- 342
- 1000
- 1000
- 1000
روز پنجم صفر محرم حدادیان سال 1399
مرثیه خوانی روز پنجم صفر با صدای سعید حدادیان، سال 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
ز خون رنگین بود چون لاله دامانی که من دارم/بود صد پاره همچون گل گریبانی که من دارم/مپرس ای همنشین احوال زار من که چون زلقش/پریشان گردی از حال پریشانی که من دارم/سیه روزان فراوانند اما کی بود کس را ؟/چنین صبر کم و درد فراوانی که من دارم/غم عشق تو هر دم آتشی در دل برافروزد/بسوزد خانه را ناخوانده مهمانی که من دارم/هی از موج گیسویی دلم چون اشک می لرزد/به مویی بسته امشب رشته جانی که من دارم
-
حریم قدس مرا جبرییل، دربان است/مزار کوچک من قبل? بزرگان است/اگرچه ابر سیاهیست بر مه رویم/ز اشک دیده مزارم ستارهباران است/از آن شبی که پدر بهر دیدنم آمد/هنوز دامن ویرانهام گلستان است/من آن صحیف? خوانای لیلةالقدرم/که همچو فاطمه قدرم همیشه پنهان است/مگر ظهور کند منتقم وگرنه هنوز/رخم کبود بود، گیسویم پریشان است/به اشک من جگر تازیانه خون میشد/یکی نگفت که این دخترک مسلمان است/چهارده صده بگذشته و هنوز مرا/سر برید? بابا به روی دامان است
-
من گل پرپر ثاراللهم/سور? کوثر ثاراللهمپار? پیکر ثاراللهم/من پیامآور عاشورایم/دختـر فاطم? زهرایم/من سفیر شهدا در شامم/دین حق زنده شده از نامم/زینب و فاطمه را همگامم/گرچه خاموش شده زمزمهام/روز و شب باب مـراد همهام/فاطمی عصمت و زینبخویم/بسته در بند ستم بازویم/روی من گشته سیه چون مویم/هـرکجـا نـام پـدر مـیبردم/به همین جرم، کتک میخوردم/دل شب خواب پدر را دیدم/گل ز گلزار جمالش چیدم/کنج ویرانه به خود بالیدم/سر پوشیدن رویم این بود/که نبیند پـدرم روی کبود/به! چه خوابی! چقدر شیرین بود/باغبان بود و گل یاس کبود/داشتم با پدرم گفت و شنود/نگه افکند به رویم؛ فرمود/دخترم! از چه سبب پیر شدی؟/کنـج ویرانـه زمیـنگیر شدی/ای مه روی تو خاکآلوده/ازچه اینقدر شدی فرسوده؟/گفتمش هجر تو بیتابم کرد/عطش دیـدن تـو آبـم کرد/شب و ویرانه و من بودم و باب/حیف! یکباره پریدم از خواب/ناله سردادم و رفتم از تاب/گشت تعبیر، هماندم خوابم/چشمم افتـاد بـه رأس بابم/سر خونین پدر را دیدم/ لب گلگون ورا بوسیدم/عوض گریه به او خندیدم/قصه کوتاه؛ ز دنیا رفتم/دل شب همره بابا رفتم
-
سرشکـم شـد آب غسـل بـدن/لباس اسیری به جسمـم کفـن/رسیـده شـب آخـرِ عمـر مـن/خرابه نشینان حلالم کنید/به سـوز رباب و به چشم تـرش/به خـون گلـوی علیاصغــرش/به خونی که جاری شد از معجرش/خرابه نشینان حلالم کنید/به بـازوی مجـروح زهـرا قسم/به ریش پـر از خـون بابا قسم/به چشم پر از اشک سقا قسم/خرابه نشینان حلالم کنید/ گذشته به لب «أشهد» آخرم/اجل گردد امشب به دور سرم/سـلام شمـا را بـه زهــرا برم/خرابه نشینان حلالم کنید /من امشب ز نـزد شما میروم/غریبانـه پیـش خـدا مـیروم/کنار شــه کربـلا مـیروم/خرابه نشینان حلالم کنید/ خداحافظ ای غم نصیبان همه/خداحافظ ای اشـک بیزمزمـه/خـداحافظ ای دختـر فـاطمه/خرابه نشینان حلالم کنید
تاکنون نظری ثبت نشده است.