- 818
- 1000
- 1000
- 1000
شب دوم محرم سعید حدادیان و محمد حسین حدادیان سال 1400
مرثیه خوانی شب دوم محرم با صدای سعید حدادیان و محمد حسین حدادیان، سال 1400
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
با صد جلالت و شرف و عزت و وقار/آمد به دشت ماریه ناموس کردگار/چه ناقهای، چه ناقه نشینی، چه محملی/مریم رکاب گیرد و آسیه پردهدار/حتی حسین تکیه بر این شانه میزند/خلقت زنی ندیده بدین گونه استوار/بیش از همه خدای مباهات میکند/که شاهکار خلقت او کرد شاهکار/تا هست مستدام، حسین است مستدام/تا هست پایدار، حسین است پایدار/کوهی اگر مقابل او قد علم کند/مانند کاه میشود و میرود کنار/پنجاه سال فاطمهی اهل بیت بود/زینب که هست فاطمه هم هست ماندگار/تا اینکه فرش راه کند بال خویش را/جبریل پای ناقه نشسته به انتظار/حتی هزار بار بیایند کربلا/زینب پی حسین میآید هزار بار/روز دهم قرار خدا با حسین بود/اما حسین زودتر آمد سر قرار/محمل که ایستاد جوانان هاشمی/زانو زدند یک به یک آنهم به افتخار/افتاد سایه قد و بالاش روی خاک/رفتند از کنار همین سایه هم کنار/طفلان کاروان همه والشمس و والقمر/مردان کاروان همه واللیل و والنهار/عبدند، عبد گوش به فرمان زینبند/از پیرمرد قافله تا طفل شیرخوار
-
یک عدد گوشواره، ولی دختر علی/دو گوش پاره برد از اینجا به یادگار/خیلی زدند «تا» شود، اما تکان نخورد/سر خم نمیکند به کسی کوه اقتدار/پرده نشین کوفه، بیابان نشین شده/با دختر بتول چهها کرد روزگار/ آن بانویی که سای? او هم حجاب داشت/با رفت و آمد سرِ بازارها چه کار؟/در یک محله زخم زبان خورد بی عدد/در یک محله سنگ گران خورد بی شمار/دردی به درد طعنه شنیدن نمیرسد/یا رب مکن عزیز کسی را بدان دچار
-
بی تابی سینه صحرا/ آرامش موجای دریا پشت سر ثارالله حضرت سقا/چه علمی می کوبه روی زمین با مدد امیرالمونین پسر خلف ام البنین/جان چه علمی به به چه حرمی چه هنر و چه قمرو چه جنمی/قل هو الله بگو نصرمن الله بگو صل الله علی ابی عبدالله بگو/جان چه علمی به به چه حرمی چه هنر و چه قمرو چه جنمی/قل هو الله بگو نصرمن الله بگو /علامه فاضل زیبنت عشق ابوالفضله زیبنب/ماه بنی هاشمه دور محمل زینت با عمامه ی پیامبر میاد با تیغ دودمه حیدر میاد/صدای اذان اکبر میاد/از شه ان شاه بگو با دل آگاه بگو/اشهد ان علی ولی الله بگو جان/ چه علمی به به چه حرمی/چه هنر و چه قمرو چه جنمی/ قل هو الله بگو نصرمن الله بگو/صل الله علی ابی عبدالله بگو از آسمونه گهواره بارون عطش میباره/می جنگه به وقتش حتی طفل شیرخواره راه شهادته خیر العمل/اومده نایب شیر جمل روح ایثار حسن سیدالاحرار حسن/ذکر سربند ابوالفضل علمدار حسن جان چه علمی/به به چه حرمی چه هنر و چه قمرو چه جنمی
-
یه سلام از راه دور منو نزدیک می کنه به کربلا/یه روز آخر میمیرم توی روضه غریب کربلا/حرم گفتم هوای کربلا کردم پریشونم به دنبال تو می گردم/حسین جانم/بزار سایه ش همیشه رو سرم باشه/قرار ما شب جمعه حرم باشه
تاکنون نظری ثبت نشده است.