- 22
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت امام حسن مجتبی (ع) 1403 - حنیف طاهری
مرثیه خوانی شهادت امام حسن مجتبی (ع) با صدای حنیف طاهری، 1403
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - زخندهی تو غمی در دلی نمیماند تو چون گشاده شوی، مشکلی نمیماند اگر چه منزل این راه دور بسیار است تو چون ز خود گذری، منزلی نمیماند جهان به دیدهی ارباب معرفت هیچ است چو حق ظهور کند، باطلی نمیماند هزار بار به از آمدن بُود رفتن ز زندگانی اگر حاصلی نمیماند تمام مشکل عالم در این گره بستهاست چو دل گشاده شود، مشکلی نمیماند به حرف اگر ندهم دل، ز بیحضوری نیست تو چون به حرف درآیی، دلی نمیماند اگر بهار تویی، شورهزار گلزار است اگر کریم تویی، سائلی نمیماند با غم عشق تو تا یار، دل زار من است بهتر از خلد برین گوشهی بیت الحزن است نه غم حور و نه اندیشهی جنّت دارم از زمانی که مرا بر سر کویت وطن است قصّهی عشق من و حسن تو ای مایهی ناز نُقل هر مجلس و زینتده هر انجمن است تویی آن یوسف ثانی که ز تماشای رُخت محو دیدار تو صد یوسف گلپیرهن است ز پی دیدن رخسار تو موسای کلیم سالها بر سر راهت به عصا تکیهزن است آدم و نوح و سلیمان و مسیحا و خلیل همه را مِهر ولای تو به گردن رسن است خلق گویند بگو دلبر و معشوق تو کیست که تو را در غم او این همه رنج و مِحَن است گو که این مهر درخشان ز کدامین فلک است گو که این سرو خرامان ز کدامین چمن است به مدیحش نتوان گفت که آن ماهجبین سرو سیمین بدن و خسرو شیرینسخن است لیک آنقدر توان گفت که آن شاه جهان سبب خلقت ایجاد زمین و زمن است ثمر باغ رسالت، گهر بحر وجود والی ملک ولایت، ولی موتمن است اوّلین سبط و دوّم حجّت و سوّم سالار چارمین حجّت حق و یکی از پنجتن است نام نامیش حسن، خلق گرامیش حسن پای تا فرق حسن، بلکه حسن در حسن است رو حسن، موی حسن، بوی حسن، خوی حسن یک جهان جوهر حُسن است که در یک بدن است
-
زمینه - امشب کتیبهها باید بگن همه باز این چه نوحه و باز این چه ماتمه از غربت حسن هرچی بگم کمه دو ماهه میگم حسین تا بگم امشب حسن شده همه غصّهی حسین و زینب، حسن وَ هُو الْکَریم، إِبْنُ الْکَریم إِبْنُ الصِراطِ المُستَقیم نفسم حسن، جونم حسن من به تو مدیونم حسن یا امام حسن، یا امام حسن یا امام حسن، جانم حسن از غربت حسن هرچی بگم کمه توو خونهی خودش بییار و همدمه آقام غریبترین مظلوم عالمه پاره جگر، یا حسن همیشه بیتابتم به شما زخمزبون میزدن اصحابتم توی لشکرت، بییاوری تو از حسین تنهاتری! پر غصم از، این ماجرا کفنت پر از تیره چرا؟ وَ هُو الْکَریم، إِبْنُ الْکَریم إِبْنُ الصِراطِ المُستَقیم نفسم حسن، جونم حسن من به تو مدیونم حسن یا امام حسن، یا امام حسن یا امام حسن، جانم حسن اونکه کرامتش، اوج صفاتشه روز شهادتش، روز نجاتشه زخمای کهنهای، توو خاطراتشه با خبر از صورت نیلی زهرا کیه؟! توو کوچهها شاهد یه چادر خاکیه توی کوچه دید، گوشواره رو کی بسته راه مادرو؟! توی کودکی، دیده حسن به مادرش سیلی زدن یا امام حسن، یا امام حسن یا امام حسن، جانم حسن
-
شور - هر جا که رفتم من از تو گفتم مشهد و کربلا میرم یادت میفتم چشمامو میبندمو زائر قبر تو منم مثل صحن کربلا بقیع تو شد وطنم سرور من، سلطانم، جان منو جانانم تا میگم حسن جانم، فاطمه میگه ای جانم بزرگ شدم با کرامت تو روز قیامتم منو شفاعت تو من مسلمون شدهی دست امام حسنم کاشکی از خاک بقیعش بذارن تو کفنم دین من و ایمانم، روح همه قرآنم تا میگم حسن جانم، فاطمه میگه ای جانم
-
واحد - صاحب عالم، آقا خواب و خیالم آقا لطف شما هست، دائم شامل حالم، آقا همیشه یار منی اعتبار منی جاننثار توام به فکر غربت تو خاک تربت تو بیقرار توام کوه غمه، رو دل ما رو دل ما، کوه غمه بیحرمه، شاه کریم شاه کریم، بیحرمه واحسنا، واحسنا، واحسنا، واحسنا بدون تردید، آقا حال منو دید، آقا یه ذرّه خواستم امّا یه دنیا بخشید، آقا میبینه حالتمو عرض حاجتمو پادشاه شفیع دعای من همینه تا بیام مدینه در کنار بقیع کوه غمه، رو دل ما رو دل ما، کوه غمه بیحرمه، شاه کریم شاه کریم بیحرمه واحسنا، واحسنا، واحسنا، واحسنا
-
واحد - من امیر دل ولیِ داورم من قرار سینهی پیغمبرم انعکاس جلوه طاها منم مَحرم خونِ دل زهرا منم پیرو راهم امام کربلاست از قعود من قیام کربلاست قامت صبر از صبوریم خمید پای منبر جان به لبهایم رسید آنکه دائم سنگ دین بر سینه زد نیزه بر پایم ز فرط کینه زد دیگری می گفت با من اینچنین السلام یا مذل المؤمنین قصهام سوزانتر از این حرفهاست غصهی اصلی ز بعد مصطفاست خانهی ما خالی از جانانه بود در عزای مصطفی غمخانه بود مادر و بابم به لبخند رضا پاک میکردند اشک چشم ما ناگهان دلشوره بر جانم فتاد گوئیا عالم ز حرکت ایستاد ناگهان باب عداوت باز شد کینه توزی با علی آغاز شد وه چه این بی حرمتیها زود بود مادرم در هالهای از دود بود حبل بر حبلالمتین انداختند مادرم را بر زمین انداختند
-
تک - وقت پیکاره وقتشه مهدی ذوالفقارو برداره هرکسی میگفت اللهم اجعلنا من خیر انصاره ای یهودیها کارِتون زاره منتقم برسه زندتون نمیزاره پدرش علی یه روز خیبرو کند حالا نوبت قیام پسره وقتشه شیعه تو مسجدالحرام پرچم علی رو بالا ببره منبع شرفه، دلرباترین هدفه هرکی روبروش بایسته با خدا طرفه وقتی که بنا کنه صحن اما حسنو موکبامون بین مدینه و نجفه یا اباصالح یا اباصالح... جان جانانه اللهم اجعلنا من خیر اعوانه بندهی اونم که توی دستش خاتم سلیمانه وقتی دستور حمله رو میده حضرت عیسی هم گوشش به فرمانه نا امید نشو بگو مهدی میاد طالب خون ابومهدی میاد با علی و ذوالفقارش طرفه هرکسی که روبرو مهدی میاد عدل مشتهره، نورانی ترین سحره شیعه هم به داشتنش همیشه مفتخره این پسر تالی تِلوِ مطلق پدره پسر علیه مرحبا به این شجره یا اباصالح یا اباصالح
-
شور - زنجیرهی دنیا رو واکن از دستم از این روزای تکراری دل خستم من اصلاً بی تو کی بودم کی هستم من پاهام سنگینه، سرگشتم حیرونم داره میره عمرم، دارم جا میمونم اگه از خیمهت دورم اگه راهو گم کردم تا هنوز فرصت دارم به تو باید برگردم ای عشق ابدی، نور ازلی حسین ابن علی من قبلا راحتتر گریه میکردم یعنی میشه به اون روزا برگردم دیگه از هرچی غیر از تو دل سردم من ضله از اشکم، چشمامو دریا کن دنیا بی تو زشته، دنیامو زیبا کن لحظههایی داشتم که تو رو خیلی حس کردم برا اینه که میگم به تو باید برگردم ای عشق ابدی نور ازلی، حسین ابن علی
تاکنون نظری ثبت نشده است.