- 19
- 1000
- 1000
- 1000
شب هفتم رمضان 98 - محمود کریمی
مناجات خوانی شب هفتم رمضان با صدای محمود کریمی، 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مناجات - تو بخوای میشه من اونی باشم که دوست داری تو نخوای میتونی بندتو بالا نبری تو بخوای نمیذاری دیگه رو سیاه بشم تو نخوای نمیتونم دیگه رو به راه بشم تو بخوای میشه برگرده دوباره آبروم تو نخوای نمیتونم برسم به آرزوم تو بخوای میتونی بنده هاتو عذاب کنی تو نخوای میتونی آتیشو هم جواب کنی تو بخوای متکبرا میفتن زیر پا تو بخوای ضعفا از زیر پا میان بالا تو میخوای و نمیتونم ندارم تو بخوای دیگه هیچ کس تو دلش غم نداره تو بخوای مظلوم و سرور عالم میکنی تو بخوای دلا رو یه رنگ و محکم میکنی تو بخواه حالا دنیا همه باشن یه طرف تو بخواه مددی میرسه از شاه نجف تو بخواه دست مولا بمونه رو سرمون تو بخواه حریف دنیا میشه کشورمون جون پیغمبر رحمتت ببین روی ما بدا رو نگذار رو زمین ای خدا تو رو به فرق شکسته علی تو رو به چشمای بسته علی بنده گریون و خستتو ببخش تو رو به بانوی خسته علی ای خدا تو رو به چادر زهرا پشت در چه خوبه که ما رو در هم بخری با خوبات منم بخر بالا ببر ای خدا تو رو قلب پاره پاره حسن تو رو لحظه ای که تیر خورد به بدن
-
روضه - از بین دارُ الحَرب، رأس اکبر آوردند بعد از سر اکبر، رئوس دیگر آوردند بر نیزه، سرها را شمردند و یکی کم بود گشتند و از سِرِّ همان سَر، سَر درآوردند بر پشت خیمه نیزه ها در خاک رفت،آنگاه از زیر تلِ خاک جسم اصغر آوردند سر را به خنجر نه! که با ضربه جدا کردند آنگاه با نیزه به پیش مادر آوردند سر را به نی بستند و مادر را به پشت سر بردند و مادر هی صدا میزد، علی! مادر هر کس که تورو دید روی نیزه ها آهی کشید و گفت: بیچاره مادرش سر روی نی میرفت و در صحرا بدن جا ماند سر بچم روی نیزه سر باباش روبروشه الهی مادر بمیره سر نیزه تو گلوشه سر روی نی میرفت و در صحرا بدن جا ماند شاید که غارت شد قمات و بی کفن جا ماند گهواره در بازار کوفه چوب قیمت خورد جسم لطیف صاحبش دور از وطن جا ماند نوزاد مظلومی که نبش قبر شد آخر حتی به دور از جسم هفتاد و دو تن جا ماند میگشت زین العابدین در خاک ها میگفت ای وای علی اصغر من، جان من جا ماند پیدا شد و قبر شریفش سِرِّ اسراء شد تا روز آخر خواب در آغوش بابا شد دوست دارم قبر من آغوش ثارالله باشد راه معراج فسبحان الذی اسرا بگیرم دوست دارم از زمین کربلا خونم بجوشد تا زقاتل انتقام خویش چون یحیی بگیرم لالا عزیزم لالا، مهتاب اومده بالا موقع خوابه حالا، اما نه به زیر خاک
-
نوحه - ای جلوه جلی حسین علی منجلی حسین عموی حجت ابن حسن ای آخرین علی حسین باب الحوائج علی اصغر تو یک تنه برای حسین بودی یه لشکر تویی و دستای عموت شفیع محشر ای عزادار داغت خدا یا غریب ابن غریب ابن غریب آخرین جام قالو بلی یا حبیب ابن حبیب ابن حبیب یاعلی ابن حسین ابن علی ای چشمه زلال علی کوچک ترین نهال علی شش ماهه ای و پیر همه عالیجناب آل علی خورشید ارباب ماه ربابی مثل تمام سلسله ات عالیجنابی در عاشقی پای حسین فصل الخطابی دست خالی نرفت از درت هر که بسته به نگاه تو امید داغ تو داغ آل عبا یا شهید ابن شهید ابن شهید یاعلی ابن حسین ابن علی قنداقه ی تو مثل صدف داده به شأن شیعه شرف نقش نگین تو شرف نوادگان شاه نجف تمثال مولا همنام حیدر عصاره ی ولایت زهرای اطهر از این همه قدر و شکوه الله اکبر بر در و بین دربار تو ما فقیریم و غلامیم و کنیز ما گرفتار شش گوشه ایم یا عزیز ابن عزیز ابن عزیز یاعلی ابن حسین ابن علی
تاکنون نظری ثبت نشده است.