شهادت حضرت فاطمه (س) شب پنجم فاطمیه دوم 99 - محمدحسین پویانفر

روضه - سرور بانوان عالم بود آنکه در شعله های در میسوخت حیدر اما در آتش خجلت از در خانه بیشتر میسوخت اسدالله بود و امر خدا داد صبرش به بزدلان جرأت یک نفر داد زد سر زهرا ای بر آن صاحب صدا لعنت جمعیت پشت در فراوان بود دسته دسته زدند زهرا را نور رویش که چشمشان را زد چشم بسته زدند زهرا را ایستاد و فقط تماشا کرد دست بر روی دست همسایه ترس از مرگ در وجودش داشت بود دنیاپرست همسایه داشت نظم جهان به هم میخورد بانوی عالمین شد بی تاب پیش چشم ابوتراب از تب آب شد رفته رفته مادر آب ...

زمینه - خواهش حیدرو میبینی کلمینی چند وقته که گوشه نشینی کلمینی خودم دیدم نقش زمینی کلمینی آه چشماتو روی من میبندی خانومم آه بیشتر از هر روزی من امروز مظلومم وَ لَستُ اَدری خَبَرَ المِسماری چرا تو دست به دیواری چرا دو ماهه بیماری دیدم زخم ابروتو چرا به روت نمیاری عزیزم کلمینی غیر تو دلخوشی ندارم کلمینی سیاهه بی تو روزگارم کلمینی نباشی بی تو کم میارم کلمینی آه میلرزه دست و پات از بس که بی جونی آه چشم تو زخمیِ چشم من بارونی وَ لَستُ اَدری خَبَرَ المِسماری چرا شبا رو بیداری چرا همیشه می باری دیدم ورم داره بازوت چرا به روت نمیاری عزیزم کلمینی کجا میخوای بری عزیزم کلمینی دنیامو پای تو میریزم کلمینی تویی تو زهرا همه چیزم کلمینی آه تو بودی تسکینم توی هر بُحبُحه آه حالا چی هم پهلوت هم بازوت مجروحه وَ لَستُ اَدری خَبَرَ المِسماری چرا چند روزه تب داری چرا رو بر نمیداری دیدم خونِ رو دیوارو چرا به روت نمیاری عزیزم کلمینی

نوا - حیدر حیدر همین است و همین است و همین است فقط حیدر امیرالمؤمنین است حسود کور در خواب و خیاله منو دل کندن از حیدر محاله ...