منو
اربعین 1400 - حنیف طاهری

اربعین 1400 - حنیف طاهری

  • 3 تعداد قطعات
  • 27 دقیقه مدت قطعه
  • 225 دریافت شده
مداح : حنیف طاهری
مناسبت مذهبی : 20صفر، اربعین حسینی
شخصیت : امام حسین (ع)
نوع قطعه : كل مجلس
مرثیه خوانی اربعین حسینی با صدای حنیف طاهری، 1400

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 27:44
    روضه - حس ما جامونده ها اینه با تو بیشتر اونا که اومدن رفیقن خیال میکردیم از دیوونه هاتیم دیوونه هات چند شب تو طریقن طاقت هر درد و بگی داشتیم درد جدایی سخته این درد نه یه زائر خسته و کوله بارش جای کسی رو تنگ میکرد نه ما به کسی نگفتیم آقام نخواست یا دست رد به سینه هامون زدید ما رو به اربعین دور از حرم به این همه فاصله عادت ندین از سرمونم زیاده همین که از رو سر ما کم نشه سایه تون به زائراتون برسید حرفی نیست جای ما خالیه تو مشایه تون حال ما رو بپرس ما خرابیم به این سیاهی تو این دو ماهه فکر نمی کردیم که سوامون کنی دو ساله روزگارمون سیاهه ما کی باشیم گله کنیم از شما همین که راهمون دادی کافیه خرج ما از دخل شما در میاد گله کنیم ازت بی انصافیه این قدر از ما برمی اومد آقا شلوغ کنه روضه بودیم تو هیئت ما قبل از این که روضه خونا بگن خواهرتو زدن زدیم تو صورت با اسکی که چهل شبه می ریزیم شبای تار و چلچراغ کردیم غصه هاتو شنیدیم و داد زدیم بازار روضه هاتو داغ کردیم ببخش اسمت بازار آوردیم روضه به اون سمت نره بهتره ما قصد کردیم توی شعر زینب ذهنمونم به سمت بازار نره برای اون سری که بعد چهل روز به پیکرت رسید ما بمیریم برای جسمت که ازش یه پیرهن به خواهرت رسید ما بمیریم چه جوری جون ندیم ولی از تنی که موند زیر نور خورشید بگیم می ذاشتی ما می اومدیم کربلا به خواهرت خسته نباشید بگیم ...
  • 7:14
    شور - بدون تو برادر دلم خونه درد روزای خوش زینب دیگه برنمیگرده تو که نیستی من و تنها تو بیابون ببینی تو که نیستی من و با این چشم گریون ببینی اون وداع آخرت یادم نمیره گریه های دخترت یادم نمیره ویلی ویلی ویلی علی المظلوم گذشت بی تو چهل روز برام قد چهل سال هنوز یادمه داداش که افتادی تو گودال دیگه بی تو روز روشن مثل شام سیاهه خواب شبهام بی قراره کابوس قتلگاهه توی گودال زدنت یادم نمی ره غارت پیرهنت یادم نمی ره ویلی ویلی ویلی علی المظلوم بهار دل زینب ببین رنگ خزونم برا سنگ مزارت دارم روضه می خونم تو نبودی که ببینی پیش چشم علمدار تو نبودی که ببینی منو بردن سر بازار اشک چشمای رباب یادم نمی ره بردنم بزم شراب یادم نمی ره ویلی ویلی ویلی علی المظلوم
  • 8:50
    واحد - ای یار برخیز و ببین یار آمد از راه با قد خم با دیده تار آمد از راه ای یوسف بی سر خریدار آمد از راه از پیچ و تاب کوچه بازار آمد از راه پیروز برگشتم سرت را پس گرفتم سر نه که تنها حنجرت را پس گرفتم با من کجاها که نیامد سر برادر از کوفه تا آشوب تشت زر برادر شد آشنا با سنگ و خاکستر برادر از نیزه سر افتاد در معبر برادر این سر مرا پشت سرت خیلی دوانده حالا که می بینم دگر چیزی نمانده اندازه ی دریای یک دل حرف دارم جان تو از شرح مقاتل حرف دارم از روی نی تا روی محمل حرف دارم با تو اگر منزل به منزل حرف دارم با کوله بار دردها برگشته زینب از پیش چشم مردها برگشته زینب جان دادی و جانی بدهکارت شدم من بعد از علمدارت علمدارت شدم من تا که علمدارت شدم غارت شدم من دیدی گرفتار گرفتارت شدم من بردند بی رحمانه از جمع پری ها خلخال معجر گوشواره روسری ها پرپر زدی پرواز کردی بال افتاد زیر سم مرکب فقط تمثال افتاد بال و پر من گوشه ی گودال افتاد روی تن تو دختر کم سال افتاد تا قتلگاهت کعب نی خوردیم ای وای از پهلویت نیزه درآوردیم ای وای در کوفه پیش پای خود بس دام دیدم من رخت بدعت را تن اسلام دیدم از تار و پود آستین آرام دیدم شاگردهایم را سر هر بام دیدم مانند ماهی رخ نمایان کرده بودی بر روی نی گیسو پریشان کرده بودی شمشیر ابروی تو شیرم کرد ولله شور نگاه تو اسیرم کرد ولله یک بار غصه ناگزیرم کرد ولله دروازه ی ساعات پیرم کرد ولله با شمرها در شهر بی احساس رفتم خیلی دلم می سوخت بی عباس رفتم جمعیتی آمد برای محمل من بر رستخیز کربلای محمل من با خنده طی شد ماجرای محمل من آواز می خواندند پای محمل من این شام در هول و ولا انداخت ما را قرآن تو خواندی و کسی نشناخت ما را من شام را ویرانه ای منفور کردم با خطبه ات چشم ستم را کور کردم در شهر خفاشان هوای نور کردم آنجا بساط روضه خوانی جور کردم در بین مردم خارتر شد کیش دشمن شال عزا انداختم در پیش دشمن کوثر شدم افسوس آخر ساغرت ریخت از آسمان دامن من اخترت ریخت بار خجالت روی دوش خواهرت ریخت برگشتم از راهی که موی دخترت ریخت دردانه ات همراه دلبر برنگشته از آن شبی که رفت با سر برنگشته

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی