! ادرکنی؛ یا اباالفضل! ادرکنی نذر بیرق تو این جونِ ناقابله ذکر آخر دعا، یا ابوفاضله برادر شاه و سردار سوم مولا فناء فی‌الله و فرزند پنجم زهرا مطیع محض ولایتی تو معلّم شیعه تووی اطاعتی تو پشت سر، دعای زینب و رباب پیش روو، صدای زمزمه‌ی آب یک‌تنه می‌زنه به قلب لشکر، ابوتراب از همه ماسوا؛ از دل خیمه‌ها از دل و جان ما، تا ابد می‌رسد این ندا یا اباالغوث! ادرکنی؛ یا اباالفضل! ادرکنی فاطمیّه می‌شه و رسم هر سالیه مهمون تو شدیم و دستمون خالیه ادب به مادر رو، عشقِ تو یادمون داده ادب رو قبل از تو، امّ‌البنین نشون داده تا وقتی زهرا مخفی‌مزاره امّ‌البنینم توو بقیع، حرم نداره از همه ماسوا؛ از دل خیمه‌ها از دل و جان ما، تا ابد می‌رسد این ندا یا اباالغوث! ادرکنی؛ یا اباالفضل! ادرکنی
  • 4:38
    واحد - ناباورانه رخت سیاهم را امشب برای داغ تو تن ردم آخر تو را چگونه دلم آمد با دستهای خویش کفن کردم راحت بخواب فاطمه جان در قبر رفتی سفر برو سفرت خوش باد آه ای خدا قبول کن از حیدر امشب تمام زندگی اش را داد دستم نمی رود که لحد چینم زهرا خودت نهیب بزن من را می بینمت هنوز دلم تنگ است ای وای بر دلم دگر از فردا یک فاتحه برای خودم خواندم وقتی‌که چشم‌های تورا بستم همسایه هم شنید صدایم را بس‌که ورم شمرد ز تو دستم سخت است در تلاطم تنهایی راهی کنی تمام امّیدت را چیزی نگفته بودی و من دیدم هنگام‌ غسل، موی سفیدت را باز است بستر تو در آن‌خانه آئینه‌ی دقِ حسنت، پهن است ای وای من! چرا تو کفن‌پوشی؟! بر روی بند، پیرهنت پهن است تنها خداست آن‌که خبر دارد این شام را چگونه سحر کردم با تو زدم ز خانه‌ی خود بیرون باید ولی بدون تو برگردم
  • 1:35
    واحد - من و جدا شدن از کوی تو، خدا نکند خدا هرآن‌چه کند از توام، جدا نکند صفای دل، تویی و دل ز هرچه داشت صفا صفا ندارد اگر با غمت، صفا نکند جواب ناله‌ی دل‌های خسته بر لب توست که‌را صدا کند آن‌کو تورا صدا نکند؟! هزارمرتبه حیف از نماز مرده بر او که زنده ماند و جان در رهت، فدا نکند رهایی همه‌عالم بُود به دست کسی که هرچه بر سرش آید ،تورا رها نکند گذشت عمر و أجل پر زند به دور سرم بمیرم و نروم کربلا، خدا نکند
  • 5:19
    شور - ای به‌فدای روی ماهت؛ یا صاحب اللّوا شاه تویی، حسین شاهت؛ یا صاحب اللّوا جود، نشسته سر راهت؛ یا صاحب اللّوا در انتظار یک نگاهت؛ یا صاحب اللّوا برق، سیاهی سپاهت؛ یا صاحب اللّوا رعد، شکوه فرّ و جاهت؛ یا صاحب اللّوا سر و سردار؛ یا صاحب اللّوا ای علمدار؛ یا صاحب اللّوا نبوی‌خو؛ یا صاحب اللّوا علوی‌ روو؛ یا صاحب اللّوا یا اباالغوث! یا صاحب اللّوا یا اباالفضل! یا صاحب اللّوا ماه بلند آسمانی؛ یا صاحب اللّوا رشک اساطیر جهانی؛ یا صاحب اللّوا قبله‌گه پیر و جوانی؛ یا صاحب اللّوا مصدر فیض عارفانی؛ یا صاحب اللّوا مأمنی و امن و امانی؛ یا صاحب اللّوا عموی صاحب الزمانی؛ یا صاحب اللّوا دل و دلبر؛ یا صاحب اللّوا سر و سرور؛ یا صاحب اللّوا سر لشکر؛ یا صاحب اللّوا یل حیدر؛ یا صاحب اللّوا شورش در ارض و سمایی؛ یا صاحب اللّوا شیر امیر کبریایی؛ یا صاحب اللّوا اصل رضایت و رضایی؛ یا صاحب اللّوا رمز رهایی و بقایی؛ یا صاحب اللّوا معاون خون خدایی؛ یا صاحب اللّوا ساحل امن خیمه‌هایی؛ یا صاحب اللّوا علم‌به‌دوش کربلایی؛ یا صاحب اللّوا ملکاتی؛ یا صاحب اللّوا نفحاتی؛ یا صاحب اللّوا عرفاتی؛ یا صاحب اللّوا حسناتی؛ یا صاحب اللّوا برکاتی؛ یا صاحب اللّوا صلواتی؛ یا صاحب اللّوا سیر صعود کائناتی؛ یا صاحب اللّوا باب حوائج نجاتی؛ یا صاحب اللّوا مقصد میل ممکناتی؛ یا صاحب اللّوا چشمه‌ی فضل و معجزاتی؛ یا صاحب اللّوا معلّم صوم و صلاتی؛ یا صاحب اللّوا اسوه‌ی میزان و صراطی؛ یا صاحب اللّوا تلألو آب حیاتی؛ یا صاحب اللّوا اوج بلند درجاتی؛ یا صاحب اللّوا محافظ مخدّراتی؛ یا صاحب اللّوا جان قتیل العبراتی؛ یا صاحب اللّوا ملکوتی؛ یا صاحب اللّوا جبروتی؛ یا صاحب اللّوا چه امیری؛ یا صاحب اللّوا چه وزیری؛ یا صاحب اللّوا

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی