منو
شب عاشورا محرم 1403 - حنیف طاهری

شب عاشورا محرم 1403 - حنیف طاهری

  • 10 تعداد قطعات
  • 17 دقیقه مدت قطعه
  • 53 دریافت شده
مرثیه خوانی شب عاشورا، با صدای حنیف طاهری، 1403

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 17:50
    روضه - کیست این پنهان مرا در جان و تن کز زبان من همی گوید سخن؟ این که گوید از لب من راز کیست بنگرید این صاحب آواز کیست؟ در من این سان خود نمایی می کند ادعای آشنایی من کند کیست این گویا و شیوا در تنم ؟ باورم یا رب نیاید کاین منــــــم متصل تر با همه دوری به من از نگه با چشم و از لب با سخن خوش پریشان با منش گفتارهاست در پریشان گوییش اسرارهاست گوید او چون شاهدی صاحب جمال حسن خود بیند بسر حد کمال از برای خود نمایی صبح و شام سر برآرد گه ز روزن گه ز بــــــام با خدنگ غمزه صید دل کند دید هر جا طایری بسمل کند گردنی هر جا درآرد در کمند تا نگوید کس اسیرانش کمند لاجرم آن شاهد بالا و پست با کمال دلربایی در الــــــــــستجلوه اش گرمی بازاری نداشت یوسف حسنش خریداری نداشت غمزه اش را قابل تیری نبود لایق پیکانش نخجیری نبود عشوه اش هرجا کمند انداز گشت گردنی لایق نیامد باز گشت ماسوی آیینه آن رو شــدنــد مظهر آن طلعت دلجو شدند پس جمال خویش در آیینه دید روی زیبا دید و عشق آمد پدید مدتی آن عشق بی نام و نشان بد معلق در فضای بیکران دلنشین خویش ماوایی نداشت تا درو منزل کند جایی نداشت بهر منزل بیقراری ساز کرد طالبان خویش را آواز کرد چون که یکسر طالبان را جمع ساخت جمله را پروانه خود را شمع ساخت جلوه ای کرد از یمین و از یسار دوزخی و جنتی کرد آشکار جنتی خاطر نواز و دل فروز دوزخی دشمن گداز و غیر سوز پرده ای کاندر برابر داشتند وقت آمد پرده را برداشتند ساقیی با ساغری چون آفتاب آمد و عشق اندر آن ساغر شراب شاعر : عمان سامانی
  • 5:36
    روضه - تو خودت میدونی طاقت ندارم آخه من تو رو به کی بسپارمت باورم نمیشه آخرین شبه فردا این موقع دیگه ندارمت آخه من چجوری طاقت بیارم چقدر زود داره میگذره حسین سال و روز و ماهمون تموم شده دیگه ساعتای آخره حسین آخه پنجاه ساله پا به پات بودم آخه پنجاه ساله بی قرارتم آخه پنجاه ساله مادرت شدم آخه پنجاه ساله من کنارتم فردا این موقع اگه خوردی زمین بگو دلواپسیمو چیکار کنم همتون میخواید برید من میمونم غصه بی کسیمو چیکار کنم فردا این موقع سرت شلوغ میشه فردا این موقع سرت رو میبُرن فردا این موقع یواش یواش دیگه به اسیری خواهرت رو میبرن فردا این موقع رو سینت میشینن فردا این موقع زیر نیزه گمی فردا پیکرت رو درهم میکنن فردا این موقعا تو زیر سُمی Mohjat.blogfa.com
  • 11:30
    زمینه - آی مسلمونا شاه بی سپاه بین قتلگاه خیلی بی کس ما به دعوت کوفه اومدیم خیرتون قبول مهمونی بس پسرشو کشتین بس نبود به روی عزیز فاطمه شریعه رو بستین بس نبود خیانت کوفه بس نبود شهادت انصار بس نبود خدایی کنار علقمه غارت علمدار بس نبود صف کشیدینو نوبتی زدین نوبت همه داره می رسه زرهشو کندین بس نبود لباسشو بردین بس نبود هر چی که بلا بود رو زمین سر ما آوردین بس نبود حرمو سوزوندین بس نبود سرشو بریدین بس نبود زینت رو دوش خاتمو رو خاکا کشیدین بس نبود
  • 2:15
    زمینه - حبیبی حبیبی تو خیلی غریبی گرد و غبارای بیابون کفن برای پیکرت بود یه قطره اش هم بهت ندادن آبی که مهر مادرت بود ای بدن زیر سنگ و نیزه ها چی شده نا مرتبی حتی سر نیزه به فکر زینبی سه روز رو خاک کربلا رها شدی ای زینت دوش نبی
  • 1:43
    شور - باید که عاشق شم یه جوری که بگن شبیه معشوقم یه عشقی که آخر خاکم کنه پای ضریح معشوقم خاصیت عشق همینه که رنگ معشوقو بگیری اگه بگه برو بمونی اگه بگه بمیر بمیری با این همه ادعا چرا هنوز این همه فرقه بین ما بین حسین فاطمه با حسین ما یادت باشه ماییم که زیر دینشیم نه اون به زیر دین ما حبیبی حبیبی تو خیلی غریبی
  • 4:15
    واحد - کربلا به دیدن نیست کربلا به ادراک نفس مسیحایی از خواص این خاک خاکشم بوی آسمون میده جهت قبله رو نشون میده دلای مرده رو‌تکون میده تماشا کن توی خیمه‌ی حسین جاتو پیدا کن تماشا کن بین روضه نگاهت رو زیبا کنجنت الله علی الارض خاک عاشقای بی مرز کربلا رو پیدا کن تو دلی که مشتاقه دل حرم شه سوغاتش اشک چشم عشاقه کربلا تو همین مجالس بود کربلا تو جنون عابس بود مقتل کشته های خالص بود چه غوغا کرد توی قتلگاه خدا رو تماشا کرد تماشا کرد بعد از اون بود یه بیابونو دریا کرد
  • 3:17
    واحد - شاه ابوالفضل من مطلع انوار من زاده ام البنین حیدر کرار من جان تو شاه جهان رحم نما چون شهان بر دل مجروح من، بر تن بیمار من دود دلم را ببین، دامن گلها گرفت بین چه فغان می کند مرغ گرفتار من تشنه برون شد ز شط، وز دل دریا چو بط چون دل طفلان شدست، دیده خونبار من مست نباشم ز می جان من و جان وی سوز دل زینب است آتش رخسار من فخر کنم بر فلک ناز کنم بر ملک ماه بنی هاشم است دلبر و دلدار من کاش در آید به ناز زین چمن دلنواز شاخه شمشاد من سرو کماندار من ماه منیرم کجاست شاه دلیرم کجاست خیمه صبرم بسوخت شعله افکار من احمد عاشق بگوی مدح اباالفضل شاه کز اثر طبع توست رونق بازار من عازم کرب وبلاست بهر تو عباس شاه طبع شکر ریز من کلک شکر بار من
  • 2:40
    شور - دست من گیر که این دست همان است که من سال ها از غم تو بر سر و بر سینه زدم
  • 6:33
    شور - آروم آروم داره میشه همه غصه ها شروع مکن ای صبح طلوع قصه هست قصه کینه قصه سنگ و سبو مکن ای صبح طلوع وای من چه بغضی امشب داره زینب توی گلو عصر فردا میشه با رأس بریده روبرو عصر فردا می زنن صاحب دینو با وضو می خوره نیزه و شمشیر و سنان از همه سو نکن ای صبح طلوع تشنگی می گیره از چشمای خسته دیگه و می شه بین خاک و خون کعبه زینب زیر و رو حرمو شعله و نامحرمو و حرفای مگو چه قیامتی میشه تو خیمه های بی عمو میشه مردن برای طفل سه ساله آرزو می گیرن فاطمه ها با آستینای پاره رو
  • 8:35
    شور - مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود حسین حسین حسین حسین مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند مگر که پاره پیرهن به پیکرش روا نبود حسین وای

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی