- 16
- 1000
- 1000
- 1000
شب بیست و نهم ماه رمضان 1402 - محمود کریمی
مرثیه خوانی شب بیست و نهم ماه رمضان با صدای محمود کریمی، 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مناجات - ای ز همه خلق گنهکارتر کیست ز معبود تو غفّارتر عالم اگر شد همه کوه گناه با کرم اوست کم از پرّ کاه پیش بیا؛ پیش بیا پیشتر نیست گناه تو ز حر بیشتر حر، در توبه به رویش باز گشت کرد در آغوش خدا بازگشت با همه کوه گنه و کوه دین گشت پناهنده به بابالحسین رو به امامش که رهش داد برد کوه گنه، کاه شد و باد برد چشم خدا چشم بر او باز کرد ناز کشید از وی و رو باز کرد کهای همه گمگشته! هدایت شدی آمدی و حرّ ولایت شدی سنگ بدی، حال شدی درّ ما فاطمه میگفت بیا حرّ ما با همه جرم و گنه و جور تو عفو خدا بال زند دور تو آل علی ناز تو را میخرند خون تو را پیش خدا میبرند فخر کن ای روح رها از بدن حرّ منی؛ حرّ منی؛ حرّ من خون خدا، خون تو را خواسته چهرهی گلگون تو را خواسته ای تو فروشنده! خریدار ما دل به سر دست تو دلدار ما باش که محبوب خدای منی حرّ تمام شهدای منی آنکه گنهکار پذیرد منم آنکه تو را دست بگیرد منم حال که پابست حسینی، بیا دست بده، دست حسینی، بیا ای شده تصویر تو تصویر ما دست خدا ما و تو شمشیر ما پشت سر توست دعای همه أجر تو با مادر ما فاطمه تا که ز خون سرخ شود روی تو حضرت زهراست دعاگوی تو
-
روضه - تو تنت تاشده و تاشده من هم کمرم مثل تو، درد گرفته همهی بالوپرم گرچه من عین حسن، زهر ننوشیدم لیک پارهپاره شده حالا همهجای جگرم ترسم این است که زنهای حرم، جان بدهند گر ببینند که افتادهای از پا، پسرم چشم من تار شده یا که تو کوچک شدهای علیاکبر! علیاصغر شدهای در نظرم خبرش پخش شده، پخش شدی روی زمین خبرش پخش شده، ریختهای دور و برم من از این چند برابر شدنت فهمیدم چقدر کینه به دل داشتهاند از پدرم بغلت میکنم و از بغلم میریزی آه بابا! چه کنم با تو و این دردسرم با چنین ریخت و پاشی که شدی، ممکن نیست که تو را یکنفری تا دم خیمه ببرم دارد از سمت حرم عمّهی تو میآید ولدی گفتنم انگار رسیده به حرم
-
نوحه - تو که پارهی جگر منی تو در این سفر، ظفر منی به مدار شمس، قمر منی تو که ثانی پدر منی بشکست فرق تو گر عدو بگشا لبت سخنی بگو که مرا چنین بود آرزو پسرم علی جگرم علی
تاکنون نظری ثبت نشده است.