- 19
- 1000
- 1000
- 1000
شب چهارم رمضان 98 - محمود کریمی
مناجات خوانی شب چهارم رمضان با صدای محمود کریمی، 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مناجات - تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم تا به کی تلخی این شبهای طولانی کشیم نوبت ما میشود آیا به ما هم سر زنی رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم ما نفهمیدیم کی ما را صدا زد فاطمه منَت این لطف را با چشم بارانی کشیم شرط یاری تو را فهمیده ام قبل از خودت باید اول بار این یار خراسانی کشیم میشود در وقت جان دادن رضا را دید و مُرد دست از غیرش اگر چون مَرد سلمانی کشیم دست ما را رو نکردی دست رد کار تو نیست دستگیری کن که دست از هر چه میدانی کشیم وای بر ما ما نمردیم و شنیدیم از غمت زخم این شرمندگی داغ گران جانی کشیم مادرت غش کرد وقتی وا حسینت را شنید باید امشب داد زد تا درد ویرانی کشیم تازه میفهم اگر طفل یتیمی گم شود میشود صد خار را از بین دامانی کشیم شاعر : حسن لطفی
-
روضه - از زیر پلکای پر خون دیدم دوییدی تو میدون گفتم به زینب ای خواهر امانتیم رو برگردون برشگردون بدون شمشیره برشگردون باباش روبرومه برشگردون اینجا پره تیره برشگردون کار تمومه بیاد نیاد محاصرم تو نیزه ها بخواد نخواد سرم میره رو نیزه ها سرباز کم سن و سالم خبر نداره از حالم نذار ببینه وضعم رو حالا که تو این گودالم برشگردون نشنوه صدام و برشگردون دیگه نیمه جونم برشگردون زخمام و نبینه برشگردون غرق خونم یکی یکی دارن میان بالا سرم تمومشون بعدش میان سمت حرم اگه بیاد غوغا میشه اسیر نا مردا میشه اگه بفهمن که باباش کی بوده واویلا میشه برشگردون قاتلا رسیدن برشگردون اینجا قتلگاهه برشگردون فرصتی نمونده برشگردون شمر تو راهه اگه بیاد میمونه زیر دست و پا من و ازش با نیزه میکنن جدا
-
نوحه - بذار بگم با زبون ساده همین حسین حسینم از سرم زیاده زهرا اجازش و به هر کسی نداده بذار بگم با زبون ساده همین حسین حسینم از سرم زیاده علی اجازش و به هر کسی نداده بذار بگم با زبون ساده همین حسین حسینم از سرم زیاده حسن اجازش و به هر کسی نداده مبریدم که در این دشت مرا کاری هست گل اگر نیست ولی صفحه گلزاری هست ساربانا مزنید این همه آواز رحیل که در این دشت مرا قافله سالاری هست شاعر : محمد جواد غفور زاده
تاکنون نظری ثبت نشده است.