- 1468
- 1000
- 1000
- 1000
با سر رسیده ای بگو از پیکری که نیست
مرثیه خوانی شهادت حضرت رقیه (س) با صدای مهدی میرداماد، سال 1389
متن شعر:
با سر رسیده ای بگو از پیکری که نیست
از مصحف ورق ورق و پرپری که نیست
شب ها که سر به سردی این خاک می نهم
کو دست مهربان نوازشگری که نیست
باید برای شستن گل زخم های تو
باشد گلاب و زمزمی و کوثری که نیست
آزاد شد شریعه همان عصر واقعه
یادش بخیر ساقی آب آوری که نیست
تشخیص چشم های تو در این شب کبود
می خواست روشنایی چشم تری که نیست
دستی کشید عمه به این پلک ها و گفت
حالا شدی شبیه همان مادری که نیست
دیروز عصر داخل بازار شامیان
معلوم شد حکایت انگشتری که نیست
متن شعر:
با سر رسیده ای بگو از پیکری که نیست
از مصحف ورق ورق و پرپری که نیست
شب ها که سر به سردی این خاک می نهم
کو دست مهربان نوازشگری که نیست
باید برای شستن گل زخم های تو
باشد گلاب و زمزمی و کوثری که نیست
آزاد شد شریعه همان عصر واقعه
یادش بخیر ساقی آب آوری که نیست
تشخیص چشم های تو در این شب کبود
می خواست روشنایی چشم تری که نیست
دستی کشید عمه به این پلک ها و گفت
حالا شدی شبیه همان مادری که نیست
دیروز عصر داخل بازار شامیان
معلوم شد حکایت انگشتری که نیست
تاکنون نظری ثبت نشده است.