منو
شب بیست و هشتم رمضان 1401 - محمود کریمی

شب بیست و هشتم رمضان 1401 - محمود کریمی

  • 3 تعداد قطعات
  • 4 دقیقه مدت قطعه
  • 15 دریافت شده
مداح : محمود كریمی
مناسبت مذهبی : 28رمضان
شخصیت : امام حسین (ع)
نوع قطعه : كل مجلس
مناجات خوانی شب بیست و هشتم رمضان با صدای محمود کریمی، 1401

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 4:28
    روضه - پدرجان آمدی؛ بی‌پیکری که از آن قامت، تو تنها یک سری که ندارد حال من تعریفی امّا بمیرم من، تو از من بدتری که چرا یک جای سالم در سرت نیست تو بابا جانشین حیدری که نگفتی با خودت با این سر و وضع دلیل مردن این دختری که چرا این‌قدر هستی نامرتّب کجا رفتی، پر از خاکستری که مسلمانان تو را آزار دادند پدر! تو وارث پیغمبری که به دست ساربان انگشتری بود گمانم بود آن انگشتری که همه طول سفر، دست خودت بود ولی بردند مثل معجری که همه طول سفر روی سرم بود و می‌پوشاند آن موی سری که میان شعله‌های خیمه‌ها سوخت ندارم جز حصیری، معجری که شب و روز، عمّه می‌گوید: رقیّه کبودی و شبیه مادری که پدر! موی سر من سوخت امّا امان از آتش و میخ دری که میان شعله‌هایش، مادرم سوخت همان‌جا بود که بال‌و‌پرم سوخت
  • 1:57
    روضه - با این‌که بی‌بال‌وپری، داری میایی در خواب دیدم بهتری؛ داری میایی دور سرت آخر سری، داری میایی با چندتایی روسری داری میایی با گریه‌ام، آخر تو را آوردم این‌جا از بین آن تشت طلا، آوردم این‌جا از حال‌وروز من خبر داری؟! نداری از من خبر در این سفر داری؟! نداری اصلاً خبر از این جگر داری؟! نداری اصلاً ببینم، موی سر داری؟! نداری هرچند مثل تو سرم آتش گرفته امّا تنور خانه‌ی خولی نرفته
  • 8:09
    نوحه - مهمون آسمونی من! برای شما می‌میرم برا پریشونی موهات، آره به‌خدا می‌میرم اگه منو قابل بدونی، هم‌سفرت شم امشب یه‌جا همین گوشه کنارا، بی‌سروصدا می‌میرم باید منو ببخشی بابا که خسته و بی‌حوصله‌ام خوابم نبرده حتّی یک شب از بس پریشونه دلم بابا! توی آسمونا دنبالت می‌گشتم تو کجا، خرابه کجا بابا! روی ستاره‌ها اسمتو نوشتم تو کجا، خرابه کجا ای شافع روز جزا تو کجا، خرابه کجا ای ساکن عرش خدا تو کجا، خرابه کجا حالا که اومدی سراغ از اسیر قفس بگیری بذار ببوسمت تا شاید دوباره نفس بگیری این دخترای شامی گفتن، اومدن تو محاله کاشکی می‌شد که قبل رفتن، گوشوارمو بگیری عمّه دلش خونه از این لحظه‌شماری‌های من ایشالا راحت میشه امشب از بی‌قراری‌های من بابا! توی رویاهام توو آغوش تو بودم تو کجا، خرابه کجا بابا! مثه اون‌روزا روی دوش تو بودم تو کجا، خرابه کجا ای شافع روز جزا تو کجا، خرابه کجا ای ساکن عرش خدا تو کجا، خرابه کجا عمّه توو این شبای غربت برا همه مادری بود با خطبه‌هاش میون کوفه، ندیدی چه محشری بود شبا توو آغوشش با گریه، زخمای منو می‌بوسید همش برا بستن زخمام، دنبال یه روسری بود دیشب توو خواب دیدم ملائک، صورتمو پاک می‌کنن دیدم یه گوشه‌ی خرابه، دارن منو خاک می‌کنن بابا! تو بهشت سرخ عمّه‌جونی تو کجا، خرابه کجا بابا! تو که مالک بهشت آسمونی تو کجا، خرابه کجا ای شافع روز جزا تو کجا، خرابه کجا ای ساکن عرش خدا تو کجا، خرابه کجا

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی