- 16
- 1000
- 1000
- 1000
شب دوازدهم رمضان 99 - محمود کریمی
مناجات خوانی شب دوازدهم رمضان با صدای محمود کریمی، 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مناجات - درمانده ام … چیزی ندارم غیر آهم این قحطی اشک دو چشمانم گواهم اصلا حواسم به تو و تنهایی ات نیست شرمنده آقای غریبم … رو سیاهم هنگام معصیت به یاد تو نبودم تو گریه کردی جای من بر اشتباهم ای آبرودار ! آبرویم را نبردی طوری که اصلا فکر کردم بی گناهم می ترسم آخر سر ز چشمانت بیفتم بر این گدایت رحم کن ای تکیه گاهم دیگر برایم طاقت و صبری نمانده می افتد آخر سر به روی تو نگاهم ؟ اصلا مرا چه به وصال و شِکوه از هجر ؟! وقتی که انقدر از شما دور است راهم گیرم که بین معصیت بال و پرم سوخت گیرم حقیری بی نوا در قعر چاهم با این همه وضع بدم مثل تو آقا گریان شاه بی کفن هر صبحگاهم جان ها فدای خواهری که ناله می زد : ای کشته ی افتاده قعر قتلگاهم … آخر تو را با قتل صبر از من گرفتند حالا ببین بی یار و بی پشت و پناهم کل حرم غارت شده ، چشم تو روشن همراه دخترهات در بند سپاهم دور از وطن ، ای جان من ، تکه حصیری جای کفن آخر برایت شد فراهم
-
مدح - ای خدا را اسم اعظم یا علی ابن الحسین وی تنت روح مجسّم یا علی ابن الحسین ای دمیده از دمت روح خدایی از ازل بر تن حوّا و آدم یا علی ابن الحسین ای مناجاتِ شبت در آسمان بخشیده روح بر تنِ عیسی ابن مریم یا علی ابن الحسین صفحه صفحه سیر کردم در کلامت یافتم مصحفی ز آیات محکم یا علی ابن الحسین میتواند با دلِ مرده کند کار مسیح هر که از مدحت زند دم یا علی ابن الحسین گر دو عالم را به یک سائل ببخشی از کرم پیش احسانت بُود کم یا علی ابن الحسین آسمان هشت مهری و مه سه آسمان درِّ سه بی انتهایم یا علی ابن الحسین دوست دارم سیل سیل، بحر بحر و موج موج بر تو ریزم اشک ماتم یا علی ابن الحسین هیچ کس نشنیده گردد با جراحات بدن حلقهی زنجیر مَرهم یا علی ابن الحسین هیچ کس نشنیده جایِ لاله بر مهمان کنند خار و خاکستر فراهم یا علی ابن الحسین با که گویم شامیان آتش به فرقَت ریختند جای عرضِ خیر مقدم یا علی ابن الحسین ای حسین ای از ازل پا بسته ما ای به دستت اختیار هستِ ما در غریبی آشنایِ عالمی عبد مایی و خدایِ عالمی زخم روی زخم از ما خواستی تا شهادت را به خون آراستی روزِ پیمان تو و پیوند ماست چاک هر زخمت گل لبخند ماست ما تو را با زخم تن آراستیم از تو در دریایِ خون سر خواستیم ای تو را الله، شاء ان یراک با لب عطشان و جسم چاک چاک پیشتر زین چار مام و هفت بام کربلا را بر تو کردیم انتخاب آسمان اوفتاده بر زمین مَقتلت آغوش ربَّ العالمین ما شراب از خُم لایت داده ایم جام لبریز از بلایت داده ایم ما تو را در کربلا آورده ایم ما تو را در خویش فانی کرده ایم هر که را اسرار عشق اظهار شد رفت یاری چون که محو یار شد زخم ما گردیده بر تن جوشنت خون ما جاریست از پیراهنت ما پسندیدیم انصار تو را ما خریداریم ایثار تو را در منای ما فدایی گشته ای ما حسینی تو خدایی گشته ای بال جان را باز کردی یا حسین تا خدا پرواز کردی یا حسین بر شفاعت خون یک یارت بس است خندهی حرِّ گنه کارت بس است آسمان را بر زمین افتاده ای هستیت را در ره ما داده ای دوست داری که بی چون و چرا باز گردانیم یاران تو را ای تو و این لالههای یاس تو قاسم و عبدالله و عبّاس تو دشت را بر تو گلستان میکنیم نیزهها را سرو بُستان میکنیم
تاکنون نظری ثبت نشده است.