منو
رحلت پیامبر اکرم (ص) 1401 - حنیف طاهری

رحلت پیامبر اکرم (ص) 1401 - حنیف طاهری

  • 8 تعداد قطعات
  • 8 دقیقه مدت قطعه
  • 40 دریافت شده
مرثیه خوانی رحلت پیامبر اکرم (ص) با صدای حنیف طاهری، 1401

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 8:26
    روضه - آری پیمبر جان مولا بود زهرا تفسیر پیوند دو دریا بود زهرا تعریف ما از عشق در یک جمله این است زهرا فقط کفو امیرالمؤمنین است در خانه ای کوچک هزاران راز دیدیم از وصله های چادرش اعجاز دیدیم خیر کثیرش می رسد از آیه هاش غرق دعایش خانه همسایه هایش باید برای بردن نامش وضو داشت دیده است نابینا حجابی را که او داشت با این همه وقتش که شد آمد به میدان جان علی با جان خود آمد به میدان دست منافق را به دست خویش رو کرد با خطبه اش تزویر را بی آبرو کرد تاریخ را خواندیم بگو با سست عهدان اتمام حجت کرد او با سست عهدان هر شب به همراه علی تنهای تنها می رفت او تا خانه پیمان شکن ها هر شب خود را نشان دادن مردم در پاسخ او سر تکان دادند مردم یک زن بزرگ جمله مردان زمین است دنیا تماشا کن حقوق زن همین است زن را چنین چشم و چراغ خانه گفتن در شان او المرءة الریحانه گفتن عفت پر پرواز او باشد قفس نیست زن گوهر عشق است ابزار هوس نسیت زن نیست آن که فطرتش تاراج رفته زن کیست مرد از دامنش معراج رفته جز راه دین رفتن برایش بی نتیجه است دنبال اُلگویید آیا زن خدیجه است آن که خدا یک روز دنیا را به او داد دنیاش را بخشید زهرا را به او داد آسیه هم زن بود اما با جهادش در کاخ فرعون ماند پای اعتقادش زن را ز مردان هم فراتر می شناسد عیسی بن مریم را ز مادر می شناسد ایثار و جانبازی در ایمان سمیه است عمارسازی کار دامان سمیه است زن جلوه اش در بطن عاشوراست آری نور حسین از زینب کبراست آری او که جهان شد زیر و رو با انقلابش محدود بوده زینب آیا با حجابش؟
  • 22:56
    روضه - ملکوت نگاه بارانی ات راوی یک مدح انبوه است سالیانی است از غم غربت خاطر خسته تو مجروح است این اهالی ظلمت دنیا مردمان قبیله وهمند در سلوک دایه الرحمه اشتیاق تو را نمیفهمند ماتم این شکنجه های کبود غصه ها بی مجال پیرت کرد سینه غرق نور و سنگ ستم داغ چندین بلال پیرت کرد بی کسی خو گرفته بود آقا با اهالی شعب دلتنگی میشکستی چنان غریبانه در حوالی شعب دلتنگی دیده هر دم غروب عام الحزن چشم بارانی و پر ابرت را تو چه کردی درین غریبستان که خدا میستود صبرت را با عمو در دل پریشانت حس آرامش عجیبی بود آه دیگر پس از ابوطالب مکه زندان بی شکیبی بود داغ ها یاس بی قرارت را در غم خود سهیم می کردند مادری را به عرش می بردند دختری را یتیم می کردند ماه عالم بگو چه آورده بر سر تو محاق خاکستر دختر تو چقدر دلخون شد بر سرت ریخت داغ خاکستر خوب دیدی میان این مردم دم به دم جوشش عواطف را بوسه سنگ و زخم پیشانیت غصه پر کرده بود طائف را قلبتان را چقدر می ازرد داغدار غم احد بودن زخمی از عهد بی بصیرت ها خسته از همرهان خود بودن ...
  • 3:40
    زمینه - یا رسول الله چه خوب ادا کردن حق ذوی القربی را هیزم آوردن آتیش زدن در خونه زهرا را زهرا پشت در مونده بود و فریاد می زد بابا علی دستش بسته بود و فریاد می زد زهرا دلم خونه که می بینم ستم می شه به آل الله چی آوردن به روز اهل بیتت یا رسول الله آه ازون ساعت که روضه خوندی از کرب و بلا واویلا از حسین و از یه جسم پامال و یه بوریا واویلا گفتی تشنه کشته می شه حسینم تک و تنها الان روی سینمه فردا روی خاک صحرا جدا میشه سر پاکش جلو چشمای آل الله چی اوردن به روز اهل بیتت یا رسول الله
  • 2:57
    شور - تا حسین است ، چه حاجت به عطای دگران تا حسین است ، مگو مدح و ثنای دگران او که در هر دو سرا مظهر الطاف خداست می زنی از چه دگر ، باب سرای دگران آبروی تو رود از کف و ناکام شوی مگشا دست نیازت به عطای دگران سائل درگه او ، در دو جهان است عزیز من سرافکنده و مسکین ، چو گدای دگران . یار اغیار مشو ، جز به ره راست مرو عمر بر باد مده مفت ، برای دگران تا فریبت ندهد وسوسه ی شیطان ها دل مده گوش مکن ، خود به ندای دگران نیست خیری به خدا ، جز به سرای ده و چار چون هم آغوش نیاز است ، غنای دگران جز خدای خود و مردان خدا مدح مکن پای گیر تو شود مدح خطای دگران
  • 9:30
    واحد - زهرا به خانه و ملک الموت پشت در از بهر قبض روح شریف پیامبر از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر یک چشم او به سوی اجل چشم دیگرش محو نگاه آخر خود بود بر پدر اشک حسن چکیده به رخسار مصطفی روی حسین بر روی قلب پیامبر دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار بر روی دوش خویش به هر کوی و هر گذر زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه گاهی ز طشت و گاه ز گودال قتلگاه
  • 3:58
    شور - یا محمّد من به درگاهت پناه آورده‌ام چلچراغ اشک در این بارگاه آورده‌ام دست‌هایم هر دو خالی، دیدگانم پُر زِ اشک خونِ دل، داغ جگر با سوز و آه آورده‌ام من همه بارِ گنه، تو رحمةٌ للعالمینرحمةٌ للعالمین، بار گناه آورده‌ام یا رسول الله مدد اشک خجلت، دامن آلوده، بار معصیت جسم خسته، بارِ سنگین، رنج راه آورده‌ام پرده‌های معصیت بستند چشمم را ولی رو به این در، هوای یک نگاه آورده‌ام روسیاهم، معصیت‌کارم، بدم، آلوده‌ام هر که هستم بر در رحمت پناه آورده‌ام یا رسول الله مدد یا محمّد شستشویم ده به آب رحمتت نامه‌ای چون رویم از عصیان سیاه آورده‌ام چشم گریان من و گم گشته قبر فاطمه یک فلک سیّاره در اطراف ماه آورده‌ام یا محمّد بر تو و بر دخترت زهرا سلام از خراسان رضا روحی فداه آورده‌ام
  • 5:23
    شور - سلام به همه اصحاب و یاران سلام به همه لب های عطشان سلام به لب های خشک سلطان سلام آقاجان السلام سید الاوصیاء السلام شافع الانبیاء السلام ساکن کربلا یبن الزهرا السلام عاشقتم یک کلام عاشقتم والسلام عاشقتم والسلام عاشقتم سلام به تو نور شب حیدر سلام ضربان قلب مادر سلام به تو ای آقای دلبر سلام ای بی سر السلام عشق دور از وطن السلام شاه صد پاره تن السلام ای خون خدا السلام سیدنا السلام ساکن کربلا ارباب ابی عبدالله
  • 5:01
    تک - دل و دلبرم علی علی تویی یاورم سایه سرم علی علی یا علی می گیره دستارو عنایت حیدر ولایت الله ولایت حیدر حضرت دلدل سوار قهرمان روزگار لافتی الا علی لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار تویی حاجتم سر سفرتم علی علی ولی نعمتم علی علی یا علی نداره این عالم جز تو ابر قدرت یا حیدر کرار به دشمنت لعنت ای خدای اقتدار عاشقاتند بی شمار لافتی الا علی لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار کس و کار من ای قرار من افتخار من یا علی تو که همش خوبی برام می خوای آقا یه کاری کن هر سال نجف بیام آقا شاهی و من جان نثار روی لبهام این شعار لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار میگیره دستا رو عنایت حیدر ولایت الله ولایت حیدر

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی